خود کشی برای سلفی

اکثر مردم جهان حداقل یک بار در طول زندگی خود در مورد خود کشی فکر می‌کنند. نظر خودکُش‌ها در کشور ما چیست؟ آن‌ها چگونه خود را می‌کشند؟

پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی:  مدتی است که آمار خودکشی‌ها آن هم در بین جوانان، افزایش یافته است و این موضوع باعثِ ایجاد نگرانی در بین آحاد مردم شده است.

علت این خودکشی‌ها چیست؟ افرادی که قصد خود کشی دارند، چه نوع مرگی و چه مکانی را برای عملی کردن فکر شوم خود انتخاب می‌کنند؟ در این گزارش شما به جواب تمام این سوال‌ها خواهید رسید.

فیلمبرداری از صحنه خود کشی

به گزارش خبرنگار اعزامی ما به یکی از صحنه‌های خود کشی همه‌ی مردم از پیر و جوان برای کمک کردن بر سر صحنه آمده بودند.

البته کمک به رسانه‌ها، برای پوشش خبری و تصویری بهتر این اتفاق ناگوار.

آن‌ها با هر نوع تلفنی که در دست داشتند، اقدام به فیلم‌برداری می‌کردند.

حتا یکی از شهروندان سعی داشت با تلفن ثابت منزل خود از این صحنه فیلم بگیرد تا شاید ۲ عدد لایک بیشتر نصیبش شود.

فیلم‌برداران با وسواسی خاص و مثال‌زدنی در حال ثبت تصاویر بودند.

آن‌ها هم‌زمان نور، صدا و افکت‌ها را مدیریت می‌کردند.

یکی از موبایل‌به‌دستان با لگد به جان سر و صورت فرد خودکشی کرده افتاد.

وی علت این حرکت خود را تراژیک‌تر شدن صحنه و بالا رفتن تأثیرگذاری آن عنوان کرد و گفت:

امروزه دیگر مخاطبان علاقه‌ای به فیلم فارسی‌های قدیمی ندارند.

سلیقه‌ی مخاطب پیشرفت کرده است.

آن‌ها به فیلم‌هایی علاقه دارند که سراسر خشم و فقر و اعتیاد و خیانت باشد و پایانش هم آن‌قدر باز باشد که ذهن مخاطب را کتلت کند.

وی پس از ایراد این سخنان لنز دوربین گوشی خود را به سمت سطل زباله‌ای گرفت و گفت: یک پایان تلخ بهتر است از یک تلخی بی‌پایان.

نظر سلطان

جوانی که علاقه‌ی شدیدی به خودکشی داشت و تاکنون ۲۴ مرتبه توسط نیروهای امدادی به وسیله‌ی دسته‌بیل از بالای ساختمان‌ها و پل‌های عابر پیاده پایین کشیده شده بود، به خبرنگار گلونی گفت:

خودکشی آداب و رسوم خاص خودش را دارد.

متأسفانه الآن هر کس از پدرش قهر می‌کند، دست به خودکشی می‌زند.

روزنامه‌ها و خبرگذاری‌ها پُر شده از خبر خودکشی جوانان.

مردم شورش را درآورده‌اند. خدا نکند در این مملکت چیزی مُد بشود.

من که دیگر قصد خودکشی ندارم، می‌خواهم تلاش کنم و با سعی و کوشش کشورم را بسازم.

فکر کنم این کار خاص‌تر باشد.

عاقبت فاز خودکشی

فردی که بالای تیربرق رفته بود به خبرنگار ما گفت:

برو کنار می‌خوام خودم رو خلاص کنم.

سهم من از این زندگی چیزی به‌جز فقر و بدبختی نبود.

برو کنار، اصرار نکن. خبرنگار ما به او گفت که اصراری ندارد و فقط می‌خواهد بداند که چرا او قصد خودکشی دارد.

فرد بالای تیربرق بغض کرد و گفت:

در کودکی پدر و مادرم را از دست دادم. در نوجوانی برای سیر کردن شکمم مجبور شدم دزدی کنم. در جوانی معتاد شدم. بیماری ایدز گرفتم و جامعه طردم کرد. اگر حروف الفبای شما ۳۲ حرف دارد، حروف الفبای زندگی من ۲ حرف بیشتر ندارد. «غین» و «میم». آره داداش کل زندگی من  غم بود.

خبرنگار گلونی که به شدت تحت تاثیر صحبت‌های او قرار گرفته بود، از تیر برق بغلی بالا رفت و با سر خود را به پایین پرتاب کرد و خودش را کُشت.

او اصلاً به فریادهای آن مرد توجه نکرد که داد می‌زد و می‌گفت:

شوخی کردم… به خدا شوخی کردم.

من اومدم این بالا عکس سلفی بگیرم. نه! خودکشی نکن. نه توروخدا…

پایان پیام

کد خبر : 103711 ساعت خبر : 7:25 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=103711
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات