پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: ابراهیم حاتمیکیا و دغدغههایش برای آنهایی که اخبار سینما را دنبال میکنند، بسیار آشناست. در سالهای اخیر دغدغههای حاتمیکیا از مرزهای داخلی فراتر رفته است و نگرانیهایش از اوضاع منطقه و تاثیر آن بر ایران بارها و بارها بیان شده است. حالا «به وقت شام» سرراست و مستقیم سراغ همین نگرانی رفته است؛ حضور داعش در سوریه. فیلم بیهیچ مقدمهای و با جملاتی که روی پرده سینما نقش میبندد، مشخص میشود و مخاطب میداند که قرار است در این فیلم از حضور داعش در تدمر سوریه بیشتر بداند.
فیلم نکات مثبت فراوان و چند مورد نکته تاحدودی آزاردهنده دارد:
انتخاب بسیار هوشمندانه هادی حجازیفر و بابک حمیدیان به عنوان پدر و پسر از نکات مثبت فیلم است. بازی حمیدیان در «به وقت شام» بسیار دقیق، باورپذیر و به جاست. حجازیفر هم در نقش خود به عنوان کاپیتان ایرانی خوش درخشیده است.
دیالوگهای فیلم درست همان چیزی است که از ابراهیم حاتمیکیا انتظار داریم. گفتگوهای بسیار خوبی که براساس آیات قرآن نوشته شده و در بخشی از فیلم میان کاپیتان ایرانی و شیخ داعشی ردوبدل می شود، بسیار دقیق و دلنشین است.
هرچه به پایان فیلم میرسیم، قصه قوت بیشتری میگیرد و مخاطب بیشتر از دقایق ابتدایی با آن همراه میشود.
ارجاع فیلم به عوامل خارجی داعش به طور مثال، زنی که پیش از پیوستن به داعش، خواننده بوده است و یا عضو بلژیکی که با لهجه واضح و مشخصی حرف میزند؛ همگی از نقاط مثبت فیلم هستند. در بخشی از فیلم هم از زبان یکی از شخصیتهای سوری این موضوع بیان میشود که «هیچ کدام از اینها (افراد داعش)، از قبیله ما نیستند!»
قصه روان و منطقی روایت میشود اما بخشهای کوچکی از فیلم کمی آزاردهنده است: دیالوگهای مستقیمی که پدر به پسر میگوید و چندان در دهان شخصیتها نمیشیند و در حدشعار باقی میماند؛ «عطر فرانسوی»، «اگر حواسمون نباشه، این صداها به ایران هم میرسه» و «اسرا از افغانستان و پاکستان و ایران هستند» و… برای مخاطبی که ابراهیم حاتمیکیا را با «به رنگ ارغوان»، «به نام پدر»، «ارتفاع پست» و «آژانس شیشهای» میشناسد و به یاد دارد، حتی یک دیالوگ شعارزده هم میتواند آزاردهنده باشد.
از طرفی حجم بالای صحنههای خشونتبار میتواند یکی از نکات منفی این فیلم محسوب شود. مخاطبی که در سالن سینما نشسته است و مدام شاهد تصاویر کشتار آدمها و سر بریدن و شکنجه است و به اینها تاثیر منفی این تصاویر بر ذهن کودکان را هم اضافه کنید.
با این همه «به وقت شام» فیلم مهم و اثرگذاری است و اگر از چند دیالوگ شعاری فاکتور بگیریم، میتوان گفت روایت ایثار پدر و پسر ایرانی در خاک سوریه تماشایی است.
«به وقت شام» به زعم مخاطبانی که دیروز روی زمین نشستند و در سانس فوقالعاده پردیس کورش فیلم را تماشا کردند، یک سر و گردن از «بادیگارد» بالاتر بود و به نظر میرسد در آینده با اکران خوبی نیز مواجه شود.
پایان پیام