نظر یک لات در مورد حاشیه

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: همون‌طور که مُلتَفِتیت، حاشیه با متن توفیر داره. بعضیا می‌گن نَره، ولی ما می‌گیم چی داش؟ داره. شومام بیگید داره. معنی حاشیه در کَلومِ ما یعنی پهلو، یعنی گوشه کنار یعنی اون کنارمنارا. ولی متن یعنی اصل قضیه. یعنی میان و درون. یعنی اون لالوا.

پس آدم خوبه خیلی به اون کنارمنارا توجه نکنه.

ما به کسی که همش گیرِ حاشیه است یه چیزی می‌گیم که زِچته الان بیگیم.

اما این‌بار رو اِی‌زِه بدید بیگیم. ما می‌گیم طرف تو باقالیاست.

شومام هرکسی رو دیدید گیر سه‌پیچ داده به حواچی، بگید طرف تو باقالیاست.

زِچته ولی درسته. آره داش من. ما خودمون ختم روزگاریم.

راه غلطی

غلوم‌رضا یکه‌بزن همیشه وِردِ کلومشه. می‌گه: کسی که اصل رو ول کنه فرع رو بچِسبه، از بهره‌ی هوشی چندان بالایی برخوردار نیست.

البت آق غلوم‌رضا با یه ادبیات و واجگان دیگه‌ای می‌گه که قابل پخش‌ترینش میشه این.

فحوای کلومش رو من عرض کردم خدمت‌تون.

اره داش من. آدمیزاد اگر غرق مسائل فرعی و حواچی بشه، از اصل وامی‌مونه.

مسیر رو اچتباه می‌ره. به قول قدیمیامون راهِ درست رو گم میندازه.

آدمیزاد اگر راه رو هم غلطّی بره، برگشتش خعلی پیچیده و مُچکِل و دُچواره. اره داش من. ما خودمون ختم روزگاریم.

دانچگاه

اِی‌زِه بدید یه مثال خوچکل بزنم براتون، قشنگ روشن شید.

تصور کنید من و آق غلوم‌رضا بلا به دور رفتیم دانچگاه.

تو دانچگاه هم که اصل درس‌خوندنه. حالا داش شما که من باشم، می‌چِسبم به درس و مَچقم.

ولی آق غلوم‌رضا می‌ره تو حاشیه. هی از کافه به اون کافه، از این کافه به اون کافه.

تِلم اول مشروط، تلم دوم تعهد، تلم سوم اخراج. خب این وسط کی ضرر می‌کنه؟

ولیکندش الان که بیشتر فرک می‌کنم، می‌بینم آق غلوم‌رضا وختی اخراج شد رفت یه پیکان وانت سیفید یخچالی خرید، یه باند و آمپیلی انداخت و افتاد تو خیابون.

چِسبید به کار. ما جزوه کپی می‌کردیم اون بار می‌برد سلفچگون.

الان اون خونه داره ماچین داره زن داره بچه داره سیب گاز زده داره، ما چی؟

لیسانسِ مهندسی مایعاتِ جامد. با گرایچِ گازهای ترکیب‌نشو.

پایان پیام