نمیشود که در شرایط معمول، بیشتر از حل و فصل و پیگیری تحولات جامعه و تلاش برای توسعه، مشغول جناحبندی و برچسب زدنها باشیم و وقت بحران انتظار داشته باشیم همه چیز به سادگی و روی معادلات ذهنیمان پیش برود.
پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: وضعیت اقتصادی این روزها مانند یک کلاف پیچیده هزار گره است. کسی همتی برای باز کردن گرهها ندارد و مردم در این سردرگمی و بهت، با هزار سوال و اما تنها ماندهاند.
سالهاست عادت کردهایم به این جمله که «همه چیزمان باید به هم بیاید» و حالا شاید باز، وقت تکرار همین عبارت است.
اغلب مدیران رده بالا عادت به پاسخگویی ندارند. نقش روابط عمومیها در اکثر مواقع گزارشنویسی و ارسال خبر با هدف ارائه بیلان کاری و رپرتاژآگهی است.
ما هم به عنوان مردم این سرزمین نمیدانیم به کجا مراجعه کنیم و از چه طریقی پیگیر مطالبماتمان باشیم و در چنین شرایطی مسئولان هم سکوت پیشه میکنند و به روال همان عبارت مذکور، روز و شب میگذرانند. چون همگی در ذهنمان مشغول تکرار این عبارتیم که، باید همه چیزمان به هم بیاید.
نمیشود که مدیریتمان براساس آزمون و خطا باشد و میان مردم و مسئولان حرفهای مگو درجریان باشد و آن وقت از بحران اقتصادی به شیوه اصولی گذر کنیم.
برچسب میزنیم
نمیشود که در شرایط معمول، بیشتر از حل و فصل و پیگیری تحولات جامعه و تلاش برای توسعه، مشغول جناحبندی و برچسب زدنها باشیم و وقت بحران انتظار داشته باشیم همه چیز به سادگی و روی معادلات ذهنیمان پیش برود.
ما آنقدر این سالها مشغول تقدیس و تقبیح یکدیگر بودهایم که حالا هیچ انسان بیبرچسبی سراغ نداریم که بتواند از این روزگار پر تنش رهایمان کند. ما یا خودی هستیم یا غیرخودی و در این مرزگذاریها تنها چیزی که اهمیت ندارد «خِرد» است، تنها اصلی که ارزش ندارد «خدمتگزاری» است و تنها راهی که هموار نمیشود راه «توسعه» است. حقیقت تلخی است اما همگی شریک جرمیم.
پایان پیام