دو ماه و نیم است که سخنگوی دولت وجود ندارد. دو ماه و نیمی که مهمترین اتفتقات سالهای اخیر در آن روی داده است. آیا این به آن معنا نیست که دولت علاقهای به حرف زدن با مردم ندارد؟
پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی: دو ماه و نیم است که دولت سخنگو ندارد (تا هنگام نگارش این مطلب). دو ماه و نیم است سوالها پاسخ داده نمیشود. دو ماه و نیم است دولت با مردم صحبت نکرده است. دولتی که با رای مردم کار خود را آغاز کرد.
دو و ماه و نیم بلاتکلیفی
دو ماه نیمی که کشور بزرگترین نوسان ارزی و چالش اقتصادی تاریخ خود را سپری کرد.
دو ماه و نیمی که در آن رئیسجمهور به سازمان ملل رفت.
دو ماه و نیمی که در آن حادثهی تروریستی اهواز رخ داد.
دو ماه و نیمی که در آن وزرا هر روز تهدید به استیضاح میشدند.
دو ماه و نیمی که در آن بحث FATF حسابی داغ بود.
دو ماه و نیمی که اتفاقات بزرگی در آن روی داد.
سخنگوی دولت میخواهیم چهکار؟
شاید بگویید هم رئیسجمهور و هم وزرا در طول این مدت همگی مصاحبه و سخنرانی کردند.
نیازی به سخنگو نبود.
قبول. اما لطفاً به این سوال ما پاسخ بدهید:
پس در تمام این سالها چرا دولتها سخنگو داشتند؟ دولت پول اضافی داشت که به سخنگو بدهد؟ دولت کشورهای دیگر چرا سخنگو دارند؟ مگر رئیسجمهور و وزرای آن کشورها مصاحبه و سخنرانی نمیکنند؟
چند سوال ساده در مورد سخنگوی دولت
آیا مشخص نکردن یک سخنگو برای دولت، آن هم در مهمترین دوران چندسال اخیر، به این معنا نیست که دولت علاقهای به صحبت کردن با مردم ندارد؟
آیا به این معنا نیست که نمیخواهد جواب سوالها را بدهد؟
آیا به این معنا نیست که جوابی برای پرسشها ندارد؟
تبعات نبود سخنگوی دولت
انشاءالله که اینطور نیست اما نبود سخنگو در دستگاه مجریه چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟
منابع موثق برای انتشار اخبار کاهش مییابند.
مردم برای رسیدن به اطلاعات روی به رسانههای بیگانه میآورند.
رسانههای غریبه از فرصت استفاده میکنند و تحلیلهای خود را به خورد جامعه میدهند.
نمونهاش کارشناس اقتصادی شبکه منوتو.
خبر شفاف و دقیقی از نرخ ارز منتشر نمیشود و بازار ارز یکشبه در هم میشکند.
نمونهاش بیثباتی قیمت دلار و سکه و طلا.
معرفی سخنگو برای دولت مثل معرفی وزرا به مجلس نیست.
نمیتوان گفت میخواستم اما یک عده نگذاشتند. نمیتوان گفت معرفی کردم ولی رای ندادند.
پس واقعاً چرا دولت سخنگو ندارد؟
پایان پیام