استندآپ کمدی ابوطالب حسینی موفق در جزئیات
پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: ابوطالب حسینی با اجرایی خوب و متنی قابل قبول به روی صحنه رفت. اما این به معنای یک استندآپ کمدی ایده آل نیست.
از ایده تا شروع
سعید ابوطالب با قراردادن «بیکاری» به عنوان کلیدواژه استندآپ خود و رفتن به دیگر کشورها روایتی با فراز و نشیب اجرا کرد. او این فراز و فرود را در لحن خود نیز به کار برد. روایتی که هم با کنایههای اجتماعی همراه بود و هم خنده مخاطب را به دنبال داشت. روایت او از دیالوگ دونفره میان او و پدرش آغاز شد.
کنار هم قراردادن یک بازنشسته که باید دوران استراحت خود را سپری کند با فردی که هنوز جایی در بازار کار ندارد، یک شروع خوب بود. عبارت مهمی که در دیالوگ او و پدرش استفاده شده کاملا همراستا با موضوع استندآپ، یعنی بیکاری بود و آن عبارت «کتونی چینی» است.
بگو و برو
یک ویژگی مهم استندآپ کمدی ابوطالب حسینی این است که تلاش میکند از بسط دادن بیش از حد یک طنز یا شوخی پرهیز کند. او به عناون کمدین میداند که گاهی اوقات شرح بیش از حد یک شوخی، نه تنها به شدت طنز او لطمه وارد میکند بلکه زمان او را هم خواهد گرفت. به همین دلیل است که ابوطالب هر گفتگو یا اتفاق را در بازه زمانی کوتاه خلاصه میکند.
این کار باعث میشود تا اگر خنده گرفت، از خنده نکاهد و اگر خنده نگرفت، وقت مخاطب را بیش از حد نگیرد. البته بسط دادن یک شوخی اگر به درستی اتفاق بیفتد، میتواند موفق عمل کند، اما به همان نسبت ریسک بالاتری دارد.
اشارات اقتصادی و اجتماعی
اشاره به کاهش ارزش ریال در برابر دلار، استفاده از واژه پلنگ در باغ وحش برای کنایه به یک پدیده اجتماعی، قاچاق انسان با اشاره به پوست گوسفند، مهاجرت نیروی کار با هدف زندگی بهتر، فرهنگ عذرخواهی در شرق آسیا، مشکلات قطعی برق، نبود فرهنگ استعفا و …. اشارات ریز و درشتی است که در جای جای روایت ابوطالب دیده شد.
شاید بتوان گفت در برخی از این قسمتها، اشارات او نتوانست آنگونه باید به هدف خود برسد، اما قرارگیری آنها اغلب در جای درست صورت گرفته بود.
وقتی نیازی نیست
طنز ابوطالب با اجرای مسلط، نیازی به اشارات غیرقابل پخش ندارد و اینکه او چرا فردی چون او به سراغ چنین موضوعاتی میرود جای سوال است. متاسفانه لحاظ کردن چند شوخی مستقیم یا غیرمستقیم که حداقل در چارچوب تلویزیون نمیگنجد، به امری عادی تبدیل شده است. یک کمدین باید بداند هر رسانه، موقعیت و فضایی، شرایط خود را دارد و نمیتوان با یک فرمول، برای همه آنها یک نسخه صادر کرد.
دغدغه جزئی یا کلی
در روایت ابوطالب حسینی، بارها به دغدغههای اجتماعی و اقتصادی اشاره شد. اما با نگاهی از فاصله دورتر به روایت او، این دغدغه در کلیت داستان مشاهده نشد. اگرچه موضوع او بیکاری بود، اما این عنوان در طول اجرا، ذهن مخاطب را به سوی خود هدایت نکرد.
ابوطالب حسینی
ابوطالب حسینی توانست با اجرای خوب و متن قابل قبول، از عهده یک استندآپ کمدی برآید. اما حال که او توانایی اجرایی به مراتب بهتر را دارد، چرا مقتضیات یک رسانه را برای اجرایش در نظر نمیگیرد؟
پایان پیام
کد خبر : 97515 ساعت خبر : 11:28 ب.ظ