شکل آب نامزد اسکار ۲۰۱۸

پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسن‌کیاده: فیلم شکل آب اعجازی برای تماشاست. داستان پریانی شگفت‌انگیز و اثرگذار که تا مغز استخوانش رمانتیک، هیجان‌آور، جادویی و همراه با مفاهیم اخلاق‌گرایانه است. شکل آب، همانند بهترین حمامی! که در عمرتان داشته‌اید هیجان را به تمام بخش‌های بدنتان وارد می‌کند، طوری که فیلم دیگری به آن دسترسی پیدا نمی‌کند. شکل آب، بینش قدرتمندی از یک استاد خلاق است که کاملا و به طرز لذت‌بخشی احساس رهایی می‌کند. شکل آب به ضرس قاطع یکی از رمانتیک‌ترین و زیبا‌ترین فیلم‌های نفس‌بُر سال ۲۰۱۷ است.

این‌ها تنها بخشی از ده‌ها نظر مثبتی است که از منتقدانی چون کنت توان از لس‌آنجلس تایمز، رابی کالینز از دیلی‌ تلگراف، بن کرول از ایندی وایرو و مایکل ریچارد‌روپر از شیکاگو سان‌تایمز، در دنیای رسانه درباره فیلم شکل آب منتشر شده است. اما اگر از من می‌شنوید زود تحت تاثیر این تبلیغات مثبت قرار نگیرید! چرا که اگر فیلم‌ببین باشید و با هالیوود و فیلم‌هایش زندگی کرده باشید، حتما پس از دیدن فیلم شکل آب به کارگردانی «گیلرمو‌ دل تورو‌»، نظری غیر از آنچه در بالا خواندید، خواهید داشت.

فیلم، داستان زندگی دختری به نام الیزا با بازی زیبای «سالی هاوکینز»، است که به دلیل نامعلومی بر اثر زخم‌هایی بر روی گلو لال و بعد در رودخانه‌ای رها شده است. او تنهاست و تنها با زبان اشاره و بازی با چشم‌هایش می‌تواند حرف بزند. در همسایگی او یک پیرمرد تنهایِ نقاشِ همجنس‌گرا زندگی می‌کند که عاشق شاگرد کافی‌شاپ رو‌به‌روی خیابان است و هر روز به هوای دلداده جوان خود، از آنجا پای سیب مزخرف می‌خرد که یا دور می‌ریزد و یا در یخچال انبار می‌کند. الیزا با دوستش زلدا با بازی زیبا و واقعی «اکتاویو اسپنسر»، در یک مرکز آزمایشگاهی نظامی در آمریکا به عنوان نظافتچی کار می‌کند. در واقع زلدا در بیشتر بخش‌هایی از فیلم نقش زبان الیزا را ایفا می‌کند. فیلم در بالتیمور همیشه بارانی و در اوایل سال‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی، در اوج جنگ سرد ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی اتفاق می‌افتد. الیزا روزی در حین کار کردن در آزمایشگاه، با موجود عجیب‌الخلقه‌ای که شباهتی هم به انسان دارد، روبه‌رو می‌شود و کم‌کم حس وابستگی میان آن دو شکل می‌گیرد و در نهایت به عشق و رستگاری منتهی می‌شود! این خط کلی داستان شکل آب است.

روایتی تکراری، با شکلی قدیمی و مستهلک که در بیشتر آثار هالیوود از ابتدا تا کنون شاهد آن بوده‌ایم. در واقع جریان فیلمسازی در هالیوود همیشه تابع یک روش است و فیلمسازان در گذر زمان دائما در حال تکرار آن هستند. در این میان نوع فیلم هم در تغییر دادن این روند، بی‌تاثیر بوده است؛ چه کمدی، چه ملودرام، چه ترسناک و چه جنایی، رویه همین است که در شکل آب می‌بینید‌. فقط تکنیک‌هاست که به اقتضای زمان پوسته خارجی‌شان به شکل‌های گوناگون، تغییر کرده است.

گیلرمو دل تورو، کارگردانی فانتزی‌ساز است که در فیلم‌هایش جهان مختص به خود را دارد. او در اثر جدیدش، شکل آب، نیز مانند «هزار توی پَن»، «پسر جهنمی» و «قلعه‌ای به رنگ خون»، فضا‌های عجیب و غریب به همراه موجودی فرا‌ انسانی خلق کرده است. او همان قصه‌های عامیانه را برای خیل عظیم مخاطبان سینمای فانتزی، به زبان خاص خودش نقل می‌کند.

اما داستان شکل آب بسیار تکراری و لو رفته است و فقط در خرده داستان و بازیگران جدید است که فیلم‌های مشابه‌اش تفاوت ایجاد می‌کند. داستان، همان داستان یک شخصیت مرد یا زن است که در اوایل قصه یک زندگی روتین و به دور از هر‌گونه هیجان و تنش را سپری می‌کند، و سپس یک شخصیت خارجی به صورت ناگهانی وارد زندگی‌اش می‌شود. در پس این ورود است که بحران‌ها و اتفاقات لحظه‌ای برای پیش‌ بردن درام و افزایش هیجان، به محتوای فیلم تزریق می‌شود. این قسمت معمولا یا با بغض و گریه روایت می‌شود و یا با شادی و خوشحالی کاذب همراه است. و بعد برای این‌که درام در‌بیاید، شخصیت بد و بی‌رحمی نیز وارد قصه می‌شود که وجودش الزامی است؛ چون در غیر این‌صورت درام در‌نمی‌آید. و در نهایت، باید منتظر غلبه نیروی خیر بر شر، و رستگاری عاشق و معشوق باشیم! اینجا است که در اوج احساس و امید، فیلم تمام می‌شود و تماشاگران با حسی همراه با اشک شوق و لبخندی از سر رضایت، سالن سینما را ترک می‌کنند.

حالا سوال این است: این سبک نخ‌نما از قصه‌گویی چه زمانی بالاخره به پایان خواهد رسید؟ آیا کمپانی «فاکس سرچ لایت» و امثال آن، از نشان دادن قصه این دیو و دلبر‌های تکراریِ رستگار‌شده خسته نشده‌اند؟

شخصیت الیزا و سایر شخصیت های کلیدی فیلم، هر چقدر‌ هم که بازیگران خوبی داشته باشند، باز هم همان شخصیت‌های آشنایِ دائما تکرار شده و سخیف فیلم‌های ملودرام هالیوودی هستند و نقد این فیلم هم بیش از این تکرار مکررات است و چیز تازه‌ای برای گفتن ندارد.

اما نکته عجیب ماجرا این است که، شکل آب، جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز را برای این اثر دم‌دستی به دست آورده است. از یک جشنواره اروپایی اعطای چنین جایزه‌ای، آن هم به فیلمی که نه از لحاظ ساختار و نه از لحاظ شخصیت‌پردازی، حرف جدیدی برای گفتن ندارد، واقعا جای تعجب دارد‌. البته این نوع آثار به دلیل آوانگارد و درد‌سر آفرین نبودن و جذب بالای مخاطب عام و نوجوان به سالن سینما، همیشه در خاک آمریکا زیاد مورد توجه بوده است. پس اگر روز اعطای جایزه اسکار شنیدید که شکل آب جایزه اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرده است، زیاد متعجب نشوید.

و حرف آخر این‌که، شکل آب در محتوا چیزی برای گفتن ندارد و بیشتر فیلمی‌ است سرکاری که تماشایش فقط عمرتان را تلف می‌کند.

پایان پیام

کد خبر : 81835 ساعت خبر : 1:47 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=81835
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات