پایگاه خبری گلونی، محمد ساکی: اگر خیلی اهل دنبال کردن فوتبال و تیمهای مطرح اروپا باشید، وقتی صحبت از تیم آث میلان به میان میآید ناخودآگاه نام و تصویر بازیکنان بزرگی چون بارزی، مالدینی، فانباستن، گولیت، رویکاستا و شوچنکو و خیلی چهرههای مطرح در ذهنتان نقش میبندد. میلان بههمراه رئال مادرید، بیشترین جام بینالمللی را در بین تیمهای اروپایی بردهاند و پرافتخارترین باشگاههای فوتبال اروپا هستند.
در فصل ۹۲–۱۹۹۱، میلان بدون شکست اسکودتو را فتح کرد و تبدیل به اولین تیمی شد که بدون شکست فاتح سری آ میشود. با ۵۸ بازی بدون شکست، میلان رکورددار ایتالیاست و در اروپا بعد از استوا بخارست(۱۰۴) و سلتیک(۶۸)، در رده سوم قرار دارد.
روسونریها (به معنی قرمز و مشکی) یکی از القاب این تیم ایتالیایی است. این تیم در سال ۱۸۹۹ بانام «باشگاه کریکت میلان» به وسیلهٔ آلفرد ادواردز وهربرت کیلپین انگلیسی تأسیس شد و به دلیل انگلیسی بودن مؤسسان، اسم باشگاه به جای میلانو (تلفظ ایتالیایی)، میلان نام گرفت. در سال ۱۹۰۸، این باشگاه شکافی را در خود به دلیل اختلافات داخلی برای جذب بازیکنان خارجی تجربه کرد، که این موضوع باعث تشکیل باشگاه دیگری در شهر میلان به نام اینتر میلان شد. روسونریها با ۱۸ قهرمانی به همراه همشهری خود اینترمیلان، بعد از یوونتوس که ۳۳ قهرمانی دارد بهعنوان پرافتخارترین تیمهای حاضر در سری آ محسوب میشوند. در چند سال اخیر میلان شمایلی متفاوت به خود گرفته و تقریبا از آن بازیکنانی ترازاول در تیم خبری نیست و بازیکنان جوان جایگزین آنها شده است.
از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ میلان دوبار چمپیونزلیگ ، یکبار سری آ، یکبار کوپا ایتالیا، و دو قهرمانی سوپر جام اروپا، یک سوپر جام و یک قهرمانی باشگاههای جهان را کسب کرد. تمام تیمهای مطرح دنیا دوران طلایی را در کارنامه خود دارند که این تیم هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید برای نسل جوان امروزی، میلان با نامهای خاص بیشتر گره خورده باشد. بله منظور میلان دهه گذشته است. همان میلانی که افتخارات گفته شده را کسب کرد. شاید این ترکیب اسمها بسیار آشناتر باشند.
دیدا، آبیاتی، مالدینی، نستا، کاخاکالادزه، کافو ، یاپ استام، گتوزو، سیدورف، روس کاستا، کاستاکورتا، پیرلو، اینزاگی، شوچنکو، پاتو ، لارسن، کاکا. تمام این افتخارات (سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷) دقیقا در زمان مربیگری کارلو آنجلوتی بدست آمد. او در ۸ سال حضور روی نیمکت میلان ۸ جام برای روسونریها بدست آورد و البته بعد ترک میلان در سال ۲۰۱۰ در راس کادر فنی تیمهای دیگر این چنین موفق نبود. از بازیکنانی که نام برده شد در حال حاضر تنها باقی مانده آنها، مرد خشمگین میان میدان معروف به کرگدن به نام جنارو گتوزو است که در راس کادر فنی روسونریها قرار دارد.
بیایید سری به گذشته بزنیم
بیایید سری به گذشته بزنیم. به کمی دورتر دهه ۱۹۹۰و۱۹۵۰میلادی. همان دوران طلایی که گفته بودم. مثلثهای ویران کننده سوئدی و هلندی روسونریها. سالهایی که بدون فتح جام تمام نمیشد. وقتی که تیم ملی سوئد در المپیک ۱۹۴۸ لندن، مدال طلا رشته فوتبال را با شکست یوگسلاوی در ورزشگاه ومبلی به دست آورد، بسیاری از شاهدان عینی، این قهرمانی را مدیون سه ستاره این تیم یعنی گونارنوردال، گونارگرن و نیلسلیدهولم دانستند و مدتی بعد، هر سه نفر برای ادامه دوران فوتبال خود به میلان پیوستند. میلان با تشکیل مثلث سوئدی در همان فصل اول در ۳۸ بازی ۷۱ گل به ثمر رساند و فصل بعد قهرمان اسکودتو شد. بعد از آن در سال ۱۹۵۳ و با جدایی گونارگرن تقریبا این مثلث از هم پاشید. اوج تراژدی داستان اینجاست که بازیکنهای تیم رؤیایی تورینو که در آن روزگار، قدرت اول فوتبال ایتالیا بود در یک سانحه هوایی در ماه می از دنیا رفتند و بدین ترتیب، تیم قهرمان در چند ثانیه نابود شد و یک خلأ بزرگ در صدر جدول پدید آمد. فوتبال ایتالیا غرق در ماتم شد و به دنبال بهانه ای برای دوباره خندیدن و بازگشت به زندگی. ستارههای سوئدی تازه وارد میلان با نمایش های اعجاب برانگیز خود باعث شدند تا فضای غم آلود حاکم بر فوتبال ایتالیا پس از فاجعه بزرگ سقوط هواپیمای تورینو از یادها برود. لیدهولم و گرن به قدری خوب بازی می کردند که یکی از خبرنگارهای ایتالیایی، کیفیت و عملکرد این زوج را با میکل آنجلو و داوینچی قابل قیاس دانست! بعد از آن حدود ۲۵ سال گذشت و این تیم وارد عرصه جدیدی شد. تیمی با ریشه از فرهنگ و سبک ایتالیایی فوتبال با دوترکیب جدید رونمایی شد. ترکیب اول حضور برلوسکونی و آریگو ساکی در قامت مدیر و سرمربی. ۸جام مختلف در ۴ سال کارنامه ساکی در اولین ورودش به نیمکت روسونریها بود.
تیم طلایی
اولین بازیکن ورودی مارکو فانباستن بود که بعد از ۳ قهرمانی و ۴ عنوان آقای گلی از آژاکس به میلان منتقل شد. رودگولیت نیز پس از سن مارکو، به میلان آمد. وقتی که پائولومالدینی و الساندروکاستاکورتا خط دفاعی میلان را بیمه کرده بودند، رود گولیت وظایف هجومیتری را بر عهده گرفت. روسونری به هوش آمد و برای اولین بار از سال ۱۹۷۹ به عنوان قهرمانی ایتالیا دست یافت آن هم فقط با ۲ باخت از ۳۰ بازی و کنار زدن ناپولی. در حالی که میلان آن فصل را با شکست مقابل فیورنتینا و سپس رم آغاز کرد، اما ۱۹ بازی بدون باخت و سپس به زانو در آوردن ناپولیِ مارادونا، به معنای قهرمانی یاران آریگو ساکی بود. میلان در آن روز، با نتیجه ۳-۲ پارتنوپی (لقب ناپولی) را شکست داد و سایت رسمی یوفا از آن روز یعنی اول ماه می ۱۹۸۸ به عنوان «روز تولد میلانِ ساکی» یاد میکند. مدافع وسط آژاکس پس از درگیری با یوهان کرایوف و دوران ناموفق حضور در اسپورتینگ لیسبون و زئال ساراگوسا، کمی دیرتر به میلان پیوست تا سرانجام آن مثلث نارنجی تشکیل شود. او با راهنمایی های ساکی، از پست مدافع وسط به یک خط جلوتر رفت تا نقش هافبک دفاعی را ایفا کند.
تصمیمی که آریگو ساکی درباره فرانک رایکارد گرفت، دوران بازی وی را متحول ساخت و او را تبدیل به یک برند در این پست کرد. در سال ۱۹۸۸، هر ۳ ستاره هلندی در لیست نهایی توپ طلا قرار گرفتند ولی مارکو فان باستن به این عنوان دست یافت. میلان رؤیایی در سال های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ به دو عنوان قهرمانی سریآ دست یافت. فتحالفتوح میلانیها هنگامی رقم خورد که آنها دو قهرمانی در اروپا را به نام خود نوشته و سپس در فرمت جدید لیگقهرمانان اروپا در سال ۱۹۹۲ نیز، قهرمان شدند.
فینال ۱۹۹۰ مقابل بنفیکا و صحنهای که رایکارد به سرعت رو به جلو دوید و خود را به فان باستن رسانید تا در آن صحنه، تک گل بازی رقم بخورد. صحنه ای که از آن به عنوان یکی از بزرگترین لحظات مثلث هلندی در باشگاه میلان نام برده میشود. بعد از آن در سال ۱۹۹۳ فان باستن مصدوم و از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و گولیت هم با سران تیم دچار مشکل شد و به سمپدوریا رفت و رایکارد هم به آژاکس برگشت. بعد از سالها میلان در دهه ۱۹۹۰ میلادی ۴ بار دیگر فاتح اسکودتو شد و بعد از آن باز هم دروازه جدیدی پیش روی برلوسکونی گشوده شد. شوچنکوی گلزن از کیف اکراین به میلان پیوست. بازیکن باهوش و دوست داشتنی در ۲۰۸ بازی ۱۲۷ گل برای میلان در سری آ به ثمر رساند. در نهایت پس از درخشش خیره کننده در سال ۲۰۰۴ نفر اول فوتبال اروپا شد. شوچنکو هم از جمله بازیکنان نام آشنای سالهای نه چندان دور میلان بود که در کنار فیلیپو اینزاگی زوج موفقی را در خط حمله میلان آماده سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ تشکیل داده بودند.
از تیم رویایی دیگر خبری نیست
حالا هیچ مثلثی و زوجی قابل قیاس با نسلهای گذشته در کار نیست. هیچ گلزن دوست داشتنی. خبری از کاپیتان چپ پا با چشمان ابی نیست. ضربات کاشته به خاطر نبودن آندره پیرلو مدتهاست بوی گل نمیدهند. کسی مثل نستا تکل های چند متری نمیزند یا کاستای شوتزن سیدورف تمام نشدنی و گتوزوی جنگنده. میلان به ترمیم نیاز دارد. میلان ستاره میخواهد، ستاره ای دونده و خلاق مثل کاکا. اگر سران این تیم پرافتخار سرمایهگذاری جدید نکنند قطعا میلان از کسب رکوردها و افتخارات جدید اروپایی خود باز خواهد ماند. امیدواریم این روزهای سخت و تلخ برای میلان به پایان برسد تا دوباره بتوان آنها را در محور قدرتهای فوتبال اروپا دید و از چوزپه مه آتزای یکدست قرمز لذت برد.
پایان پیام