مگر نه اینکه ما هدفمان از ازدواج و زندگی مشترک آغاز فصل جدیدی از زندگی است؟ پس چرا همه ما زنها فکر میکنیم با ازدواج باید به تمام رویاهایمان پایان دهیم؟
پایگاه خبری گلونی، بیتا اسماعیلی: در کشور ما اگر یک زن را در تیزری تبلیغاتی مشاهده کنید که در حال صحبت کردن درباره شتاب و سرعت خودرو است عکس العملهای متفاوتی خواهید دید.
نفر اول که پیرزنی رو به موت است اعتقاد دارد که شوهر آن زن کجا بوده که رانندگی کند.
نفر دوم که پیرمردی است که به نقرس مبتلاست اعتقاد دارد که ماشین یحتمل پدال گاز ندارد.
نفر سوم نوزدای است که تازه به مامان میگوید: «بابا» و اعتقاد دارد که زنان بهتر است اول پارک دوبل یاد بگیرند.
در چنین شرایطی کافی است تصمیم به ازدواج بگیری. همه فامیل و دوست و آشنا معتقدند که تمام استعدادهایت بعد از ازدواج شکوفا شده است.
حتی اگر آن دختر بیست سال باشد که مانند ونگوگ نقاشی میکشد یا درحد چارلز دیکنز مینویسد باز هم همه زنهای فامیل معتقدند همه هنرهایت را ببر خانه شوهرت.
همیشه برایم سوال است زنهایی که یک جور حرف میزنند و جور دیگری عمل میکنند دقیقا به دنبال چه نتیجه ای در زندگی هستند؟
مثلا دختری که ادعا میکند تحصیل کرده و روشنفکر است ولی به محض اینکه خطبه عقد را میخوانند اول از کارش استعفا میدهد، بعد سیم کارتش را عوض میکند و دست آخر هم هویتش را تغییر میدهد و با پروفایلی که به همراه همسر سبیلویش خوشحال و خندان است در شبکه های مجازی پستهای مختلف را لایک میکند و در هر دورهمی میگوید: «کار کردن پوست زن را خراب میکند»
در چنین شرایطی شاید انتظار نابجایی است که ما توقع داشته باشیم یک زن از شتاب ماشین حرف بزند و شوهر خودش نزند زیر خنده.
مگر نه اینکه ما هدفمان از ازدواج و زندگی مشترک آغاز فصل جدیدی از زندگی است؟ پس چرا همه ما زنها فکر میکنیم با ازدواج باید به تمام رویاهایمان پایان دهیم؟
همین تصورات غلط باعث شده که نقش زن در تمام فیلمها و تبلیغات محدود به آشپزخانه باشد و بزرگترین نگرانی قشر ما عوض کردن پوشک بچه و پاک کردن لکهها از روی ظروف باشد.
پایان پیام