گلونی

سباستیائو سالگادو عکاس صحرای آتش

سباستیائو سالگادو عکاس صحرای آتش

پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسن‌کیاده: این که هم عکاس باشی و هم بتوانی بطور قاچاقی از عربستان سعودی و در پوشش نظامیان آمریکایی خودت را به کویت برسانی و دل به آتش بزنی تا از سوختن و نابودی ثروت یک کشور عکس بگیری، از آن کار‌هاست که سباستیائو سالگادو را از سایر تصویر نگاران معاصر متمایز کرده است.

جنگ چگونه آغاز شد؟

در سال ۱۳۶۹ و تنها دو سال بعد از پایان جنگ ایران و عراق، صدام که معتقد بود جنگ ۸ ساله به نفع کشورهای عربی بوده است، اعلام کرد که بدهی ۳۰ میلیاردی کشورش به کشورهای عربی را نخواهد پرداخت.

کویت با این تصمیم عراق مخالفت کرد و همین موجب جنگی ویرانگر و هولناک شد. ارتش عراق با ۴۰ لشگر حمله تمام عیاری را به کویت آغاز کرد و در عرض ۱۳ ساعت خاک این کشور را در تصرف خود درآورد.

سازمان ملل بلافاصله این حمله را محکوم کرد و تحریم های سختی علیه عراق اجرا کرد. آمریکا، انگلیس و ۲۰ کشور دیگر طی ائتلافی نظامی نیروهای خود را برای مقابله با صدام به منطقه اعزام کردند.

بوش پدر دستور عملیاتی موسوم به توفان صحرا را صادر کرد و توانست در کمتر از ۱۰۰ ساعت با ۱۸۰۰ هواپیمای نظامی، صد هزار حمله هوایی، خالی کردن ۸۸۵۰۰ تن بمب بر روی عراق و ۶۹۰ هزار پیاده نظام، عراق را شکست دهد.

سباستیائو سالگادو عکاس صحرای آتش

مورخان‌ توفان صحرا را بزرگترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم، از لحاظ تعداد تجهیزات و متحدان دانسته‌اند.

ارتش عراق در جریان عقب‌‌نشینی خود به دستور صدام حسین اماکن، تاسیسات و واحد‌های بهره‌ برداری نفت این کشور را بطور گسترده تخریب کرد. گرچه این موضوع بعدها توسط عراق تکذیب شد و ۱۲ سال بعد انجمن سربازان آمریکایی جنگ خلیج فارس نیز با ارائه گزارشی مدعی شد که ارتش آمریکا دست کم برخی از چاه‌های نفت را با هدف بی اعتبار کردن حکومت صدام منفجر کرده است، اما حقیقت این فاجعه همچنان مشخص نشده است. از هزار حلقه چاه تولیدی نفت و گاز در کویت، ۷۲۷ حلقه چاه در می‌سوخت بی آنکه کسی فکری برای عواقبش کرده باشد.

در نهایت آنچه که از این واقعه اهمیت داشت، ابرها و دود‌های سمی بود که از مارس ۱۹۹۱ از رومانی و بلغارستان تا افغانستان و پاکستان گسترده شده بود و دو ماه بعد، دو هزار کیلومتر آن‌سوتر و در رشته کوه‌های هیمالیا به شکل برف سیاه بر زمین نشست.

صحرای آتش از نگاه سالگادو

سالگادو درباره آنچه در کویت دیده بود می‌گوید: چاه‌های نفت کویت همچنان در آتش و خارج از کنترل می‌سوختند و بزرگترین شرکت‌های مدعی اطفاء حریق و مهار چاه‌های نفت نیز در ابتدا فقط با درماندگی نظاره‌گر حجم وسیع آتش سوزی چاه‌های نفت کویت بودند.

سباستیائو سالگادو عکاس صحرای آتش

در بعضی روزها برای دو سه روز متوالی غلظت و حجم بالای دود ناشی از سوختن نفت خام مانع از نفوذ نور خورشید به سطح زمین می‌گشت و فقط بعضی از روزها به ناگهان آسمان گشوده می‌شد و پرتوهای نور به سطح زمین می‌رسیدند. آنجا محیط خطرناکی برای کار بود. علاوه بر مین‌های بسیاری که سربازان عراقی در اطراف چاه‌های نفت کویت کار گذاشته بودند، بمب‌های خوشه‌ای منفجر نشده بسیاری بر روی زمین وجود داشت. چند روز قبل هم یک عکاس و یک خبرنگار در حالی‌که در حال گذر از یک زمین آغشته به نفت بودند جان خود در اثر اشتعال ناگهانی زمین آغشته به نفت از دست داده بودند.

 

سالگادو توضیح می‌دهد که: چاه‌های نفت کویت با چنان صدای مهیبی در حال سوختن بودند که گویی در کنار موتورهای یک بوئینگ ۷۴۷ ایستاده‌ای. هیچ کسی صدای دیگری را در این شرایط نمی‌شنید و همه با زبان ایما و اشاره با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند.

هر چند کارگران و متخصصان غربی برای کار کردن در چنین فضای خطرناکی حقوق بسیار بالایی دریافت می‌کردند ولی من چند بار کارگرانی را دیدم که از شدت فشار کار و استرس بالا و خطراتی که آنها را تهدید می‌کرد، ناگهان بر روی زمین می‌نشستند و شروع به گریه می‌کردند.

سالگادو از چگونگی عکاسی خود در آن شرایط این‌طور می‌گوید: کار کردن در وسط چنین جهنمی واقعا غیر عادی بود. یکی از لنزهای من در اثر حرارت آب شده بود و برای من تنها دو لنز ۳۵ و ۶۰ میلی متری باقی مانده بود. همین مساله من را مجبور می‌کرد که برای اینکه بتوانم تصاویر خوبی از بزرگترین و خطرناک‌ترین عملیات اطفا و مهار چاه‌های نفت در جهان بگیرم همواره در نزدیکی کارگرانی که مشغول به کار بودند باقی بمانم. در نتیجه سراسر وجود من هم مملو از نفت شده بود و بشدت درگیر کار سخت، زیبایی عجیب محیط و شرایط خطرناکی شده بودم که در مقابل من در حال اتفاق افتادن بود.

سباستیائو سالگادو عکاس صحرای آتش

برای همین همیشه دو لیتر بنزین و یک باکس دستمال کاغذی در کیف دوربینم داشتم تا با آن دستانم را که خیلی آلوده و نفتی می‌شدند را پاک کنم تا بتوانم همچنان به عکس گرفتن ادامه بدهم. برای همین منظور، کمی بنزین بر روی دستمال کاغذی می‌ریختم و با آن دستانم، لنز و بدنه دوربین را پاک می‌کردم تا همچنان بتوانم به عکاسی ادامه بدهم. در نهایت اینطور احساس می‌کردم که بخشی از تیم آتش نشانان شده‌ام چون برای روزهای بسیاری با آنها کار کرده بودم و به همه آنها نزدیک شده بودم. من همه سختی‌ها را تحمل کردم چون می‌دانستم شاهد تلاش و اتفاقاتی هستم که دیگر هیچوقت اتفاق نخواهد افتاد.

سباستیائو سالگادو به خاطر عکس هایش از عملیات اطفاء حریق و مهار چاه‌های نفت کویت موفق به کسب چندین جایزه معتبر جهانی شد.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل