یک روز از زندگی امروز ایرانی
واقعیت این است ما ایرانی ها خیلی سریع به جان یکدیگر افتادهایم و پیشبینی میشود خودمان، خودمان را نابود کنیم.
پایگاه خبری گلونی، آرشین ساکی:با اوضاعی که پیش روی کشور قرار گرفته و قیمتهای نجومی بسیاری از سایتهای فروش محصولات الکترونیک خارجی مثل گوشی و دوربین یک شبه کالاهای خود را ناموجود کردند.
این در حالی است که بدون شک انبارهای بسیاری از این سایتها پر است از این کالاها اما وقتی میشود به قیمت گرانتر فروخت چرا به قیمت معمولی بفروشند؟
ولی واقعیت این است که کالاهای انبار با همان ارزهای پایین وارد شدهاند و لزومی ندارد به قیمت دلار ۹ یا ۱۰ هزار تومانی به فروش برسند.
این موضوع در کشور ما کاملا طبیعی است. یعنی مردمی که شب و روز به دولت خرده میگیرند و به گرانیها گاهی اعتراض کوچکی میکنند، بر سر یکدیگر کلاه میگذارند و به فکر این هستند چه طور در این وانفسای اقتصادی جیب خودشان را پر کنند.
یک روز از زندگی امروز ایرانی
چند روز پیش در تاکسی نشسته بودم. روی صندلی عقب دو مرد راجع به نحوه استفاده ار ارز دولتی برای سفر و برگشتن و فروختن آن بحث میکردند. اینکه چطور به یک سفر بروند و سیاحت کنند اما با برگرداندن ارزهایشان بخشی از خرج سفر را تامین کنند!
ببینید ما خیلی سریع راهحلهای دور زدن را یاد میگیریم. هیچکس به این فکر نمیکند که آن ارز دولتی حق بیماران، دانشجویان یا کسانی است که واقعا خروج از کشور برایشان اجباری است.
حالا ما ایرانی ها هی دم از فرهنگ و انسانیت و عاطفه بزنیم. چه در شبکههای مجازی چه برای همتایانمان در کشورهای مختلف. واقعیت این است برخی از ما ایرانیها خیلی سریع به جان یکدیگر افتادهایم و پیشبینی میشود خودمان، خودمان را نابود کنیم.
پایان پیام