به گزارش پایگاه خبری گلونی، در کتاب ۲۰ تغییر بزرگ جهان در سال ۲۰۵۰ آمده است: آینده زنان در ۴۰ سال بعد به سختی قابل محاسبه با یک فرمول ساده است.
در جهان ثروتمند، جایی که آنها برابری را در قانون به دست آوردهاند، حتی اگر قانونی باشد که هنوز بهطور کامل به مرحله عمل درنیامده، پیشرفتها در باز کردن محدودیتها خواهد بود.
برنامههای سازمانی بهتر برای توانایی بخشیدن به زنان در ترکیب کردن کار و خانواده، تلاش بیشتر در شکرتها برای پیشنهاد شرایط استخدامی منعطفتر و شاید پذیرش آشکارتر آنکه مردان هم خانوادهای دارند و باید نقش خود را در نگهداری از آن ایفا کنند.
ولی تغییر با مقیاسی بزرگتر بعید است. در کشورهای فقیرتر جهان، جایی که زنان در بسیاری عرصهها مزایای کمتری دارند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد تا وقتی که تحصیلات برای دختران و پسران هر دو پیشرفت کند؛ چیزی که پیشرفت سریعتر را به دنبال خواهد آورد.
دخترانِ در حال تحصیل اثرات بزرگی بر روی رفاه اجتماعی و اقتصادی یک کشور خواهند داشت (برای نمونه، بیسوادی زنان و شأن پایین آنها در افغانستان عامل بزرگی در عقبماندگی این کشور است).
زنان با تحصیلات بالا، دورنمای بهتری برای کارهای پردرآمد دارند، میتوانند خانوادههایشان را محدود کنند و برای بزرگکردن فرزندانشان تصمیمی بگیرند که شانسهای زندگیشان را بالا ببرد.
اما در کشورهایی که عدم تساوی حقوق زنان متکی به دین یا فرهنگ است، به نظر پیشرفت کندتر است (شگفت اینکه، پیشرفت اقتصادی در هند و چین قطعا میتانست تاثیرگذار باشد، اگر جوامع آنها سطوح نگرانکنندهای از «قتل انبوه افراد از یک جنس» را در پیش نمیگرفتند و ترجیحشان داشتن فرزندان مذکر نبود).
در بازارهای نوظهور پیشرفتهتر، نهتنها کشورهای عضو گروه بریک، بلکه بسیاری دیگر، زنان از فرصتهای فوقالعادهای که در چند دهه آینده به دست میآورند، بهرهمند خواهند بود.
در بسیاری از این کشورها، سطح تحصیلات مردان و زنان در حال حاضر برابر است.
تغییر سریع ناشی از رشد سرسامآور به آنها اجازه خواهد تا بر تعصبها چیره شوند و به مشاغلی دست یابند که نسل گذشته تنها میتوانست رویای آن را داشته باشد. این نهتنها برای آنها، بلکه برای اقتصادهایی که از مشارکت آنها سود میبرند نیز خوب است.
کتاب ۲۰ تغییر بزرگ جهان در سال ۲۰۵۰ را نشر آیندهنگر منتشر کرده است. این کتاب را اکونومیست با عنوان «تغییرات بزرگ جهان در ۲۰۵۰» منتشر کرده است و جمعی از روزنامهنگاران ارشد مجله اکونومیست در آن مقاله نوشتهاند.
پایان پیام