«مصلحت، یکی از دو تئوری رهبر فقید انقلاب برای امکان حکومت دینی در دنیای مدرن است و نمی توان مجمعی که با این هدف تشکیل شده را به مجلس سنای انتصابی تقلیل داد و موضع امام خمینی درباره مجلس سنا خاصه از نوع انتصابی کاملا روشن و صریح است…»
به گزارش پایگاه خبری گلونی، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «مدتی است مطرح است که در بازنگری قانون اساسی کشور ما همانند برخی از کشورهای دو مجلسی، با دو مجلس اداره شود؛ هماکنون نیز میتوان گفت که مجمع تشخیص مصلحت نظام مقدار مهمی از وظایف مجلس سنا در نظامهای دومجلسی را انجام میدهد .» این سخن آیتالله هاشمی شاهرودی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است در یک برنامه تلویزیونی که به دو دلیل با تأخیر مورد توجه رسانهها قرار گرفته است.
نخست این که بیشتر وضعیت سلامت آیتالله مورد توجه بود و این که پس از درمان در آلمان بهبود یافتهاند یا نشانههای ناخوشی از سیما و کلام ایشان هویداست؟ دوم به این دلیل که در روزهای دهه فجر بیشتر مناسبتی تلقی شد.
درباره این نوع نگاه آقای هاشمی شاهرودی به مجمع تشخیص مصلحت نظام چند نکته را میتوان یادآور شد:
۱- ایشان در زمره مراجع تقلید تشیع برشمرده میشود. از این رو طبعا از منظر فقه مینگرند و نه «مصلحت» یا کاملا مصلحت. هر چند به اعتبار این منصب تازه ناگزیرند از این زاویه بنگرند اما این سخن نشان میدهد گویا هنوز با «مصلحت» مورد نظر رهبر فقید انقلاب و قانون اساسی انطباق نیافتهاند که چنین تشبیهی را به کار میبرند.
۲- آقای سیدمحمود هاشمی شاهرودی در روز پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و هنگام نطق امام خمینی در بهشت زهرا در ایران نبودند و در پایان فروردین ۱۳۵۹ و پس از قتل سیدمحمد باقر صدر و خواهرش بنتالهدی مخفیانه از عراق خارج شدند و در ۳۲ سالگی به میهن برگشتند. اگر در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در ایران بودند اگر هم نه مانند نویسنده این سطور از نزدیک که از تلویزیون میدیدند و میشنیدند که امام خمینی در سخنرانی خود میگوید: «ما برای قانون اساسی جدید مجلس سنا تشکیل میدهیم.» منظور امام البته «مجلس مؤسسان» بود. وقتی سخنرانی تمام میشود اما بلافاصله شهید مفتح در گوش امام این اشتباه لفظی را یادآور میشود و رهبر انقلاب بیدرنگ توضیح میدهد: «منظور من از مجلس سنا، مجلس مؤسسان بود نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است. همیشه بوده…» صحیفه نور – مجموعه سخنان امام خمینی- البته موجود است و میتوان مراجعه کرد.
۳- یکی از دلایلی که رهبر فقید انقلاب پیشنهاد مهندس بازرگان برای تعبیر «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را به رغم اشاره به آن در اساسنامه شورای انقلاب (حسب اظهارات برخی اعضای شورا) نپذیرفت این بود که مدل تازهای را میخواست پایه بگذارد نه این که از مدلهای موجود دنیا الگو بگیرد. بر این پایه میتوان به ضرس قاطع گفت امام هرگز قصد نداشته مدل مجلس سنا را با مجمع تشخیص مصلحت بازتولید کند. هرگز.
۴- به لحاظ تاریخی البته اول بار ناصرالدین شاه قاجار بود که فرمان تأسیس نهادی به نام «مصلحتخانه» را صادر کرد اما در عمل مصلحتخانهای شکل نگرفت و اصطلاح «مصلحت» با نام امام خمینی گره خورده و میتوان گفت رهبر فقید انقلاب با دو تئوری شناخته میشود: اول: نظریه ولایت فقیه و از حاشیه به متن آوردن آن. دوم: ایده مصلحت برای عملیاتی کردن احکام ثانویه. قانون کار را مجلس تصویب کرد و ضلع دولت را به رابطه کارگر و کارفرما افزود. شورای نگهبان با نگاه فقهی و قاعده «اجیر و موجر» تأیید نکرد و اینجا بود که امام ایده مصلحت را به میان آورد.
۵- قرار نبود و نیست مجمع تشخیص قانون بگذارد. قانون اساسی سه وظیفه برای مجمع مقرر کرده است. اول رفع اختلافات مجلس و شورای نگهبان. دوم مشورتدهی به رهبری و سوم مواردی از سیاستگذاریهای کلان که به آن ارجاع میشود. این چه شباهتی به مجلس سنا دارد؟
۶- در آمریکا قانون اساسی اختیار انحصاری وضع قانون را به کنگره واگذار کرده است. کنگره مرکب از دو مجلس است. یکی مجلس نمایندگان و دیگری مجلس سنا. تعداد اعضای مجلس نمایندگان به تناسب جمعیت تعیین میشود اما هر ایالت صرف نظر از وسعت و جمعیت دو عضو در سنا و انتخابی است نه انتصابی و از این رو جمعا ۱۰۰ عضو دارند. مجلس سنا از این رو نقش حفظ اتحاد ایالتها را دارد تا ایالتهای کوچکتر و کمجمعیتتر احساس نکنند در اقلیت قرار دارند. آیا مجمع تشخیص مصلحت چنین بافتی دارد که آقای هاشمی شاهرودی چنین تشبیهی را به کار میبرد؟
۷- نظام ایران یک مجلسی است اما غیر از مجلس چند نهاد دیگر نیز عملا قانونگذاری میکنند: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و گاهی همین مجمع تشخیص مصلحت با فراتر رفتن از حل اختلافات. در این صورت چگونه میتوان گفت دو مجلسی است؟
۸- مهمترین تفاوت مجمع تشخیص با مجلس سنا در حکومتهای دموکراتیک این است که تمام اعضای مجمع انتصابیاند در حالی که تمام یا اغلب اعضای مجلس سنا در کشورهای مبتنی بر دموکراسی انتخابیاند. در این که نظام دو مجلسی بهتر است تردیدی نیست ولی این در صورتی است که انتخابی و برای حفظ حقوق اقلیتها و تضمینی برای تمامیت کشور با تنوع و گونهگونی ترکیب آن باشد. مثلا هر استان فارغ از وسعت و جمعیت دو نماینده بفرستند و مجلسی با ۶۲ نماینده منتخب شکل گیرد و در میان آنها هم اهل سنت حضور داشته باشند و هم زنان. نه مجمعی که نه عضو سنی دارد نه عضو زن.
با این حال چنین مجلسی را نمیتوان «سنا» نام داد چون بنیانگذار نظام گفته است: مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است. همیشه بوده…
تنها در صورتی میتوان از این سخن تفسیر موسّع داشت که انتصابی نباشد و انتخابی باشد.»
پایان پیام