استندآپ کمدی آیت بی غم نقاب از چهره ما برداشت
پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: پوشش، اجرا و موضوع آیت بی غم آنچنان به درستی کنار هم قرار گرفت که یک اجرای قابل تحسین را شکل داد.
در قامت یک مجرم
ورود آیت بی غم با پوشش و عناصری درست، یک شروع خوب برای جلب تماشاگر بود. نخست آنکه او لباس زندانی به تن داشت و بنابراین به مخاطب انتظار یک رفتار وارونه را داد. او از تفاوت ظاهری و قدی سرباز و مجرم هم به درستی استفاده کرد.
شاید او بدون حضور سرباز هم میتوانست اجرایش را پیش ببرد. یا حتی سرباز در گوشهای از صحنه در بایست و در میانه میدان نیاید.
اما توجه به همین نکات ریز که او سرباز را در کنار خود به روی صحنه آورد و با کمک دستبندی، فعالیت خودش را محدود کرد، نشانه هوشمندی او بود. از ابتدای اجرا امیدوار بودم تا او از تکان خوردنی که دستبند، دست او را بکشد پرهیز کند و اصلا حواس مخاطب را با حرکات آن چنینی پرت نکند. او به درستی این کار را نکرد و مخاطبی که انتظار این حرکت را داشت تا بخندد را تا انتها نگه داشت.
من آدم با فرهنگی هستم
آیت بی غم این جمله را هم در ابتدا و هم در انتها به زبان آورد و چقدر این جمله دقیق بود. او از تحصیلات، سواد، ادبیات، تربیت و نصیحت گفت. او ادعای همه را زیرسوال برد و نشان داد ادعا و کلامی که بدون عمل باشد بیفایده است.
آیت بی غم در نقش فردی حاضر شد که گفت «یا فحش نمیدهم یا در عمل نشان میدهم». یعنی همان تناسب رفتار با عمل که فراموشمان شده است. او فقط به همین دلیل زندانی شد و برخلاف آنان که ظاهر و باطنشان یکی نیست، تاوان خود را داد.
فضای مجازی و واقعی
اجرای آیت بی غم دو مرحله داشت. در مرحله اول او به بی در و پیکری فضای مجازی اشاره کرد و از کسانی گفت که در شبکههای اجتماعی، از خود چهره دیگری به نمایش میگذارند. فراهم شدن یک نقاب آسان و همیشه در دسترس برای تهاجم به هر که از او خوشمان نمیآید، معضل بزرگی است. اما این همه ماجرا نبود.
او دقیقا در نیمه دوم، فضا را به جامعه آورد و از تشابه این دو فضا سخن راند. حقیقت این است که هیچ فردی نمیتواند از ابتدا در یک جمع صد نفره توهین کردن به دیگران را آغاز کند. این توهین ابتدا در خفا و جمعهای کوچک اتفاق میافتد و پس از عادی شدن برای فرد، دیگر ابایی برای گفتن در حضور دیگران نمیماند.
آنچه امروز از آن به عنوان رواج بیاخلاقی کلامی در جامعه یاد میشود، یک شبه خلق نشده است.
اینکه پدری از فرزند خود انتظار رفتار نیکو و استفاده از کلمات مناسب دارد، در حالی که خودش در خلوت و جمع، به آن عمل نمیکند، یک تناقض آشکار و انتظار بیهوده است. مقایسه فضای مجازی و واقعی هم نشان میدهد که این دو فضا جز در یک نقاب، تفاوتی با هم ندارد. نقابی که آن هم در حال رخت بربستن به سوی ناصحیح است.
تغییر لحن به موقع
آیت بی غم از مهارت خود در تئاتر کمدی بهره گرفته است. و این نه تنها یک نقطه ضعف نیست، بلکه میتواند کمک کننده او باشد. لحن اجرای او تا نیمه لحن خاصی بود که ذهن مخاطب را به یک آهنگ خاص گرم میکرد.
اما دقیقا جایی که خطر تکراری شدن لحن او میرفت، کل لحن را عوض کرد. او با همین تغییر، بدون آنکه پیوستگی داستان و همراهی مخاطب را از دست بدهد، نفس تازهای به اجرایش بخشید.
نکته ظریف در دایرکت
در بخشی از اجرای آیت بی غم، او از مکالمه در دایرکت سخن گفت. زمانی که با نام مستعار به صفحات دوستانش میرود و کامنت میگذارد، در دایرکت پیام دریافت میکند. آیا جز این است که او از سوء استفاده برخی افراد مشهور از حساب شبکه اجتماعی خود و فریب هوادارانشان سخن گفته است؟ عبارت «آنکس که به او گفتی دو چشم آبیت سگ داره»، حرفهای زیادی در خودش دارد.
آیت بی غم
هم متن و هم اجرای آیت بی غم قابل تحسین است. او به سراغ یک پدیده اجتماعی به روز رفت که ارتباطات میان آدمها را آلوده کرده است. او حتی جمله «چه خبرتونه» را از رئیس جمهور سابق برداشت تا کلامی را بدون برنامهریزی به زبان نیاورد. او چه خنده کافی بگیرد و چه نگیرد، مسیر درستی را میرود.
پایان پیام
کد خبر : 97413 ساعت خبر : 11:15 ق.ظ