به گزارش پایگاه خبری گلونی: صنایع دستی ایرانی همواره با مشکل بزرگ نبود تبلیغات مواجه بوده است
تبلیغات در صنایع دستی ایرانی
خلأ دیگری که در بخش صنایع دستی ایرانی کاملا مشهود است نبودن تبلیغات در این زمینه است.
تا جایی که همواره در طول سال فروشگاههای این صنایع اکثرا چندان مشتری و حتی بازدیدکنندهای ندارند.
اثر معنوی و مادی این قصور، آن میشود که مردم صنایع دستی را حداقل یک کالای لوکس و تزئینی قلمداد میکنند.
آنقدر که در رسانههای جمعی بهویژه تلویزیون و رادیو درباره محصولات مصرفی و تنقلات رنگارنگ تبلیغ صورت میگیرد،
سال تا سال یکبار هم در خصوص این آثار که بسیار با ظرافت دست خلق میشوند تبلیغ نمیشود.
مشکلات بر سر راه صنایع دستی ایرانی
یکی دیگر از عوامل عدم استقبال عمومی از صنایع دستی میتواند تصور مردم از این صنعت باشد.
به گونهای که صنایع دستی را یک کالای عتیقه و مخصوص افراد یا خانوادههایی میدانند که علاقه به جمع آوری عتیقهجات دارند.
علت دیگر هم شاید این باشد که فرهنگ برخی از مردم مغلوب کالای وارداتی است.
اما با مدیریت علمی تخصصی و مقتدر و حمایت دولت و مسئولین میتوان در ایجاد زمینه استقبال از تولیدات صنایع دستی کشورمان کلید اصلی رونق و رویکرد مردمی به بازارهای عرضه این کالا شد.
دولت و مسئولان ذیربط میتوانند با حمایت از این صنعت ارزشمند و اشتغالزا، آن را به مشاغل ارزآور در سطح کشور تبدیل نمایند.
همچنین اگر مشکلات بیمهای صنعتگران و هنرمندان فعال درعرصه صنایع دستی حل شود آنها فارغ از این مشکلات طرحهای جدیدی ارائه میدهند که در نهایت منجر به رشد اقتصادی این بخش و حتی کل کشور خواهد شد.
دلایل دوری مردم از خرید صنایع دستی
اما میزان استقبال و خرید مردم تا آن میزان نیست که چرخ زندگی صنعتگران هنرهای دستی و بومی را به خوبی بچرخاند.
گرانی شاید اولین دلیل دوری مردم از صنایع دستی باشد.
نگاهی به فهرست قیمتها در فروشگاههای صنایع دستی نشان میدهد که این کالا کالایی گران است حال آنکه بخش زیادی از قیمت فروش نصیب مغازهدار میشود و نه تولیدکنندگان صنایع دستی.
چرخش سلیقه مردم و روی آوردن به دکوراسیونهای غربی دیگر دلیل کاهش خرید در بازار صنایع دستی است.
با این حال صنایع دستی هنوز به عنوان یک سوغات آبرومند در چمدان کسانی است که از ایران به دیگر کشورها سفر میکنند.
هنرهای سنتی و صنایع دستی در جایگاه خود برای کشورهای مختلف دارای ارزش افزوده بالا و ارزآور هستند.
امروزه اکثر بازارهای جهانی به ویژه کشورهای آسیایی هم چون چین، تایلند، اندونزی و پاکستان را در سلطه خود درآورده است.
به گونه ای که میزان صادرات صنایع دستی کشور چین به عنوان یکی از سه کانون عمده صنایع دستی جهان، در کنار هند و ایران سالانه بیش از پنج میلیارد دلار است،
و میزان فروش به گردشگرانی که از این کشور دیدن میکنند بیش از ۵۰۰ میلیون دلار است.
با وجودی که از نظر تنوع رشتههای صنایع دستی که حدود ۱۵۰ نوع آن شناسایی شده رتبه نخست جهان را دارا هستیم ولی از نظر میزان فروش در رتبه بسیار پایینی قرارداریم.
۱۵ هزار انجمن میراث فرهنگی با ۲۸ هزار عضو در سطح کشور فعالیت دارند.
اما تاکنون توفیقی برای جایگاه ثابت و اقتدار لازم برای حفظ هویت صنایع دستی ایرانی در سطح بین الملل انجام ندادهایم و اگر هم شده بهدلیل کمکاری در جراید انتشار نیافته است.
سقوط ارزش صنایع دستی ایرانی از زمان قاجار
تا قبل از دوره قاجاریه هنرهای سنتی و صنایع دستی ایرانی شهرتی جهانی داشت و اغلب کشورهای اروپایی خریدار آن بودند.
ولی در دوره قاجاریه اقتصاد ایران با سقوط و رکود تولید مواجه شد;
به طوریکه صادرات پارچههای ایرانی تقریبا متوقف و تولید ابریشم از مبلغ ۷۲ میلیون پوند انگلیس دوره شاه عباس به مبلغ ۲۶۰ هزار پوند تنزل یافت.
کارگاههای کاشان به ۲۲۰ واحد کاهش یافت و صادرات فرش، ظروف سفال شیشه و بلور نیز تقریباً متوقف شد.
در این دوره بود که اقتصاد ایران یکسره به تسخیر خارجیها درآمد. پیشرفت تکنولوژی و به دنبال آن رفاهیات انسان را به سمت انتخابهای خاصی میبرد.
امروزه اغلب سرمایهداران به دنبال افزایش سرمایه و در نتیجه رفاه بیشتر و انحصاری بودن هستند.
در پایان میتوانیم بگوییم که صنایع دستی برای حضور بین المللی نیاز به حمایت دولت دارد.
صنایع دستی سالیان سال بدون حمایت حکومتها و فقط با تکیه بر تمدن کهن ایران رشد و ادامه مسیر داده است.
اما تحول در این رشته زمانی صورت میگیرد که بتوانیم بازاری مناسب برای فروش آنها ایجاد کنیم.
نگاه جامع و کامل همراه با مدیریت مدرن و جدی راه رسیدن به این اهداف است و این نوع نگاه و مدیریت در کنار برنامهریزیهای دقیق ما را به نتیجه مطلوب میرساند.
منبع: واحد آموزش و پژوهش صدا و سیمای مرکز کیش. پژوهشگر: محمد جاسم پور.
پایان پیام