پایگاه خبری گلونی، هومن نشتائی: بعد از فهمیدنِ مشغول شدن مهران احمدی به عنوان کارگردان برای یک کار کمدی، دلمان را خوش کردیم برای دیدن یک کمدی خوب، بعد از دیدن چندین کمدی که چنگی به دل نمیزد و فقط برای فروش ساخته شده بودند. انتظار عجیبی نداشتیم، اما خوشحال بودیم که یک کارگردان جدید داریم و شاید بتواند یک تکانی به کمدی ایران بدهد. اما متاسفانه حالا حالاها باید صبر کنیم.
«مصادره» به ظاهر اثری خوش ساخت است و تیزر آن خیلی از مخاطبان را گول زد. فیلم طراحی صحنه با جزئیاتی دارد و شاید همین باشد که از ابتدا مخاطب را درگیر خودش کند. همراه با حرکات نرم دوربین که وقایع را به درستی تبدیل به تصویر کرده است. اما چرا «مصادره» هم نمیتواند موفق شود. مصادره مانند بسیاری از کمدی های دیگر سوژه تکراریای را انتخاب کرده است، اما توانسته با کمی سر و شکل دادن فرنگی به آن و خرج کمی خلاقیت آن را با دیگر آثار متفاوت کند. اما شوخیها همان است. از طرفی دیگر شوخی های جنسی (که مردم در هر حالتی به آن میخندند) در فیلم کم نیست. البته خوشبختانه میزان این نوع شوخیها در این فیلم در مقایسه با دیگر فیلمها کم است و سکان کشتی را دست خود نگرفته است.
نکتهای دیگر که باعث ضعف فیلم شده و از نظر مردم سطح کار را بالا برده، رضا عطاران است. رضا عطاران دیگر تبدیل به یک شخصیت شناخته شده در ایران شده است، میتوان گفت یک برند، که هر کاری بکند همه میخندند. حضور او در فیلم، تضمینی برای فروش آن فیلم است. اساسا رضا عطاران در نقشهای طنز خود درجا میزند و قصد تغییر ندارد. همه چیز مانند فیلمهای قبلی است، همان اکت، همان میمیک، همان لحن. درواقع همین باعث جذابیت رضا عطاران شده است و همین شخصیت شناخته شدهاش است که مردم بابت آن پول میدهند. اما این شخصیت رضا عطاران نویسندگان و کارگردانان را تنبل کرده و به دنبال خلق شخصیتی متفاوت نیستند. وقتی رضا عطاران هست، همه چیز حله. از رضا عطاران گذشته، بازیگر دیگری داریم، جوان، که به لطف سریال «عاشقانه» در دل مردم خیلی جا باز کرد. به حدی که وقتی او را روی پرده نقرهای میبینند برای او دست و سوت میزنند (بی فرهنگی)، و او کسی نیست جز هومن سیدی. هومن سیدی در چند کار آخر بسیار تکراری نقش خود را ایفا کرده، با همان اکت های بامزهای که مخاطبانش را به دنبال خودش میکشاند. هر چه او در کارگردانی پیشرفت محکمی دارد، اما متاسفانه در بازیگری پیشرفتی را از او شاهد نیستیم.
مصادره، سعی کرده به مخاطب خود احترام بگذارد، و این قابل احترام است. اما باز نتوانسته احترام مخاطب ایرانی را آنطور که باید حفظ کند. زیرا جدا از کمدی فیلم، قصه دچار شتابزدگی شده است و هر جا نکتهای با مزه وجود داشته، توقف کرده و به آن پرداخته است. قصه کشش همراه کردن مخاطب را ندارد و اگر طنزی در پسِ این قصه نبود بدلیل پرداخت نامناسب، مخاطبین با فیلم همراه نمیشدند. مصادره، شوخی سیاسی کم ندارد، و بدون شک نمیتواند بدون درگیری با ارشاد به مرحله اکران برسد. متاسفانه قصه نکات غیر منطقی زیاد دارد که از نظر باور پذیری مخاطب را پس میزند. مصادره، نسبت به فیلمهای طنزِ باب شده این روزها، کمدیِ محترم تری است، اما باز من را راضی نکرد. حتی مخاطبین علاقهمند به چنین فیلمهایی آنطور که باید برای این فیلم رودههاشان به هم نپیچید.
پایان پیام