وجه تسمیه منطقه بختیاری و تاریخ این شهر
به گزارش پایگاه خبری گلونی: در کتاب وجه تسمیه شهرهای ایران، (نشر میعاد) پژوهش و نگارش: حسین توکلی مقدم آمده است:
منطقه بختیاری ناحیهای بین اصفهان، خوزستان، لرستان و فارس در غرب قسمت مرکزی ایران که هماکنون با ناحیه چهار محال، استان واحدِ چهار محال و بختیاری را تشکیل میدهد.
بختیاری، محل سکنای ایل بختیاری است که به دو شعبه جداگانه، موسوم به «هفت لنگ» و «چهار لنگ» تقسیم میشوند. شعبه هفت لنگ مشتمل بر ۵۵ تیره و شعبه چهار لنگ دارای ۲۴ تیره است و مجموع نفوس بختیاری و در حدود ۴۰۰٫۰۰۰ نفر است که مردان آنها در سواری و تیراندازی شهرهاند و در تیرهها و طوایف آنها تا حدی عرب و لر، به هم آمیختهاند.
بختیاری مشتمل بر دهستانهای شوراب، تنگذی، بازفت، دو آب صمصامی (در شهرستان فارسان) و دیناران، اردل، میانکوه و چغاخور (در شهرستان بروجن)، خان میرزا، جانکی و فلارد یا سه دهستان (در شهرستان لردگان) میباشد.
وجه تسمیه منطقه بختیاری
لسان السلطنه سپهر در کتاب تاریخ بختیاری در زمینه پیشینه طوایف بختیاری و وجه تسمیه آن بر این باور است که:
«این کلمه مرکب است از دو لغت فارسی، یکی بخت و یکی یار. یاء آخر از برای نسبت است و در جمع الف و نون در آخر اضافه نماینده بختیاران گویند. مورخین یونانی اینطور گفتهاند که این جماعت از نژاد یونانیان باشند وقتی که اسکندر با لشکر فراوان به تسخیر ایران آمد، بعد از چندی بدرود زندی گفت، در مملکت ایران شروع ملوکالطوایف و سلوکیدها روی کار آمدند.
هر دسته از لشکر اسکندر به طرفی پراکنده شد، از جمله یک عده از یونانیها در جبال و سحاری بختیاری حالیه که معقلی رصین داشت، سکنی اختیار کردند؛ در حقیقت توقفشان در آنجا به جهت خوبی آب و هوای آنجا بود و گاهی که با اهالی ایران مذاکرات مینمودند، ایرانیان به آنها میگفتند که شماها در فتح ایران هنری نکردید، بلکه، بخت یاری کرد و این اسم برای آنها علم شد. مؤید قول یونانیها اینکه در قیافه و طوار این جاعت با الوار (لرها) اختلاف دارند. دلیل دیگر اینکه، ارامنه و گرجی در دهات اطراف بختیاری فراوان است و به قول یکی از یونانیها، بعضی از گرجیها آنجا که مسلمان شدهاند، از یک تا بیست شماره به زبان یونانی را میدانند.
بختیاری عزالدوله
بعد از تتبع از کتب تاریخ، این ایل جلیل، نسبشان به ملوک بویه که ساسانیالاصلند میرسد و سرسلسله ایشان، بختیاری عزالدوله است، زیرا که قبل از عزالدوله بختیار نامی در کتب نیست، ممکن است در قدرت و سلطنت آل بویه جماعتی از کسان ایشان در ایران پراکنده شدهاند و شعبهای از ایشان به اسم بختیار معروف شده باشند و میتوانیم از روی دقت و جتربه معلوم داریم که این ایل، ساسانیالاصل و ایرانی نژاداند، زیرا که در طول این مدت زبان ایشان مخلوط به عرب و ترک نشده و در اخلاق و حرکات ایشان آن نجابت و اصالت ایرانیت معلوم و هویداست. در حقیقت زبانشان همان زبان پهلوی قدیم است که کیان و ساسانیان بدان سخن میگفتند به جزئی اختلاطی.
وجه تسمیه دیگر منطقه بختیاری
در ضمن لسانالسلطنه، در صص ۳۸۵ و ۳۸۶ کتاب مزبور صورت دیگری از وجه تسمیه بختیاری ارائه میدهد:
«… در تاریخ ۱۳۲۷ ه ق در مراجعت از اروپا، چند ماهی در اسلامبول توقف نمودم. در این اوقات، جراید آنجا در اخبار تلگرافی اقدامات ایل بختیاری را به طرف تهران نشر میدادند. در یکی از جراید به واسطه اهمیت ایل مزبور دائر به موقع جغرافیایی و تاریخ بختیاری شرحی مبسوط داده بود. در ضمن وجه تسمه این ایل را به بختیاری چنین نوشته بود: «که یکی از پادشاهان صفویه، گویا شاه اسماعیل اول باشد؛ روزی در جنگ سختی، محتاج بامداد بود و نزدیک بود که به کلی مغلوب و منکوب شود. ناگاه جمعی از سواران بختیاری بر دشمن حمله سخت آورده، آنها را به هزیمت دادند، پادشاه از این اقدام، سخت خوشحال شد و گفت: امروز، بخت، یار من گشت؛ از آن روز ایل مزبور موسوم به بختیاری شدند.
برخی نادانسته، بختیاری را مُحَرَّف بختریا، باکتریا (باختر) شمردهاند، که انتساب آنان به سرزمین باکتریان نادرست و همچنین منتسب کردن آنها به عزالدوله بختیار از امرای آل بویه افسانهای بیش نیست و چنان که مشاهده شده، در اصل و ریشه نام بختیاری نیز اختلاف نظر وجود دارد.
پایان پیام