داستانی عجیب از تأمین دیه یک زندانی

در آن کشاکش اضطراب و تلاش جمعی، عضو جدیدی اعلام کرد تمام آن پنجاه میلیون دیه را پرداخت می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، آرام روانشاد نوشت: عضو گروهی بودم که بانی‌اش دو تن از روزنامه‌نگاران روزنامه شرق بودند.

کار گروه جمع‌کردن دیه برای زندانیان محکوم به اعدامی بود که خانواده مقتول حاضر بودند در ازای پرداخت دیه رضایت دهند.

یکی از موارد خیلی دیر به ما معرفی شد و وقت بسیار کم بود.

حدود پنجاه میلیون تومان کم داشتیم و پنج روز وقت.

بدیهی است هر که را می‌شناختیم به گروهی که در تلگرام جهت تسریع کار تشکیل شده بود دعوت می‌کردیم تا این مبلغ زودتر جمع شود.

نیکوکار پنجاه میلونی دیه

در آن کشاکش اضطراب و تلاش جمعی، عضو جدیدی اعلام کرد تمام آن پنجاه میلیون را پرداخت می‌کند. یک ساعت بعد هم فیش پرداخت را گذاشت و گروه را با تواضع تمام ترک کرد.

نمی‌دانید چه حالی شدیم. یادم است قبلش از کائنات خواسته بودم نشانه‌ای برایم بفرستد که هنوز می‌توان به نجات جهان امیدوار بود.

حالم وصف‌کردنی نبود. به خانواده زندانی خبر داده شد.

مادرش و پسرش با گریه تشکر کردند و صدای ضبط‌شده‌شان را برایمان فرستادند و… پسرک با گویش کودکانه‌اش مدام می‌گفت ملسی که پدرم را نجات دادید.

پرداخت با فتوشاپ

چند ساعت بعد ادمین گروه که نماینده این حرکت جمعی هم بود توی گروه نوشت که پولی به حساب نیامده.

گفتیم مبلغ زیاد است و حتما تاخیر دارد.

فردای آن روز شد. به بانک رفت. هیچ واریزی نبوده.

عکس فیش واریزی را نشان داده بود و معلوم شد فتوشاپ بوده است.

پنجاه میلیون کم داشتیم و یک روز را هم از دست داده بودیم.

مهربانی دنیا را نجات خواهد داد

دو سال از آن ماجرا می‌گذرد. قبل و بعد از این ماجرا آدم‌های بیمار و پست زیادی را در زندگی‌ام دیده‌ام.

آدم‌هایی که اگر اهریمن وجود داشته باشد نماد مسلم آن روی زمین هستند.

اما هیچ‌کدام بیمارتر و پست‌تر از آن آدم نبودند.

پول دیه را به هزار سختی جور کردیم.

اما قلب‌های زخمی‌مان از آن ماجرا هرگز ترمیم نشد.

بر روح من چنان تاثیری گذاشت که هرگز دردش فراموش نخواهد شد.

اما هنوز ایمان دارم که مهربانی دنیا را نجات خواهد داد.

پایان پیام