وجه تسمیه شهر ابرکوه و تاریخ این شهر
به گزارش پایگاه خبری گلونی:در کتاب وجه تسمیه شهرهای ایران، (نشر میعاد) پژوهش و نگارش: حسین توکلی مقدم آمده است:
شهر ابرکوه واقع در ۵۳ و ۱۷ طول شرقی و ۳۱ و ۱۰ عرض شمالی
در ۱۳۰ کیلومتری جنوب غربی یزد (مرکز استان یزد)
با آب و هوای گرم و خشک در تابستان و سرد در زمستان و حدود ۱۸۲۷۱ نفر جمعیت.
مهمترین آثار باستانی ابرکوه عبارت است از:
بنای سنگی موسوم به گینهعالی در روی کوهی به همین نام – گنبد علی، مقبره امیر عمیدالدین شمس الدوله ابوعلی از خاندان دیلمیان و مادر وی که به دستور فرزند وی فیروزان در سال ۴۴۸ق ساخته شده است – مزار حمزه سبزه پوش متعلق به قرن ۶ق که به پیر مراد هم شهرت دارد – مسجد جامع ابرکوه که در سال ۷۳۸ق ساخته یا تعمیر شده است – مزار معروف به طاووسالحرمین که در ۳۸۳ ق در گذشته است و بعضی این مقبره را بقعه حسنبن کیخسرو و دختر او بیبی عایشه دانستهاند که در ۷۱۸ق در گذشته است؛ از این مقبره اکنون آثاری باقی نمانده و به جای آن دبستان ساختهاند – منار و سردرِ نظام الملکی مربوط به قرن ۶ هـ – مسجد جامع کامل – گنبد سیدون – گنبد گل سرخی – درخت سروی که از کهنترین و زیباترین سروهای ایران است – مناره مسجد نظامیه از دوره سلجوقیان – امامزاده احمد از دوره صفویه – مسجد دروازه میدان از دوره قاجاریه.
وجه تسمیه شهر ابرکوه
نگارشهای مختلف نام «ابرکوه» در منابع قدیم و جدید:
«برقوه» Barguh
«ابرقوه» Abarguh
«ابرقویه» Abarguyeh
«ورکوه» Varkuh
«درکوه» Darkuh
«برکوه» Barkuh
«ابرکوه» Abarkuh
«برکو» Barku
«ابرقو» Abargu
منابع فوقالذکر با اختلاف اندک در نگارش این شهر باستانی، قدمت آن را به زمان پادشاهی کیکاووس، دومین پادشاه سلسله کیانیان و سیاوش میرسانند.
و اما پیرامون وجه تسمیه مکان، در اینکه با کوه مجاور آن ارتباط نزدیک دارد، اتفاق نظر است، اما اختلاف نظر آنها در تفسیر پیشوند این کلمه مرکب است.
موقعیت باستانی و کنونی
یاقوت آن را شهری بالای کوه، اما قزوینی، مستوفی و مولف فارسنامه ناصری آن را شهری در نزدیک، پایین، دامنه و سینه کوه خواندهاند. ما چون موقعیت باستانی و کنونی ابرقو را مشاهده کنیم، میبینیم که گسترش و پراکندگی شهر، از سینه کوه شروع شده و تا دامنه و پایین کوه کشیده شده است؛ گویا موقعیت شهر قدیم، روی صخرههای کوتاه کوه مجاور، بنا نهاده شده و به همین سبب آن را «پرکوه» یعنی بالای کوه نامیدند که «ورکوه»، تلفظ عامیانه آن است و به مرور زمان، مصوت کوتاه الف بر اول آن افزوده شده «ابرکوه» گردیده است.
اَعراب آن را معرب نموده، «ابرقوه» خواندند و به مرور زمانها، غیرملفوظ ساقط و «ابرقو» گردید. در «ابرکویه» و «ابرقویه» نیز، «یاء» و «هاء» آن برای نسبت میباشد، یعنی فرد منسوب به «ابرقو» یا «ابرکوه» را «ابرکویی» یا «ابرقویی» مینامند.
پایان پیام