چه بلایی بر سر یادمان های تاریخی پایگاه میراث فرهنگی «آیاپیرِ ایذه »آمده است؟
به گزارش پایگاه خبری گلونی، روزنامه قانون نوشت: «یادمانهای تاریخی و ملی که نشانههای هویتی و کیستی مردمان شهرستان ایذه به شمار می آیند، چندی پیش زیر رِخنه نابخردی به دست فرد یا افرادی فرومایه شکسته شدند تا بار دیگر مدیریت ناکارآمد در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیش از پیش، آشکار شود.
چندی پیش مدیر پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر در شهرستان ایذه در گفتوگو با خبرگزاری ها از شکسته شدن یادمانهای تاریخی سنگی و منقول در حیاط این مجموعه به دست نگهبان میراث فرهنگی خبر داد. نگهبانی که بیش از یک دهه از یادمانهای تاریخی و پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر پاسداری و نگاهبانی کرده و به گفته مدیر پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر، تا کنون هیچ گونه رفتار غیر عادی و تخلفی نداشته و به یک باره دست به نابودی آثار تاریخی در کف حیاط پایگاه زده و آنها را شکسته و مجموعه را ترک کرده است! همچنین این مدیر میراث فرهنگی به رسانهها گفته بود که خودم به گوشی همراه نگهبان زنگ زدهام و وی ویرانی و شکستن آثار به دست خود را پذیرفته و گردن گرفته است و هم اینک نیز از نگهبان شکایت شده و تحت تعقیب قضایی است.
ایوب سلطانی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر شهرستان ایذه در جای دیگری به یکی از خبرگزاریها گفته بود که نگهبان می پنداشته که این یادمانهای تاریخی بُت بوده و آنها را شکسته و نابود کرده است! از سویی، فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی خوزستان در گفتوگو با یک خبرگزاری از مشکلات روانی نگهبان پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر، سخن به میان آورده و در ادامه گفته است که او از داروهای اعصاب و روان استفاده می کرده و این داروها توهمزا هستند و به نظر می رسد نگهبان در هنگام نابودی آثار تاریخی در توهم بوده است. ما همچنان پیگیر پرونده حقوقی او هستیم و هنوز نگهبان دستگیر نشده است. (خبرگزاری کار ایران، ایلنا – ۱۱ بهمن – کدخبر۵۸۸۷۵۴)
نگهبان معتاد بوده است!؟
پس از پخش گسترده گزارش نابودی آثار تاریخی سنگی و منقول پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر در رسانهها، برخی کُنشگران و خبرنگاران در شبکههای اجتماعی با نگرش به گفتههای مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی و فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی از معتاد بودن نگهبان، سخنانی را به میان آورده و اقدام خرابکارانه وی را ناشی از این موضوع دانسته بودند. با این همه، چنین موضوعی نمیتواند به هیچ روی درست باشد زیرا چگونه میتوان پذیرفت که یک نگهبان آن نیز در حوزه مهمی چون میراث فرهنگی سال های سال معتاد بوده و مسئولیت دشوار و سختی که با منافع ملی و هویتی مردم در پیوند تنگاتنگ بوده بر دوش داشته باشد؟ اگر به راستی این فرد معتاد بوده یا داروهای روانگردان میخورده و در توهم بوده است، چگونه چنین پُست و کار مهمی را که با هویت و پیشینه مردم در پیوند بوده، به وی سپردهاند و چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آیا نباید در این زمینه، مدیران استانی میراث فرهنگی را بازخواست کرد؟ هر چند نگارنده باور دارد که این سخنان از پایه نادرست و ناروا بوده و هست و افراد آگاه، چنین سخنانی را هرگز نمی پذیرند. همچنین برخی رسانهها از دشواریهای مالی و پرداخت نشدن حقوق ماهیانه این نگهبان خبر داده بودند که به نظر نمی رسد این اقدام نابِخردانه و خرابکارانه برای دیرکرد حقوق نگهبان یا دشواریهای مالی وی باشد زیرا این موضوع در کل جامعه و کشور و در میان بیشتر افراد و پیشهها وجود داشته و دارد و دشواری یک فرد ویژه ای نیست.
همچنین این نگهبان بیش از یک دهه در این سمت کار می کرده و تا کنون هیچ گونه رفتار غیر عادی از وی سر نزده و با جایگاه و حساسیت کار خود به خوبی آشنا بوده است، پس این گونه گمانهزنیها نمیتواند درست باشد. از سویی اگر بخواهیم بپذیریم که این نگهبان معتاد بوده یا داروهای روانگردان میخورده است، آنگاه گناه اصلی بر گردن مدیران میراث فرهنگی پایگاه آیاپیر و شهرستان ایذه و استان خوزستان است که با وجود آگاهی از این موضوع، چنین کار حساس و مهمی را به وی واگذار کرده بودند و باید در برابر مردم و افکار همگانی (عمومی) پاسخگو باشند و برابر قانون، تاوان آسیب به یادمان های تاریخی را به همراه فرد متخلف بر دوش بگیرند.
هیچ سندی در دست نیست
اما یکی از کارشناسان پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر ایذه در همین زمینه به روزنامه قانون گفت: «آثار سنگی موجود در حیاط ساختمان پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر یافتههای فرهنگی بودهاند که از بررسیهای کَل چندار شَمی، گورستانهای نابود شده در گذشته وابسته به دوران قاجاریه و اوایل پهلوی یکم به دست آمده است. بیشتر این یافتهها ستونهای سنگی، میله ستون، هاون ساده، سنگ گورهای اواخر قاجاریه و شماری سنگ کوچک و یک سنگ آسیاب آبی بزرگ به همراه درِ سنگی از دوره اِلیمایی بوده است. یافتههای سنگی به جز درِ بزرگ کمتر آسیب دیده و به سادگی مرمت شدهاند. درِ سنگی نیز با کوششهای فراوان مرمتگران گرامی از پایگاه جهانی پارسه (تخت جمشید) مرمت و بازسازی شده و هم اکنون قابل نمایش هستند.»
مهدی فرجی در دنباله سخنانش افزود : «به ظاهر این آسیبها از سوی نگهبان پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر که بیش از ۱۰ سال پیشینه خدمت داشته، انجام گرفته است. اما باید گفت تاکنون هیچ گواه و سندی که نشان دهنده انجام این عمل از سوی نگهبان باشد، ارائه نشده است و باید تا زمان تکمیل تحقیقات پلیس آگاهی از دامن زدن به شایعهها پیشگیری کرد. امید است گناهکاران این عمل هر چه زودتر شناسایی شده و به مجازات درخور برسند.»
آیا نگهبان آیاپیر، مشکل روانی داشته است؟
فرجی که کارشناس باستانشناسی پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر است، در پاسخ به این پرسش که آیا به راستی نگهبان از دشواری روانی رنج میبرده و از داروهای روان گردان استفاده میکرده است، گفت: «این موضوع بیگمان باید ثابت شود و همان گونه که گفتم، هیچ سند و گواهی که نشاندهنده رفتار غیر عادی نگهبان در گذشته باشد، در دست نیست و تا کامل شدن پرونده قضایی و روشن شدن موضوع، هر گونه اظهار نظری از سوی هر فردی نادرست است.»
این باستانشناس در پایان با نگرش به آگاهیهای خود درباره داستان نگهبان و رویداد پیش آمده، گفت: «نگهبان فردی ۳۴ بوده و بیش از ۱۰ سال در این پایگاه سرگرم کار بوده است. آن رخداد غم انگیز و دردناک در شیفت شب این نگهبان روی داده است و ساعت ۱۱ همان شب به مدیر پایگاه که از اهواز به سمت ایذه می آمده، آگاهی داده شده و وی نیز زود خود را به پایگاه میراث فرهنگی رسانده و با دیدن آن فاجعه به نیروی انتظامی زنگ میزند و داستان را پیگیری میکند. به راستی کل موضوع، همین است و کسی چیز بیشتری نمی داند و نباید به شایعه ها دامن زد.»
وضعیت اندوه بار یادمان های تاریخی ایذه
اما بی گمان باید ریشه چنین رخدادهایی را در ناکارآمدی مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی استان و شهرستان ایذه جست و جو کرد زیرا در چند سال گذشته، وضعیت یادمانهای تاریخی شهرستان ایذه بسیار اندوهبار بوده و آسیبهای برگشت ناپذیری برپیکره بی دفاع یادمانهای ملی و تاریخی این منطقه وارد شده است. همین سال گذشته بود که سنگ نگاره های ایلامی ارزشمند محوطه باستانی کول فَرَح به انگیزه مرمتهای نادرست و کارشناسی نشده، آسیب دید اما هیچ مدیر و سرپرستی بازخواست یا برکنار نشد! همچنین کَند و کاوهای غیر مجاز گسترده سودجویان اموال فرهنگی در این شهرستان به چالشی بسیار بزرگ و فاجعه تبدیل شده است و سازمان میراث فرهنگی استان و شهرستان ایذه، تا کنون هیچ برنامه و طرحی را برای برطرف کردن آن در دستور کار خود نداشته و ندارند. آسیبرسانی و نابودی یادمانهای تاریخی و باستانی شهرستان ایذه و دست اندازیهای سودجویان فرومایه بسیار گسترده و زیاد است و پرداختن به آنها، نه موضوع این گزارش است و نه در اینجا می گنجد.
در پایان باید گفت که چگونه یک فرد می تواند هم رییس اداره میراث فرهنگی شهرستان ایذه باشد و هم مدیر پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر؟ آن نیز شهرستان و حوزهای به این مهمی و ارزشمندی که دارای یادمان های باستانی بسیار ویژه و کمتر شناخته شده و فراوانی است که تکرار ناپذیرند.
تا کِی باید مردم تاوان ندانم کاری ها و چوب مدیریت ناشایست و ناکارآمد استان و شهرستان را خورده و تنها نظارهگر باشند؟ کوتاه سخن این که در پایان این یادمانهای تاریخی و ملی و نشانه های هویتی و شناسنامه بالَنده مردمی با فرهنگ است که رو به نابودی می رود و آرام آرام از صفحه روزگار پاک می شود.»
پایان پیام