حقایقی درباره خلیج فارس و خزر و روحیه ملی ایرانیان

حقایقی درباره خلیج فارس و خزر و روحیه ملی ایرانیان

مسئله این است: فاصلۀ آبادان و بندرعباس، از نظر تجدد و مدنیـّت، با کیش، و فاصلۀ کیش با جنوب خلیج فارس زیادتر می‌شود و روحیه ملی ما از این بابت خراب است.

به گزارش پایگاه خبری گلونی محمد قائد در فصلنامه سفر نوشته است: مسافران هواپیمایی از ایران رسیده را در فرودگاه کشور همجوار تا فیهاخالدون تفتیش می‌کنند؛ در ایران ترجیع‌بند همیشگی را سر می‌دهند: اینها یک مشت تازه به دوران رسیده‌اند در امیرنشینی یک‌وجبی.  کشوری دیگر در را کلاً به روی ایرانی‌ می‌بندد؛ در ایران صفحۀ سوزن‌خورده را روی گرامافون می‌گذارند: اینها نوکر در ِ خانۀ بابای ما بودند و ولشان کردیم بروند.

حقایقی درباره خلیج فارس و خزر و روحیه ملی ایرانیان

در فهرست دراز افراد مظنون و مشکوک و متهم به عملیات تروریستی علیه غرب، تاکنون اسم ایرانی‌‌تبار یا دارندۀ گذرنامۀ ‌ایرانی دیده نشده است.  اما شهروندان ایران از نظر سهولت دریافت روادید در ته فهرست قرار دارند، ‌حتی پس از اتباع یمن‌، عربستان و پاکستان که خاستگاه‌های تروریسم‌اند.

عرب‌ها افتخار می‌کنند که دوستدار شکار با شاهین، مسابقۀ اسبدوانی و شتردوانی و فعالیتهایی‌اند‌ منحصراً مردانه اما دسته‌جمعی و در فضای باز.  در حالی که ایران دارای یک درصد جمعیت دنیاست، رئیس پلیس این کشور می‌‌گوید پنج درصد از ۲۵ میلیون معتاد دنیا ایرانی‌اند.

ایران احتمالاً تنها کشور دنیاست که مواد مخدر به لایۀ‌ بسیار بالا و بسیار پائین ‌جامعه محدود نمی‌شود و بخشی گسترده از اقشار میانی هم حال‌کردن را می‌پسندند. ملچ‌ملوچ‌کردن مجری و مصاحبه‌شوندۀ فاضل ایرانی با چشم‌هایی که پیلی‌پیلی می‌خورد در تلویزیون‌های داخل و خارج نادر نیست.

حتی وقتی قصد سوئی نداریم و شیله‌پیله‌ای در کار نیست، مردم جوامع مجاور ‌از برخی فکرهای ‌ما (و از نوع حال‌کردن‌مان) می‌هراسند.  لنترانی‌پراندن به دیگران کمکی‌ به کاهش این نگرانی نمی‌کند.  آد‌م‌ها معمولاً به خودساخته‌بودن خویش مفتخرند اما کمتر کسی وقتی از بالا و به چشم از زیربوته درآمده به او نگاه کنند بی‌تفاوت می‌ماند.  این یکی از گرفتاری‌های‌ مردم ایران این است که می‌کوشند کمبود اعتمادبه‌نفس را با پرخاش جبران ‌کنند.

استقلال بحرین از ایران

بحرین در دهۀ ۱۸۴۰ در زمان محمدشاه قاجار به دست بریتانیا ‌افتاد (تقریباً همزمان با تصرف هنگ‌‌ کنگ).  صدوسی سال بعد، سازمان ملل استقلال آن کشور را به رسمیت شناخت.  اینکه دولت ایران موضوع سه جزیره را، که برای ختم قضیه عملاً با آن تاخت زده شد، روی کاغذ نیاورْد، مشکل ایران و رودربایستی بین حکومت و ملت آن است.

اگر قرار بر اعادۀ‌ وضع اولیه باشد باید به عهد آدم ابوالبشر برگشت.  زمان تصرف بحرین از سوی بریتانیا یک قرن پس از لشکرکشی نادرشاه افشار به هند بود.  انتقال گنجینۀ جواهرات ملت صلح‌جو اما مغلوب به خیابان فردوسی ِ تهران (بعد از قتل عام بیست‌هزار نفر در یک روز در دهلی) هم جزو تحولاتی است که از عهد دقیانوس تاکنون اتفاق افتاده.

حقایقی درباره خلیج فارس و خزر و روحیه ملی ایرانیان

در سال ۱۳۰۰، دولت اتحاد جماهیر شوروی روی تعهداتی که تزارها بر ایران تحمیل کرده بودند قلم کشید به این شرط که همسایۀ‌ جنوبی‌ به دشمنان شوروی جای پا ندهد.  با شاخ‌وبرگ دادن به این افسانه که شوروی دریاچۀ ‌خزر را پنجاه‌ـ پنجاه با ایران تقسیم کرد، حالا در ایران می‌گویند کشورهای جدید ساحل آن بروند سهم‌شان را از روسیه بگیرند.  کسانی در ایران معتقدند باید سازمان ملل نوینی ایجاد کرد.  این طرز استدلال هم لابد جزو اصول سازمان جدید است.

ایران وجودی‌ نبود تا شوروی با آن وارد معامله شود یا دریاچه‌ای را که راه ورودی‌اش فقط ولگاست پنجاه‌ـ پنجاه تقسیم کند.  حکومت اسمی ِ طهران به‌زحمت از سعدآباد تا شاه عبدالعظیم را تحت امر داشت، و مجمع‌القبایلی ‌متشکل از یک مشت خان مسلح سایر ولایات را.

ایران نقطۀ ‌پرگار آفرینش نیست که سر و کلۀ‌ دیگران بعداً در حومۀ‌ آن پیدا شده باشد.  چه در زمان محمدشاه قاجار و چه در دهۀ ۱۹۲۰، در سراسر دنیا حکومت‌هایی محو می‌شدند و حکومت‌هایی جدید شکل می‌گرفتند.  آنچه امروز کشور ایران خوانده می‌شود بخشی از نتایج ادغام‌ها و ایجادها در این ناحیه است.  در آن طوفان‌های عظیم، موهبت بزرگ چاه‌های‌ نفت برای این مردم باقی ماند.  می‌توانست نمانده باشد، همچنان که برای ترکیه نماند.

فکر انسان را شرایط می‌سازد

فکر انسان را شرایط می‌سازد.  اما فکر انسان می‌تواند بر محیط زندگی و اجتماعش اثر بگذارد. بدترین نوع فکر، ‌خیالی است که عین واقعیت فرض شود.  ”خلیج همیشه فارس“ هم، مانند‌ ”کوی دوست“ و ”رخ جانان“، صرفاً مضمونی ادبی‌ است.  درهرحال، بسیاری مکان‌های جغرافیایی بیش از یک اسم دارند و ملت‌ها پذیرفته‌اند که نام این دریا یا خشکی در زبانی دیگر غیر از چیزی ‌است که خودشان به کار می‌برند.

اینکه ایرانی‌هایی امضا جمع ‌کنند تا اسم یک مکان فقط و فقط همانی باشد که آنها می‌گویند و می‌خواهند، خبر از غیرت ملی و روحیه ملی می‌دهد اما شاید بتوان نشانۀ ‌نارس‌بودن هم در آن ‌دید.  خود عناوین باستانی ایرانشهر و پارس از زمان هوخشتره چند بار تغییر کرد و قرن‌ها به فراموشی سپرده شد.  و در اسفند سال ۵۷ در ایران کسانی گفتند اسم این پیشرفتگی آب در خشکی‌، ”خلیج اسلامی“ باشد.

خیلی خوب است که هرکس نظرش را با صراحت بر زبان بیاورد.  اما باید احتیاط کرد آدم‌ها به مـُهر لاستیکی تبدیل نشوند که قربه‌الی‌الله برای حال‌دادن به شب یلدا و نوروز، و ضدحال‌زدن علیه این فیلم هالیوودی و آن شیخ، بیانیه صادر کنند.  حریفان هم، که تعدادشان کمتر از ما نیست، امضا جمع‌کردن بلدند.

روحیه ملی ما از این بابت خراب است

مسئله این است: فاصلۀ آبادان و بندرعباس، از نظر تجدد و مدنیـّت، با کیش، و فاصلۀ کیش با جنوب خلیج فارس زیادتر می‌شود و روحیه ملی ما از این بابت خراب است.  عرب‌ها پروژه‌های سی‌‌سالۀ ما را سه‌ساله به نتیجه می‌‌رسانند زیرا می‌دانند که نمی‌دانند و یکی را استخدام می‌کنند که بداند.  ما حتی قادر نیستیم تهران را قدری شبیه کیش کنیم زیرا جزیره نیست و بی‌دروپیکر است.

حق آدمیزاد است که از کسانی خوشش نیاید اما مدام طعنه‌زدن به مساحت خاک دیگران خبر از پختگی فکر نمی‌دهد و سعی (بی‌‌حاصل) در تحقیر دیگران، آن هم صرفاً از روی رشک، درمان درد ما نیست.  نه همسایه‌های معاصر، ‌هرچه هستند یا نیستند،‌ حقمان را خورده‌اند و نه از نظر تغذیه فرقی می‌کند که قیمه را با غین بنویسیم یا با قاف.  ”درگذر از نام و بنگر در صفات.“  قدری لپه و گوشت و همت باید.

در ایران کسانی، برای به‌رسمیت‌نشناختن دعاوی، در نقل صحبت حریفان می‌نویسند: خ ل ی ج  ع رب ی.  این بحثی است جدی‌ یا در پارک نشسته‌ایم جدول حل می‌کنیم؟

پایان پیام

کد خبر : 98969 ساعت خبر : 3:32 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=98969
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات