پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی: خودکشی در ایران یک پیام مهم دارد. اینکه؛ زندگی دیگر ارزش ندارد و باید بهطور خودخواسته به آن پایان داد.
بهگفته معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان «تا پایان سال ۹۶، حدود ۴ هزار و ۹۹۲ نفر در کشور اقدام به خودکشی کردهاند.
طبق آخرین آمار در کل کشور، ۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سال اقدام به خودکشی کردهاند». برای پیداکردن علت این خودکشیها باید آسیبشناسیهای لازم صورت بگیرد. تا وقتی ندانیم چرا اتفاق خاصی رخ میدهد، نمیتوانیم اصلاحش کنیم.
جای خالی مدیریت انسان محورانه
در کشور ما آمارهای نسبتاً زیادی منتشر میشود. آمار خودکشی هم یکی از تلخترین آنهاست. اما بعد از انتشار این عدد و رقمها قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ ما درباره انسانها حرف میزنیم. اما برنامه مدیریت شهری و کشوری، چقدر انسانمحورانه است؟
خودکشی در ایران
صرفنظر از اینکه خودکشیها موفقیتآمیز باشند یا خیر، آمار خودکشی، زنگ هشداری است برای اینکه نسبت به افکار خودکشی حساس شویم.
حتا اگر افراد نقشهای برای اجرا کردن افکار خودکشیشان نداشته باشند اما بازهم نشانه مهمی است که باید جدی گرفته شود.
طبق تحقیقات مختلف، همین افکار هم میتوانند روی احساس رضایت و کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارند. بههرحال این افکار، خبر از افسردگی میدهند. لازم است بدانید نادیده گرفتن این افکار، باعث بهبودی خودبهخودیشان نمیشود.
نوجوانان را دریابید
افراد، زمانی تصمیم میگیرند به زندگیشان خاتمه دهند که معنایی برای زندگی کردن نداشته باشند.
نوجوانان، دوره خاصی از زندگیشان را تجربه میکنند و با تغییرات مختلفی روبرو میشوند که میتواند برایشان یک چالش بزرگ بهحساب بیاید.
بنابراین توجه خانوادهها و مدارس، میتواند کمک کند تا نوجوانها گرفتار معضل «بیمعنایی» و «پوچی» نشوند. هم نوجوانان و هم بزرگسالان، نیاز به آموزش دارند تا بتوانند معنای زندگیشان را کشف و یا خلق کنند.
لزوم اجرای طرح سلامت روان
ما در کشورمان نیاز داریم تا شعار «پیشگیری بهتر از درمان است»، اجرایی شود. در شرایط فعلی جامعهمان که آستانه تحمل مردم و نشاط اجتماعی پایین آمده است، وزارت بهداشت و سازمان نظام روانشناسی باید برای همکاریهای هدفمند، قدم بردارند و طرح سلامت روان را در قالب یک بسته جامع و کاربردی در جامعه، اجرا کنند و از آسیبهای روانشناختی، پیگشیری کنند.
علاوه بر مسئولان که باید از سرمایههای اجتماعی مراقبت کنند، خانوادهها و مدارس هم وظیفهدارند نسبت به سلامت روان اعضای جامعه، احساس مسئولیت داشته باشند تا شاهد این آمار تأسفبار نباشیم.
پایان پیام