روی ماه خداوند را ببوس نوشته مصطفی مستور که توسط نشر مرکز منتشر شده است، در سال ۱۳۷۹، جایزه قلم زرین را از آن خود کرد. این کتاب در سال ۹۱ به زبان روسی ترجمه شد.
پایگاه خبری گلونی؛ سمیه باقری حسنکیاده: همه ما در هر شرایطی که باشیم حتما موضوعی برای اندیشیدن داریم. از امور جاری زندگی گرفته تا عشق و خداوند.
البته درستتر این است که از خداوند شروع کنیم و به عشق و زندگی برسیم.
مصطفی مستور اما برای اولین رماناش، روی ماه خداوند را ببوس، از بودن یا نبودن خدا میپرسد و اینکه اصلا مهم هست که خدایی باشد یا نه!
این کتاب رمانی است واقعگرا، در بیست بخش پر از جدل و کشمکش. نویسنده در این رمان افکار دینی، معرفت شناسی، جامعه شناسی و… خود را با زبان شخصیتهای داستان بیان میکند.
داستان روی ماه خداوند را ببوس
یونس دانشجوی دکترای پژوهشگری اجتماعی است که برای تز دکترا در حال تحقیق و جستجوی دلیل جامعه شناختی خودکشی دکتر جوانی به اسم پارسا است.
پارسا دکترای فیزیک داشته است و سالها بر روی مفاهیم ریاضی انسانی تحقیق و مطالعه داشته و هیچ مشکل عمده ای که دلیلی برای خودکشی باشد هم نداشته است.
در میان شخصیتهای داستان جولیا همسر مهرداد، که در آمریکاست و دچار بیماری شده است، هم دچار چنین سؤالهای پیچیده فلسفی میباشد و البته پرسشهای جولیا قدری عمیقتر و ژرفتر است.
جولیا و یونس به این باور نرسیدهاند که خدایی هست و دنیا دارای هدف متعالی است.
علیرضا ،دوست یونس، و سایه به چنین معرفت و شناختی دست پیدا کردهاند و عمیقاً معتقدند.
به همین دلیل تقابل و کشمکشها در این خصوص وجود دارد و سیر رویدادها را هم همین بحث عمیق جهت میدهد.
عموماً در شخصیت پردازی در داستانهای فلسفی نیاز به برخوردهای ذهنی شخصیتها و نمود روانشناختی آنها وجود دارد که در این رمان قدری ضعیف به آن عمل شده است.
اما زیبایی گفتگوها به خوبی ضعف شخصیتپردازی داستان را پوشانده است.
رمان از کشمکشهای فراوانی در جریان تقابل میان شخصیتها برخوردار است و همین امر در تعلیق داستان مؤثر افتاده است.
تکههایی از کتاب
▪ خداوند برای هر کس همان قدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره.
▪اگه ابراهیم برای تکمیل ایمانش محتاج معجزه بازسازی قیامت بر روی زمین بود یا موسی محتاج تجلی خداوند بر طور، علی (ع) لحظهای در توانایی و اقتدار خداوندش تردید نکرد و همواره میگفت اگر پردهها برچیده شوند ذرهای بر ایمان او افزوده نخواهد شد.
خداوند علی (ع ) بی شک بزرگ ترین خداوندی است که می تواند وجود داشته باشد.
▪این سختترین کاریه که کسی میتونه در تمام زندگیاش انجام بده. وای یونس کشتن عشقی به خاطر عشق دیگه خیلی سخته.
▪گفتم دوستت دارم و تو دیگر نفس نکشیدی و روح من از تپش ایستاد. گفتم نکند تو رو کشته باشم؟ نکند من مرده باشم؟ پس روحم را از روی تو برچیدم اما تو نبودی. غیب شده بودی. گفتم که سحر نمیدانم.
▪وقتی طلوع کردی من آن بالا بودم پشت شیشه. محو تو. آخ که گاهی پایین چه قدر بهتر از بالاست! تو نمیدانستی من چه بازی غریبی را شروع کردهام.
تو آن پایین مثل یک حجم آبی میدرخشیدی و من به هر چه رنگ آبی بود حسودیام میشد.
و تو هنوز نمیدانستی من چه بازی غریبی را شروع کردهام.
روی ماه خداوند را ببوس توسط نشر مرکز منتشر شده و در سال ۱۳۷۹، جایزه قلم زرین را از آن خود کرده است. این کتاب در سال ۹۱ به زبان روسی ترجمه شد.
پایان پیام