به گزارش پایگاه خبری گلونی، یک مرد همسرش را کشته است. آن هم به دلیل دعوایی که سر خرید مانتو رخ داده است.
این تلنگر خوبی است برای بررسی شرایط اقتصادی و گرانی حاکم بر جامعه.
شاید اولین موضوعی که راجع به اثرات گرانی به ذهن هرکدام از ما برسد مردن بر اثر گرسنگی و نداشتن توانایی جهت برآورده کردن نیازهای ضروری زندگی باشد.
کمتر کسی احتمال میدهد خرید مانتو سبب مرگ یک نفر شود. اما واقعیت این است در جامعه ما که ارزشها تعریف مشخص و درستی ندارد همین موضوعات ساده اثرات غیر قابل جبرانی خواهند داشت.
خرید مانتو منجر به مرگ شد
من همسرم را بسیار دوست داشتم و در روز حادثه به دلیل اینکه ایام عید بود و من از لحاظ مالی در مضیقه بودم سر نخریدن مانتو با همسرم اندکی بحث و مشاجره کردیم.
و بعد من از منزل بیرون رفتم و دوری زدم دوباره که بازگشتم همچنان همسرم ناراحت بود و یک دفعه بلند شد و به داخل اتاق رفت و درب اتاق را قفل کرد.
من مجبور شدم با لگد درب را باز کنم اما وقتی داخل اتاق شدم متوجه شدم که او خود را از بالکن به پایین انداخته و من اصلا او را هل ندادم. +
یعنی گاهی شوخی شوخی و سر مائل کوچک میزنیم همدیگر را میکشیم. مثلا بر سر مانتو. یا کفش یا حتی کرایه تاکسی.
قبلا پیش آمده است که بر سر صد تومان کرایه تاکسی دعوا کردهاند و یکی کشته شده است.
در جامعه ما که لباسهای رنگارنگ هنوز بخشی از شخصیت یک انسان است نمیتوان آن زن قربانی را هم برای اصرار به خرید مقصر دانست.
درست است که لباسهای مارکدار و آنور آبی همیشه طرفداران زیادی دارد ولی یقینا در همین کشور خودمان هم البسه در مدلهای گوناگون قابل تولید است.
اما مشکل اینجاست لباسهای تولید داخل هم قیمتهای عجیب و غریبی دارد. دلیلش رحم نکردن خودمان به یکدیگر است.
هرکس به فکر کسب سود بیشتر است، پس حتی لباسهای حداقل ایرانی که باید توسط همه اقشار قابل تهیه کردن باشند، دو از دسترس هستند.
این اولین اتفاق و شاید کوچکترین پیامد گرانیهای سرسام آور است. اگر از این به بعد نظارت دقیق بر قیمت پوشاک، مواد غذایی، خدمات درمانی و… صورت نگیرد شاهد حوادث بدتر از این خواهیم بود.
تحریمها اثرات سویی بر قیمت اجناس میگذارند، ولی قیمتهایی که بیخود و بیجهت، فقط برای همراه شدن با موج گرانی کمر مردم را میشکند نتایج به مراتب سختتری خواهد داشت.
پایان پیام