بادبادک باز از قدرت دانش، تاوان خیانت و امکان رستگاری میگوید
خالد حسینی، نویسنده پرآوازه آمریکاییِ افغانیالاصل رمان بادبادک باز را در سال ۲۰۰۳ منتشر میکند. این کتاب در همان سال به عنوان سومین اثر پرفروش در اروپا و امریکا شناخته میشود.
پایگاه خبری گلونی؛ سمیه باقری حسنکیاده: خالد حسینی، نویسنده پرآوازه آمریکاییِ افغانیالاصل نوشتن رمان بادبادک باز را زمانی که کارورزی خود را در یک بیمارستان میگذراند شروع کرد. این رمان در سال ۲۰۰۳ منتشر میشود و در همان سال به عنوان سومین اثر پرفروش در اروپا و امریکا شناخته میشود.
رمان بادبادک باز، داستانی به یاد ماندنی از دوستیای را نشان میدهد که در کشوری رو به نابودی و اضمحلال اتفاق میافتد و به قدرت دانش، تاوان خیانت، امکان رستگاری و عشق، ایثار و دروغهای میان دو پدر و پسرانشان میپردازد.
خلاصهای از داستان بادبادک باز
قهرمان داستان کودکی افغان بنام امیر از قوم پشتون واز طبقه مرفه قبل از ظهور طالبان است که با حسن کودک نوکر خانهزاد پدرش که شیعه واز قومیت هزاره است قد کشیدهاند.
دوستی عمیق وکودکانه امیر گاهی آلوده به خودخواهی ناشی قوم مرکز بینی است، هرچه باشد حسن شیعه وهزارهای است و دوستی با او برای امیر تمسخر همسن و سالهای پشتونش را به همراه دارد.
اما شخصیت مقابل قهرمان داستان یعنی حسن کودکی است که فرودستی خود را قبول کرده اما محبتش به امیر و تعصب و یاریاش نسبت به او خالصانه است و این محبت و وفاداری در جریان درگیری برای پس گرفتن بادبادک امیر از چنگ پسران شرور همسایهشان با فداکاری پسرک هزارهای و خیانت پسرک پشتون و نهایتا آزار جنسی هزارهای توسط پسرک شر دورگه همسایه به اوج خود میرسد.
این پشت کردن امیر به دوست تمام عیار خود گناهی است نابخشودنی که در سراسر داستان و گذشت سالیان و حتی دور شدن و هجرت ناخواسته از افغانستان گلوی امیر را فشار میدهد.
این گناه امیر را پس از سالها اقامت در آمریکا وا میدارد تا امنیت و آرامش و خانواده را رها کند به به قلب آتش و خون، به سرزمین ویران شده ورعبآور تحت تسلط طالبان جهت نجات فرزند حسن که از قضا در بحبوحه بحران این کشور به خاطر حراست از عمارت اربابش کشته شده برگردد و قصور بزرگ خود را برای همیشه با نجات فرزند حسن جبران کند.
توصیفات متن عالی است؛ معرفی مکانها و آدمهای آن، حسی ملموس در خواننده ایجاد می کند. اطلاعات مربوط به آنها دقیق، موجز، درست و به اندازه است؛ مثلاً در توصیف روسها میگوید: رفیقها همه جا بودند وکابل را به دو گروه تقسیم کرده بودند، کسانی که گوش میایستادند و کسانی که نمی ایستادند.
بادبادک باز در میان افغانها جایی ندارد
محمدحسین محمدی نویسنده افغان و صاحب کتابهایی مانند فرهنگ داستان نویسی افغانستان، از زاویهای متفاوت به نقد و بررسی رمان بادبادک باز پرداخته و در جایی گفته است که: با توجه به اینکه شخصاً معتقدم که ادبیات در زبان متجلی میشود و نه در محتوا و رمان بادبادک باز نیز به زبان انگلیسی نوشته شده است، به همین دلیل قائل به این نیستم که این رمان جزئی از ادبیات افغانستان باشد. من بادبادک باز و خالد حسینی نویسنده آن را نه تنها جزئی از ادبیات افغانستان نمیدانم بلکه آن را جزئی از ادبیات پشتون هم تلقی نمیکنم. بادبادک باز جزء ادبیات معاصر انگلیسی است. این کتاب جایگاهی در ادبیات افغانستان ندارد؛ کما اینکه در این کشور استقبالی هم از آن نشد.
با همه انتقاداتی که از طرف افغانها بر این کتاب وارد است، اما به گمان من بادبادک باز رمانی سرزنده و بینظیر است. آنقدر که وقتی به پایان میرسد آرزو میکنید که کاش ادامه داشت.
پایان پیام
کد خبر : 92778 ساعت خبر : 3:09 ق.ظ