خرم آباد از میانه دیرینه تا اشکانیان
پیشینه شهری را که امروز خرم آباد لرستان مینامیم، بنابر یافتهها و کاوشهای دیرینهشناسان به ۶۰ هزار سال میرسد.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، سیدفرید قاسمی در کتاب «سرگذشت خرمآباد» نوشته است:
پیشینه شهری را که امروز خرم آباد لرستان مینامیم، بنابر یافته ها و کاوشهای دیرینهشناسان به ۶۰ هزار سال میرسد. غارهای گرداگرد شهر آثار زندگی انسانهای دورههای میانه دیرینه / پارینه سنگی، پارینه سنگی نو، فراپارینه سنگی را در بردارند. نسل انسانهای یاد شده با گذار از دورههای پسین به زمانه یکجانشینی رسیدند.
شناسایی اقامتگاههای فصلی و موسمی در غارهای شهر سبب شده که خاورشناسان، خرم آباد را «نخستین بستر تمدن بشری در ایران»، «پایتخت پیش از تاریخ و پارینه سنگی ایران»، «بهشت قبل از تاریخ» و «بهشت طبیعی» دوران نوسنگی که مردم توانستند به کشاورزی بپردازند، نامیدهاند.
دستیابی به داشتههای شماری از تپههای شهر از «دوره روستانشینی قدیم» و گزارشهای کاوشگران «پراکندگی آثار دوران سنگ دره خرم آباد» و «پراکندگی آثار پیش از تاریخ تا شروع عصرآهن» در شمال دره خرم آباد را نشان میدهند. در این دره، یافتهها، زیست ۲۰ تا ۵۱ تن در دوره فراپارینه سنگی را به نمایش میگذارند و گزارشها حکایت از پیوستگی زیست از دورههای پارینه سنگی، نوسنگی، مفرغ، آهن و دوران تاریخی دارد. برای اثبات این مدعا شماری مدرک انکارناپذیر به دست آوردهاند و هر چه زمان می گذرد دلیل و برهان رو به فزونی میرود.
جمعی از جغرافیانویسان و مورخان سلف، بنای خرم آباد را بر ویرانههای خایدالو میدانند و خاطرنشان میکنند خایدالو / هیدالو از شهرهای مهم عیلامیان / ایلامیان بود که در درهای پایینتر از شهر خرم آباد قرارداشت. همچنین از عیلامیان که سال ۶۴۵ پیش از میلاد برافتادند، به عنوان نخستین دولت که به طور منظم حاکم لرستان بودهاند، یاد کردهاند.
شماری از باستانشناسان و پژوهشگران اما بر باور آنان که خرم آباد را خایدالو / میدالو / هیدالو / هیدلو / هیدلی نامیدهاند، خط بطلان کشیدهاند و خرم آباد اکنون و پیرامونش را سیماشکی و مرکز سیماش در دوره عیلامیان میدانند و معتقدند پس از فروپاشی دولت عیلام به دست آشور بانیپال در ۶۴۵ پیش از میلاد این حدود جزئی از منطقه پارسه بوده و در قلمرو امپراتوری آشوری قرار داشته، البته یادآور شدهاند که زمانه مادها (حدود ۷۰۸ تا ۵۵۰ ق.م.) ساکنان لرستان امروزی استقلال خود را حفظ کردند و کاسیها که پیشتر در صنعت برنز مهارت داشتند، ابزارهایی ساخته بودند و به مردمان بینالنهرین شیوههای اهلیسازی اسب را در دوره عیلامیان آموختند. مادها را نیز با دامداری و پرورش اسب آشنا کردند. بنابر پژوهش شماری از دیرینه شناسان اروپایی، کاسیان نخستین قومی بودند که آجرپخته را شناختند و بناهایی ساختند که یک دگرگونی بزرگ در سبک معماری جهان به وجود آورد. احتمال میرود «دژ شاپور خواست» دوره ساسانیان که از عهد قاجار «فلکالافلاک» نام گرفت، بازمانده بناهای دوران کاسیها باشد. دیگر آثاری که از هزارههای پیش از میلاد در این سرزمین برجای ماندهاند حکایت از زیست مردمانی دارد که بر فرهنگ ایران باستان تأثیر داشتهاند. پیشرفت این مردمان به ویژه کاسیها- قدیمترین ساکنان و حکام آریایی یا بومی این دیار که ۵۷۶ سال و ۹ ماه بر بابل حکومت کردند- سبب اعجاب جهانیان شد و آنچه که امروز لرستان مینامیم را مهد تمدن مفرغ خواندند. همچنین باید یادآور شد که کاسیها توانستند هویت خود را به ترتیب در مقابل عیلامیها، آشوریها، مادها و هخامنشیها حفظ کنند.
خرم آباد از میانه دیرینه تا اشکانیان
زمانی که دولت هخامنشی بر سر کار آمد، لرستان را به همراه ایلام و خوزستان به نام اووج / سوزیانا= الی مائیس یکی از ۳۱ ایالت این سلسله شناختند. آنچه در لا به لای متون تاریخی برمیآید لرستان در عهد سلوکیه به نام پاراتاش ضمیمه منطقه پارسه، در عصر اشکانی موسوم به الی مائیس بوده و در دورههای یاد شده لرستان را یکی از ساتراپها / ایالتها محسوب داشتهاند و آنچه امروز خرم آباد مینامیم جزئی از ساتراپ بوده است. برجای ماندهها حکایت از یکجانشینی و رونق این شهر به گواه ۲۱ مکان شناسایی شده در دوره اشکانی دارد. آثار یاد شده راهنمای شناخت هستند. اما باید بدانیم همه داشتههای ما، غار و تپه و بناهای برجای مانده نیست. بیش از آثار غیرمنقول، دیار ما اموال منقول دارد که باید از عراق و ترکیه شروع کنیم و به فراتر از اروپا برسیم. بخوانیم و بنویسیم و تصویربرداری کنیم تا پنهانهای تاریخی شهر و دیارمان از پارینه سنگی تا دوران اسلامی آشکار شوند.
پایان پیام