ترانه های روستایی در لاهیجان

ترانه های روستایی در لاهیجان

به گزارش پایگاه خبری گلونی: ترانه های روستایی و لالایی ها از گذشته تا حالا و از نسلی به نسل دیگر حفظ شده. برخی از ترانه های روستایی لاهیجان عبارتند از:

ترانه های روستایی

ترانه‌های روستایی سرشار از مضامین معنوی، عشق، سادگی‌زبان و بیان، ایجاز، موسیقی کلام، تمثیل و تشبیه، کنایه و استعاره و تلمیح هستند.

این ترانه‌ها لحظات تلخ و شیرین دهقان و دام داران زحمتکش را بیان می‌دارند. این ترانه‌ها بیانگر نوع زندگی، روابط و مناسبات شغل و کار شالیکاران، صیادان، چای‌کاران، نوغان‌داران و … هستند.

چای‌کاری

چای دارچین بوما ویجینه وقته

هامه گوین تی یار بالای تخته

بوشو یارا بوگو آلان چی‌ وقت

فلک مقراض بزه من و تی رخته

(هنگام وجین بوته‌ی چای رسیده / همه می‌گویند یارت به تخت تکیه زده. برو به یار بگو چه وقت تن آسایی است/ سرنوشت لباس من و تو را قیچی زده است).

شالی کاری

باهار بامو می‌لیلی در بیجاره

پوشته آفتاب گنه دیل بی‌قراره

الهی دارم هوا نم نم بواره

می‌لیلی طاقت گرمی نداره

(بهار آمد لیلی من در شالی‌زار است / آفتاب به پشت او می‌تابد، دل من بی‌قرار است. الهی که هوا نم نم باران ببارد / لیلی من طاقت گرما ندارد).

باغ‌کاری

هوا گرمه‌ می یاری بولوکاره

عرق چین پشت زلفش بی‌قراره

بوشو ابره بوگوه بارش بباره

که یاری طاقت گرمی نداره

(هوا گرم است و یارم در حال شخم و هموار کردن باغ است، عرق در پشت زلفش بی‌قرار است. برو به ابر بگو باران ببارد / یارم طاقت گرما را ندارد).

صیادی و شالی‌کاری

باهار بوما نوخوردم ماهی شور

بیجار خرابه بو یکسربو بوم تور

عزیز الله بدی می‌بازوی زور

بیجار آباد کونم دشمن بنه کور

عاشقانه

اناری دار دره اوجور لاته

اونی تی تی کله امی حیاطه

هر چی تارو زنم تارو نبوره

پدر سوخته و چی می‌دیل بوره

(در زمین بلند آبادی انار بالا درخت است/ شکوفه‌ی آن روی حیاط خانه‌ی ما می‌ریزد. هر چه جارو می زنم جارو نمی‌برد / پسر پدر سوخته دلم را برده است)

سوگند

خیلی وقته ند بوم دیل بری را

نخواند بوم کتاب جوهری را

تو را قسم دنم پیغمبری را

مبادا دیل ببندی دیگری را

(خیلی وقت بود که دلبری را ندیده بودم / کتاب جوهری را نخوانده بودم. تو را به پیامبر قسم می‌دهم / که مبادا به دیگری دل ببندی).

گاره سری (لالایی‌ها)

لالایی ها یا گاره‌سری ترانه‌های روستایی و نغمه‌هایی هستند که مادران شب‌ها و یا در اوقات دل تنگی به سر گهواره‌ی کودکان زمزمه می‌کردند.

لالایی‌ها از باارزش‌ترین میراث معنوی روستایی می‌باشند. به دو نمونه لالایی اشاره می‌رود:

آلای لای می مه پاره

تی گهواره طلا کاره

آلای لای می مه پاره

ترا بستم به گهواره

تی گهواره طلا کاره

تی گهواره قلم کاره ا لای لای لای گل لالا

تی گهواره زرین کارا

(لالایی مه پاره‌ی من تو هستی / گهواره تو طلا کاری شده است.

لالایی چون ماهی تو / که ترا به گهواره بستم.

گهواره‌ی تو از طلاکاری و قلم کاری شده است.

لالایی گل لالایی / گهواره‌ی تو زرین کاری شده است)

شال بو مو شالی بومو

شال بومو گویه من ناخوشم

اطلس قبا نوبوشم

مرغ پس قبا فروشم

شال بومو شالی، شال بومو شالی بامو (شغال آمد ، شغال آمد / شغال آمد و گفت من بیمارم / لباس اطلس نمی‌پوشم / شیره‌ی مرغ را می‌مکم / شغال آمد شغال / شغال آمد شغال)

پایان پیام

کد خبر : 104690 ساعت خبر : 9:28 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=104690
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات