کتاب‌خوان‌هایی که فقط کتاب خارجی می‌خوانند

کتاب‌خوان‌هایی که فقط کتاب خارجی می‌خوانند

موضوعی که میان بحران نخواندن کتاب از طرف ما ایرانی‌ها جلب توجه می‌کند این است که همین تعداد کم رمان خوان‌های ایرانی هم بیشتر از آن‌که رمان وطنی بخوانند به سراغ خارجی‌هایش می‌روند.

پایگاه خبری گلونی؛ سمیه باقری حسن‌کیاده: این‌که سرانه مطالعه ما ایرانی‌ها چقدر است را با توجه به پاسخ توهین‌آمیز و آزار‌دهنده آن دیگر نه می‌گویم و نه می‌پرسم.

چون واقعیت این است که مردم کتاب نمی‌خوانند و ناگفته عیان است که جامعه‌ای که ارتباطش با کلمات قطع شود، چقدر از همه چیز دور می‌افتد.

اما اگر حمل بر خودستایی ندانید باید بگویم که روان‌شناسان معتقدند که تنها آدم‌های خاص کتاب می‌خوانند.

مطالعات همان روان‌شناسان ثابت کرده است که کتاب‌خوان‌ها در قیاس با افراد عادی آدم‌های خوب‌تر و باهوش‌تری هستند و شاید تنها آدم‌هایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.

ضمن این‌که رمان‌خوان‌ها میان انسان‌ها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، می‌توانند عقاید، نظر و علائق دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.

اما موضوع دیگری که در این بحران نخواندن کتاب جلب توجه می‌کند این است که همین تعداد کم رمان خوان‌های ایرانی هم بیشتر از آن‌که رمان وطنی بخوانند به سراغ خارجی‌هایش می‌روند.

این‌که اساسا خرید و فروش کتاب ربطی به مسائل اقتصادی ندارد و  بلکه به فرهنگ ما مربوط است مطلب کاملا واضحی است.

اما این‌که برای خرید کتاب هم مردم عقل‌شان به چشم‌شان باشد از آن مواردی‌ است که  فقط در ایران خواهید دید.

کتاب‌خوان‌هایی که فقط کتاب خارجی می‌خوانند

یعنی بعضی‌ها اگر ببینند فرد مشهوری کتابی را می‌خواند بدون این‌که بدانند این کتاب چیست از فردا می‌‌روند و آن را می‌خرند؛ رمان و غیر رمان هم ندارد.

نمونه‌اش هم کتاب «یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی از سفر کنفرانس صلح پاریس» است که خریداری نداشت، اما به محض این‌که آقای محمدجواد ظریف (وزیر امور خارجه کشورمان) این کتاب را در مجلس در دست گرفت و رسانه‌ها عکس او را در حال مطالعه این کتاب منتشر کردند، بسیاری از مردم به سراغ این کتاب رفتند و آن را خریدند.

عامل دیگری که فروش رمان‌های خارجی را افزایش داده است تغییر سلیقه خواننده‌ها است.

به نظر می‌رسد که آن‌چه که اکنون رواج دارد ادبیات یک بار مصرف و سرگرم کننده‌ است. اگر که از کسانی که این کتاب‌ها را می‌خوانند بپرسید آیا باز رغبت به بازخوانی آن کتاب‌ها دارند یا خیر؟ معمولا پاسخ خیر را خواهید شنید.

درصورتی که کتاب خوب آن است که فرد دلش بخواهد گاهی از اوقات آن را دوباره دست بگیرد و اگر نه همه اش را، ولی بعضی قسمت‌هایش را باز هم بخواند.

البته اگر به دنبال بازخوانی کتابی هم باشند به دلیل حس بهتر رمان‌های خارجی که به خصوص مفهوم عشق را به خوبی نشان می‌دهند بیشتر به سراغ آن‌ها خواهند رفت.

از طرفی به دلیل تبلیغات رسانه‌هایی غیر از رسانه‌های فراگیر داخلی کتاب‌هایی به بازار می آیند و گل می‌کنند که اصلا ارزش ادبی ندارند.

همین باعث می‌شود که خواننده‌هایی که فقط می‌خواهند سرگرم شوند پرورش یابند؛ همان‌ها که به تعالی فرهنگ اهمیت چندانی نمی‌دهند.

کتاب‌خوان‌هایی که فقط کتاب خارجی می‌خوانند

قیمت بالای بعضی از رمان‌های داخلی با محتوایی که تناسبی با ارزش ریالی پرداختی برای آن‌ها ندارند و کوتاهی رسانه‌های بزرگ سراسری در تبلیغات کتاب، نیز دلایل دیگری است بر اقبال کم کتاب‌خوان‌های ایرانی به نوشته‌های نویسندگان وطنی.

چه کتاب خارجی و چه ایرانی بحران کتاب نخواندن آن‌قدر در فرهنگ ما ریشه دوانده است که فعلا باید فکری به حال آن بکنیم.

به قول الیف شافاک در کتاب ملت عشق: «برای عوض کردن زندگیمان، برای تغییردادن خودمان هیچ‌گاه دیر نیست.

هر چند سال که داشته باشیم، هر گونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است.

حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم. باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد. برای رسیدن به زندگی نو باید پیش از مرگ مُرد.»

پایان پیام

کد خبر : 95411 ساعت خبر : 7:08 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=95411
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات