گلونی

آدم‌ها را می‌توان از روی کتابی که می‌خوانند قضاوت کرد

آیا آدم‌ها را می‌توان بر اساس کتابی که برای خواندن انتخاب می‌کنند قضاوت کرد یا خیر؟ آیا می‌توانید ویژگی‌های اخلاقی آدم‌های اطرافتان را از روی کتاب‌های موجود در کتابخانه‌شان دریابید؟

به گزارش پایگاه خبری گلونی  به نقل از لیت‌هاب، فردی که تازه وارد دانشگاه شده است تجربه زیادی از اجتماع بزرگی چون دانشگاه ندارد و آدم‌های زیادی را نمی‌شناسد.

دانشگاه اولین تجربه بزرگ هر انسان در برخورد با جامعه است. در این مطلب می‌آموزید چگونه خصوصیات اخلاقی آدم‌هایی را که آثاری از جیمز جویس، اسکات فیتزجرالد، تونی موریسون، النا فرانته، اومبرتو اِکو، و… را می‌خوانند مورد ارزیابی قرار دهید. این طور می‌شود آنها را قضاوت کرد که چه طور می‌اندیشند.

آدم‌ها را می‌توان قضاوت کرد

«اولیس»، جیمز جویس

اگر این کتاب را بین آثار هم‌اتاقی‌تان مشاهده کردید شک نکنید فردی دروغگو است. هیچ فرد ۱۸ ساله‌ای «اولیس» را نمی‌فهمد.

این کتاب برای اینکه دیگران را تحت تأثیر قرار دهند با خود حمل می‌کنند.

«گتسبی بزرگ»، اسکات فیتزجرالد

خود را آماده کنید تا صحبت‌های طولانی این فرد را با معشوقه‌اش را گوش کنید. معشوقه‌ای که هم‌اتاقی‌تان را ترک کرده است و قصد بازگشت هم ندارد. همیشه در این باره با شما صحبت می‌کنند. این افراد در نهایت دوباره عاشق می‌شوند اما عاشق شدنشان هم مشکلی را حل نمی‌کند.

«دلبند»، تونی موریسون

این آدم سلیقه بسیار خوبی دارد و برای زندگی‌اش هدف دارد و می‌تواند دوست خوبی برای شما باشد.

«دوست نابغه من»، النا فرانته

این آدم کتاب‌های زیادی دارد اما به ندرت کتاب می‌خواند اما دوست وفاداری برای شما خواهد بود.

«نام گل سرخ»، اومبرتو اِکو

نگران نباشید. این نوع افراد را زیاد نمی‌بینید زیرا در اکثر اوقات در کتابخانه حضور دارند.

«پرتقال کوکی»، آنتونی برجس

این نوع افراد علاقه زیادی به امتحان کردن مواد و داروهای مختلف موجود در جامعه دارد. از این دسته افراد تا جایی که می‌توانید دوری کنید.

«شهرهای ناپیدا»، ایتالیو کالوینو

خوشحال باشید. مدت زیادی از ترم تحصیلی نخواهد گذشت که هم‌اتاقی‌تان تصمیم می‌گیرد رشته تحصیلی‌اش را عوض کند و برای تحصیل در رشته معماری تلاش می‌کند و فضای شما در اتاق بیشتر می‌شود!

«بر باد رفته»، مارگارت میچل

یک جفت گوش‌گیر خوب برای خود بخرید زیرا هر روز یک داستان جدید با این فرد رخ می‌دهد و اتفاقات و موضوعات را بزرگ‌تر و مهم‌تر از آن چیزی که هستند می‌پندارد.

«موش و آدم‌ها»، جان اشتاین‌بک

این نوع افراد هر وقت بخواهند احساساتشان را ابراز کنند خیلی سفت شما را در آغوش می‌گیرند!

«حباب شیشه»، سیلویا پلات

این گروه از افراد اوایل ورود به دانشگاه خیلی گریه می‌کنند و همیشه لباس مشکی می‌پوشند اما اواخر ترم خود واقعی‌شان را کشف می‌کنند و لباس‌های روشن می‌پوشند و سپری کردن وقت با این گروه برایتان لذت‌بخش خواهد بود.

«سالار مگس‌ها»، ویلیام گلدینگ

فقط می‌توانم بگویم همیشه مراقب خودتان باشید! با توجه به موضوع این کتاب دلیل را خودتان بهتر می‌دانید!

«سرگذشت ندیمه»، مارگارت آتوود

این نوع افراد در نهایت به گروه‌هایی می‌پیوندد که برای حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

«صد سال تنهایی»، گابریل گارسیا مارکز

این نوع افراد کم‌حرف و ساکت هستند اما افکار زیادی در سر دارند. خودتان باید کشف‌شان کنید و اگر این کار را انجام دهید پشیمان نمی‌شوید.

«در جست‌وجوی زمان از دست رفته»، مارسل پروست

یک گروهِ دروغگوی دیگر!

«غرور و تعصب»، جین آستن

این فرد عاشق مفهومِ عشق است و ناگهان عاشق خواهد شد. علاوه بر این تلاش می‌کند فردی مناسب هم برای شما بیابد تا چهار نفری بیرون بروید و در پیک‌نیک‌های مختلف خوش بگذرانید.

این افراد پنج سال پس از دانشگاه یا دوست خوبی برای شما هستند یا بدترین دشمن‌تان خواهند بود. حد وسطی ندارد!

«باقیمانده روز»، کازوئو ایشی‌گورو

هیچ‌وقت نمی‌توانید بفهیمد در ذهن این دسته از افراد چه می‌گذرد اما هیشه مطمئن هستید که سلیقه بی‌نظیری دارند.

«کافکا در کرانه»، هاراکی موراکامی

یک تا دو سال اول دانشگاه از این فرد متنفر خواهید بود اما در نهایت به بهترین دوست‌تان تبدیل خواهد شد.

اگر دیدید دوست‌تان دارد یکی از این کتاب‌ها را می‌خواند می‌توانید تا حدی او را بشناسید. نمی‌گوییم می‌شود او را قضاوت کرد اما می‌توان فهمید که چه طوری فکر می‌کند.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل