اگر خبرنگار بودم چه می‌کردم

پایگاه خبری گلونی، مهدی نژاد‌حسن: اگر خبرنگار بودم، از مسئولین محترم پیرامون«تقویت پیام رسان‌های داخلی» و «رفع انحصار از پیام‌رسان‌های خارجی» که هراز‌گاهی در چند روز اخیر شنیدیم توضیح می‌‌خواستم که آیا این کلیدواژه‌ها به معنی اعمال فیلترینگ است یا اصلا نمی‌ توانیم برای یک‌بار هم که شده برای تقویت این یکی توی سر آن یکی نزنیم!

حتما از بزرگواران بانکی‌، دولتی یا خصوصی فرقی نمی‌کند درباره عدم وجود ترافیک یا کندی یا قطعی خدمات در پرداخت اقساط تسهیلات، قبوض‌خدماتی، جرائم‌رانندگی توضیح می‌‌خواستم، آخر این یک‌قلم با سرعت نور حتی یک مورد هم شهروند ناراضی یا منتقد ندارد.

خبرنگار بودم و کمی اسم‌و‌رسم در‌‌کرده بودم، راحت‌تر سراغ موضوعات ویژه و داغ‌تر می‌رفتم، ولی در این اندازه هم می‌شود سوال کرد: مدیر محترم نمایشگاه کتاب انصافا شعار امسال نه به کتاب نخواندن جدی است؟ یا از همین جوک‌های صفحات و مجلات زرد است‌؟ حتما از حال‌و‌احوال فرهیختگان و اهل‌قلم بعد از دیدن‌ و شنیدن شعار سال نمایشگاه کتاب گزارش جامعی تهیه می‌کردم، دیدنی می‌شد.

از همین آدم‌های دوروبرم، اطرافیانم، همشهریان و دوستانم مصاحبه می‌گرفتم و می‌خواستم نظرشان را درباره سریال‌های شانه تخم‌مرغی و مارکتی که تازگی‌ها گران‌تر هم شده، یا خوشحالی‌شان از قیمت ارز تک‌نرخی، کاهش نرخ روند صعودی رشد تورم، افزایش نرخ خروج از کشور، همین کنسرت‌هایی که به نام آقایی بلیت‌فروشی می‌کنند و در اجرای زنده متوجه می‌شوید که این تکنولوژی چقدر توان عظیمی دارد در ساختن سلاطین موسیقی، البته نه روی سن! حرف بزنند از سفر‌های نوروزی، پرواز‌‌های چارتر با قیمت رفت در حد مفت! برگشت قیمت خون آدمی!

بیشتر بگویند، بدون ترس و آسوده، تا من با احترام، هر‌کدام را به منافع خود و رسانه‌ام نزدیک‌تر یافتم گزینش کنم نه سانسور و چند صباحی بعد که شناخته‌‌تر شدم دست به تولید و تهیه گزارش‌و‌خبر مردمی از گونه خانگیش بزنم، مطمئن باشید. سود خوبی دارد که از خاله و عمو‌های برنامه‌‌‌‌کودک گرفته تا عوامل مطرح در اجرای سریال و فیلم کشور هم در این عرصه مشغول هستند، گمان می‌کنم برنامه‌‌های اجتماعی و فرهنگی و مستند هم کم‌‌کم به این بازار گرم بی‌توجه نباشند.

نظر شما چیست!

پایان پیام