درباره ارتباطات میانفرهنگی
درباره ارتباطات میانفرهنگی
به گزارش پایگاه خبری گلونی، دکتر عبدالله بیچرانلو استادیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی در نشریه پندار نوشته است:
یک باور این است که فرهنگها مانند رودخانههای زیرزمینی هستند که در سراسر زندگی و روابط، جریان دارند؛ پیامهایی به ما میدهند که برداشتها، دیدگاهها، داوریها و اندیشههای ما دربارهی خود و دیگران را شکل میدهند.
گرچه فرهنگها، قدرتمند هستند، اما اغلب، ناآگاهانه، به شیوهای بسیار موثر بر کشمکشها و تلاش برای حل آنها اثر میگذارند. چون فرهنگها، معانی و واقعیتهای اطراف ما را شکل میدهند و نیز با توجه به وجود نظامهای متفاوت معناسازی، در فرهنگهای مختلف، احتمال وقوع کشمکش هست. در نظریات و رویکردهای گوناگون بینالمللی به فرهنگ، بسیاری فرهنگ را عامل کشمکش و تضاد میدانند و از فرهنگ به مثابه عامل برخورد و تقابل یاد میکنند. در این نگاه، فرهنگها در هر کشمکش بینالمللی نقشآفرینی میکنند،
چون کشمکش، در اصل ریشه در روابط و ارتباطات انسانی دارد و ارتباطات انسانی نیز از فرهنگ انسانها برمیآید. فرهنگها در شیوهی نامگذاری برای کشمکشها، چارچوببندی آنها، تحسین یا تقبیح آنها و نیز شیوهی مهار کردن یا گسترش دادن آنها موثرند. حتی برخی بر این باورند که تصور بود یا نبود یک کشمکش نیز، ریشه در اختلافات و تفاوتهای فرهنگی دارد و مسالهای فرهنگی به شمار میرود. از این منظر، هر کشمکش، یک وجه فرهنگی دارد. طرفداران رویکردهایی مانند امپریالیسم فرهنگی، جهانی شدن، و برخورد تمدنها تلاش کردهاند این موضوع را صورتبندی نظری کنند و کشمکش در عرصه بینالمللی را بر مبنایی فرهنگی تحلیل کنند.
درباره ارتباطات میانفرهنگی
در برابر نظریات و رویکردهای یاد شده، رویکرد ارتباطات میانفرهنگی قرار دارد که مبتنی بر این نگاه است که فرهنگ میتواند بنیان همکاری، تقریب، تعامل و حتی حل کشمکشهای نظامی قرار گیرد. در واقع، با گسترش و تقویت ارتباطات میانفرهنگی و شناخت تفاوتهای فرهنگی، میتوان زمینهی کاهش کشمکش یا پایان دادن به آن را فراهم ساخت.
ارتباطات میانفرهنگی، نمودی از ارتباطات فرهنگی با کارکردی قابل اعتناست. فیلیپسن (۱۹۸۱) که شالودهی مطالعات فرهنگی را پی میریزد در خصوص اهمیت ارتباطات فرهنگی اینگونه استدلال میکند که؛ «کارکرد ارتباطات در ارتباطات فرهنگی عبارت است از حفظ موازنهی سالم بین نیروهای فردگرایی و اجتماع و ایجاد احساس هویت مشترک که حافظ منزلت، آزادی و خلاقیت فردی است. این کارکرد از طریق حفظ موازنه یا تعادل بین دو فرایند فرعی ارتباطات فرهنگی یعنی (۱) آفرینش و (۲) تایید هویت مشترک انجام میپذیرد. بنابر این، ارتباطات فرهنگی، دربردارندهی مکالمات است. مکالمات جمعی، فرایندهایی ارتباطی هستند که از طریق آنها افراد در این مورد به مذاکره میپردازند که چگونه با یکدیگر زندگی کنند» (بی.گادیکانست و دیگران، ۱۳۸۵: ۵۶).
درباره ارتباطات میانفرهنگی
از منظر فیلیپسن (۲۰۰۲)، ارتباطات فرهنگی بر دو اصل استوار است. بر مبنای اصل اول، هر مکالمه جمعی متاثر از روشها و معانی متمایز رفتار ارتباطی است. در این میان، مفهوم ورود به یک مکالمه جمعی توسط اعضای یک گروه، برخاسته از اصول زندگی جمعی بشری است؛ گرچه هر مکالمه جمعی به طور مستقل، جنبههای فرهنگی خاص خود را داراست. اصل دوم نیز دال بر آن است که ارتباطات با کارکردی جمعی، منبعی کنشمند برای کارکردهای فرهنگی در اجتماع و زندگی افراد است که ماهیتی اکتشافی نیز دارد. ارتباطات با برخورداری از ویژگی کنشمند، موجب آن است که افراد در مشارکت جمعی دخیل میشوند.
اصولاً ارتباط میانفرهنگی وقتی به وجود میآید که مردم از فرهنگهای متفاوت، با هم در تعامل قرار بگیرند. این ارتباط بهطور عمده بر «تعامل چهره به چهره و شخص به شخص در بین افرادی که به چارچوبهای فرهنگی متفاوتی تعلق دارند، اطلاق میشود» (همان به نقل از گویلین، ۲۰۰۶: ۵)
یکی از بسترهای تحقق ارتباطات میانفرهنگی، سفر است که در تعامل میان میهمان و میزبان شکل میگیرد. ارتباط میانفرهنگی مهمان- میزبان، شامل انواع روابط کلامی و غیرکلامی است. این ارتباطات شامل دو نوع؛ «روابط اجتماعی یا معاشرتی» و «روابط فرهنگی یا آشنایی» است. در روابط نوع اول، عنصر اصلی مورد مبادله، احساس و عاطفه است، که از بارزترین اشکال آن ایجاد دوستی و رفاقت بین مهمان و میزبان است. در روابط نوع دوم، عنصر اصلی مورد مبادله، آگاهی و دانش فرهنگی است، که از بارزترین آنها آشنایی و آگاهی مهمانان از عناصر و نمادهای فرهنگی جامعه میزبان است.
درباره ارتباطات میانفرهنگی
توسعهی گردشگری، باعث شناخت عمیقتر گردشگران از فرهنگها، زبانها، اقوام و نژادهای گوناگون بسیار متنوع در قلمرو کشورهای مختلف میشود کما این که در اعصار پیشین، در جهان اسلام این گونه بود و مسلمان از هر نژاد که بود؛ عرب، فارس، کرد، ترک، هندی یا آفریقایی و … در هر جایی از قلمرو اسلام قدم مینهاد خود را در موطن خویش مییافت؛ یک ترمذی یا بلخی در قونیه و دمشق، با تکریم و احترام همکیشان خود مواجه میشد و یک سیاح اندلسی در دیار هند شان و احترام مییافت. مدینه، دمشق، بغداد، ری، نیشابور، قاهره، قرطبه، قونیه، قسطنطنیه، کابل، لاهور و دهلی، برای مسلمان تفاوتی نداشت، به هر جا پا میگذاشت، احساس غریبی نداشت، زادگاهش همه جا بود و هیچ جا. در هر جا نشانی بود و در هر جا رنگ و بوی خاصی بر آن ظاهر بود، اسلامی بود.
جهانگردی و سیاحت در فرهنگ و تمدن اسلامی، جایگاه بسیار مهم و ارزشمندی داشته است و میتوان آن را یکی از عوامل مهم و اساس پیشرفت و توسعهی علوم در جوامع اسلامی و پایهریزی تمدن اسلامی و مراودهی علمی و معنوی جهان اسلام با یکدیگر دانست. امروز نیز، همچون گذشته گریزی از توسعهی گردشگری و تقویت ارتباطات میانفرهنگی نیست چرا که از این مجرا میتوان مبادلات فکری و علمی و نیز روابط اقتصادی و تجاری با یکدیگر گسترش داد.
یکی از مصادیق مهم و زمینههای تحقق ارتباطات میانفرهنگی، ارتباطات پیرامون اماکن زیارتی در سراسر جهان است. نه تنها پیروان ادیان گوناگون از هر نقطۀ جهان، این انگیزه را دارند تا با مقاصد گوناگون به اماکن مقدس خود سفر کنند، بلکه انگیزه دیدار این اماکن برای جهانگردان نیز وجود دارد. صرفنظر از مقاصد هر یک از ایشان، آنچه به طور قطع رخ میدهد، مواجهۀ گروههای مختلف اجتماعی در یک مکان واحد است که به ارتباطات گوناگون، از جمله ارتباطات میانفرهنگی میانجامد.
به نظر میرسد گسترش رسانههای اجتماعی که منجر به توسعۀ ارتباطات نسبتاً آزاد و خارج از قلمرو قدرتهای غالب در جهان و فراتر از چارچوبها و عینکهایی مانند شرقشناسی شده است، زمینۀ تقویت ارتباطات میانفرهنگی را در سطحی کلانتر و گستردهتر ازگذشته فراهم کرده است.
با در نظرگرفتن مباحث مختصر طرح شده، به نظر میرسد حوزۀ مطالعاتی و دانشی ارتباطات میان فرهنگی از اهمیت و جایگاهی ویژه در میان زیرشاخههای گوناگون ارتباطات برخوردار است که نیازمند اهتمام بیشتر است.
منبع: بی.گادیکانست، ویلیام؛ کارمن ام لی؛ تسوکاسا نیشیدا؛ نائوتو اوگاوا.۱۳۸۵٫ «نظریهپردازی درباره ارتباطات میانفرهنگی». ترجمه ایزدی، پیروز. تهران: رسانه. پاییز . شماره ۶۷٫ ۹۸-۴۹٫
کانال تلگرام گلونی خبرهای پایگاه را به راحتی در اختیارتان میگذارد.
پایان پیام
کد خبر : 87444 ساعت خبر : 0:49 ق.ظ