این روزها برخی خوانندگان موسیقی پاپ مرزهای فالش خواندن را کیلومترها جابهجا کردهاند و صدای همه را درآوردهاند.
به گزارش پایگاه خبری گلونی کوک خواندن و ژوست خواندن این روزها انگار که از مد افتاده است. دست کم برای این نسل جوانِ خوانندهیِ دوان به دنبال شهرت، انگار که فقط احساس مهم است و بس.
صدای خوب داشتن هم این روزها اصلا ملاک خواننده خوب بودن نیست! دیگر کسی به رنگ صدا اعتقاد ندارد.
رقابت بین همانهاست که به هر قیمتی آلبومی روانه بازار میکنند و بعد که گوش مخاطب به صدای دستگاهی و شعرهای سرقتی و دِلِی دِلِی کردنشان عادت کرد، کنسرتی اجرا میکنند و اِی…به نوایی میرسند.
آنها آوازی مانند دورهگردها را هم نمیخوانند که بگوییم تمیز خواندن ماهیت سرزنده بودنشان را خراب میکند؛ اینها عجیب سلیقهشان مولانا و سعدی و شاعران خوب معاصر را میپسندد.
این روزها برخی خوانندگان موسیقی پاپ مرزهای فالش خواندن را کیلومترها جابهجا کردهاند و صدای همه را درآوردهاند. اگر سری به اینستاگرام بزنید میبینید که بسیاری از مردم در حیرت هستند از این همه اعتماد به نفس برخی خوانندگان.
راه نقد را باز کنید
پایگاه خبری گلونی در آذر سال گذشته مجموعهای از نقدهای تخصصی را درباره موسیقی پاپ منتشر کرد. اگر راه برای نقد بار باشد موسیقی پاپ میتواند رشد کند. اگر نقد نباشد هر روز یکی دکانی باز میکند و مخاطب ناراضی به خانه برمیگردد و احساس میکند پولی که برای بلیت داده است هدر رفته است.
کلیک کنید و کامنتهای بیشتری از مردم را در اینستاگرام ایران کنسرت بخوانید.
قدرت نرمافزار روی استیج به کار نمیآید
در پاسخ به دوستانی که بعد از اتمام کنسرتها از خود و از بغل دستیشان میپرسیدند که آیا خواننده تحریرهایش را با خودش آورده بود یا نه؟ باید بگوییم که تحریر وقتی با نرمافزار ایجاد شود دیگر به روی سن نمیآید.
باید بدانید که برخی صدایشان را با نرمافزار کوک میکنند و وقتی به روی استیج میروند دیگر آن صدای کوک را نخواهند داشت.
عجیب است که برخی اصرار زیاد هم برای کنسرت زنده دارند و قبول نمیکنند که برای خواندن زنده مهارت ندارند و بهتر است با همان طرفداران خود در فضای مجازی خوش باشند.
مردم در جستوجوی تحریرهای گمشده
صداسازی
همه میدانیم که موسیقی ایران سالهاست که درگیر صداسازی شده و این صداسازی به حدی رسیده است که از یک خواننده موفق چند کپی خشدار هم وجود دارد که برای روز مبادا نگه داشته میشوند، لابد!
اما سوال این است که آیا از این خوانندگان فالشخوان، کپی بیعیب نقصی برای روز مبادا پیدا میشود؟!
فالش نخواندن، درست خواندن و طرز صحیح ادای کلمات همه از مشخصههای بارز یک خواننده است، اما متاسفانه اکثر خوانندهها تکنیکهای خواندن را نمیدانند و نداشتن مهارت در کنسرتهایشان به وضوح به چشم میآید.
این روزها یک خواننده، چه پاپ، چه تلفیقی و چه سنتی، باید چیزهایی بیشتر از کوک خواندن بلد باشد.
امروزه خوانندگی فقط داشتن صدای خوب نیست. طرح و مفهوم و فکر نیز معیاری است که خواننده خوب را از خواننده بد، از نگاه مخاطب جوانِ شادیپسند، جدا میکند. این روزها ما و فرهنگ ما به شدت به اندیشه نیازمند است.
لطفا اگر اشعاری را از مولانا و سعدی و حافظ و شاعران بزرگِ اندیشمندِ معاصر میخوانید، تفکر آن شاعران را در حد دست و جیغ و هوراهای لحظهای تقلیل ندهید.
پایان پیام