ایران چگونه میتواند مراکش را ببرد. این پرسشی است که این روزها همه به دنبال پاسخش هستند.
پایگاه خبری گلونی، محمد پورخداداد: وفتی قرعهکشی جام جهانی روسیه برگزار و ایران با تیمهای اسپانیا، پرتغال و مراکش همگروه شد، همه نگاهها به سوی دو تیم قدرتمند این گروه رفت و از مراکش غافل بودند.
تیمی که اکنون به همراه مصر قدرتمندترین تیم آفریقاست و به شکستناپذیران معروف شده است.
مراکش یک قدرت قدیمی فوتبال آفریقاست که مدتها بود شکوه سابق را نداشت. اما این تیم حالا ۱۱ بازیکن تاثیرگذار در تیمهای مطرح و لیگهای معتبر اروپایی دارد و بقیه بازیکنانش هم در لیگهایی چون ترکیه و هلند توپ میزنند.
تیم ملی ایران نخستین بازی خود را باید مقابل تیمی بازی کند که برای صعود از گروه و پشت سر گذاشتن پرتغال و ایران خود را آماده کرده است و برای اروه رنار سرمربی این تیم، همانطور که اعلام کرده است، فقط رفتن به مرحله بعد راضیکننده خواهد بود.
از سوی دیگر، نظر کارشناسان این است که کورسوی امیدی هم اگر برای ایران متصور باشیم، همین بازی نخست با مراکش است و دقیقا مسئله اینجا مطرح میشود که این نظر تا چه مقدار به واقعیت نزدیک است.
تاکتیک یکسان ایران و مراکش
تاکتیک مراکش از نظر تئوری همان تاکتیک کیروش برای تیم ملی ایران است.
یعنی توپ و زمین دادن به حریف و منتظر موقعیت ماندن. چنین تیمی اصلا حریف دلخواهی برای ایران نیست. تیمی که تجمع بازیکنانش در یکسوم میانی زمین خودی باشد، همان تکموقعیتهای ایران را هم خنثی خواهد کرد.
به یاد داریم که فوتبالی که ایران مقابل آرژانتین در جام جهانی گذشته ارائه داد به مراتب بابرنامهتر و منظمتر از بازی آخر با تیم بوسنی بود.
چون آرژانتین سراپا حمله توانست موقعیتهایی را در ضد حمله برای مهاجمان ایران بهوجود بیاورد، ولی بوسنی که با نفرات بیشتری در خط دفاعی مقابل ایران ایستاده بود، ایران را سردرگم کرد و نهایتش را همه دیدند.
موضوع هنگامی بغرنج میشود که میدانیم بهترین بازیکنان مراکش مدافعانش هستند. مهدی بنعطیه مدافع میانی یوونتوس و اشرف حکیمی دفاع چپ رئال مادرید از جمله این بازیکنانند. در جلو ۴ مدافع مراکش هم دو هافبک با خصوصیات دفاعی، دژ محکمی برابر حریفان ساختهاند.
دفاع تیم ملی ایران
اما دست ایران هم مقابل این خط دفاعی خالی نیست و بازیکنان بلند قد و جوان ایران مانند آزمون، طارمی و انصاریفرد و در پشت سر آنها بازیکن ویژه ایران یعنی جهانبخش میتوانند برای هر دفاعی خطرناک باشند.
شاید نقطه امیدوارکننده، خط حمله مراکش باشد که نسبت دفاع و هافبک این تیم قدرت کمتری دارد و از بازیکنان کم نام نشانتری برخوردار است.
هرچند که نباید از نامهای بوطیل و بهویژه حکیم زیس در خط حمله مراکش به آسانی گذشت. حکیم زیس اگر چه در سمت راست و بهعنوان بال راست بازی میکند ولی در مواقع ضروری به سمت چپ منتقل میشود.
جایی که پاشنه آشیل تیم ملی ایران است و در چند بازی تدارکاتی گذشته دیدهایم که بازیکنان این ناحیه از خط دفاعی و هافبک ایران عملکرد مناسبی نداشتهاند.
همه اینها را که کنار هم بگذاریم میبینیم که این گروه برای ایران تیم رامی ندارد.
بدون سیدجلال
در حالتی خوشبینانه احتمال آنکه ایران برابر تیمی سراسر هجومی مثل پرتغال بازی قابلقبولتری انجام بدهد از بازی برابر تیمی تدافعی مثل مراکش بیشتر است.
البته سوال بزرگ اینجاست که خط دفاع قدرتمند کیروش اکنون بعد از کنار گذاشتن جلال حسینی، محرومین عزتاللهی، همان دفاع همیشگی است یا نقطه قوت ما تبدیل به نقطه ضعفمان خواهد شد.
پایان پیام