اینکه چندنفر از شخصیتهای فیلم با لباس و گریم داعش وارد یک مجتمع تجاری بشوند و از آن مضحکتر با پرت کردن صندلی و داد و بیداد، فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند، با کدام شاخص تبلیغات جور در میآید؟
پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: تبلیغات فیلم «به وقت شام» از ابتدای اکران تاکنون قابل بحث و بررسی است.
از تیزر تلویزیونی این فیلم که با «چطوری ایرانی؟» در ذهنها حک شد و مردم به جای اینکه با شخصیتهای ایرانی فیلم آشنا شوند و به بهانه کشف جهان این شخصیتها به سینما بروند، این تکیهکلام در ادبیاتشان جا خوش کرد.
همان موقع هم نقدهای مختلفی نوشته شد و برخی این نکته را یادآوری کردند که اساسا تیزر تبلیغاتی یک فیلم باید چه مشخصاتی داشته باشد و در چه صورتی میتواند تیزر گیرا و موفقی باشد. بگذریم.
در پردیس سینمایی کوروش اتفاقی رخ داد که به فیلم «به وقت شام» مربوط میشد و از لحظهای که فیلمها و عکسهای این رویداد در اینترنت پخش شد تا همین لحظه، مدام به این فکر میکنم که قرار است تا کجا پیش برویم؟
اینکه چندنفر از شخصیتهای فیلم با لباس و گریم داعشی وارد یک مجتمع تجاری بشوند و از آن مضحکتر با پرت کردن صندلی و داد و بیداد، فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند، با کدام شاخص تبلیغات جور در میآید؟
در یکی از فیلمها یکی از همین شخصیتها سوار بر اسب و شمشیر بر دوش، در ورودی مجتمع تجاری ایستاده است. مردم مات و مبهوت به او خیره شدهاند و ماشینهایی که در حال عبور از بزرگراه ستاریاند، روی ترمز میزنند که یک داعشی را از نزدیک ببینند؟ کجا؟ در یکی از شلوغترین مجتمعهای تجاری پایتخت!
هدف طراحان این نمایش هرچه باشد، با هیچ منطقی نمیتوان وحشتی که در دل مردم ایجاد شده را توجیه کرد. مردمی که در حال صرف غذا هستند و از دیدن این افراد فرار میکنند یا بچههایی که از ترس فریاد میزنند.
از خودتان بپرسید به چه قیمتی و البته با چه هدفی؟ آن افرادی که سناریوی چنین نمایشی را نوشتهاند، آیا به مخاطبان این تبلیغ و تاثیرات آن در ذهنشان اندیشیدهاند؟
این ژانگولربازی در عرصه تبلیغات با هیچ منطقی قابل پذیرش نیست و همانهایی که در فیلمهایشان دغدغه «امنیت مردم» را دارند گاهی با خودشان مرور کنند که دقیقا برای چه هدفی فیلم میسازند. امنیت مردم بازیچه نیست که به همین سادگی و در چنین مضحکهای به بازی گرفته شود.
پایان پیام
دمشون گرم بسیار کار خوب و بجایی کردند تا چشم دشمنای ابراهیم حاتمی کیا کور بشه