آتش سوزی در مدرسه از سوده رشت تا اسوه حسنه زاهدان
آتش سوزی در مدرسه از سوده رشت تا اسوه حسنه زاهدان
پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: وقتی حرف از آتشسوزی مدارس میشود؛ بچههای مدرسه غیرانتفاعی «سوده» رشت را بهخاطر میآورم.
من آنها را با عکسهای دستبه دست شده و تصاویر مجازی نمیشناسم از تصاویر روی سنگ قبرهایشان میشناسم واضح و روشن انگاری که روزی با هم همکلاسی باشیم؛
موهای عروسکهایمان را بافته باشیم و از حس بزرگ شدن با هم گفته باشیم برای من همه عروسکهایی که در آتش سوختند پگاه؛ سیمین، سحر؛ مونا و دو تا هانیه هستند با آن قبرهای بزرگ که برای بچگیهایشان حسابی گشاد بود.
پرونده مدرسه سوده یک پرونده بومی همیشگی
سی بهمن ۱۳۷۳ بود و خبرها با کلی سانسور به گوش ما بچه مدرسهایها میرسید اما میان همه این سانسورها میدانستیم که اتفاق بدی افتاده است.
سالها از آن روزها گذشته آنها میتوانستند حالا عروسکهایشان را به دخترانشان بدهند و در گوش پسرهایشان از زندگی بگویند از جریان سیال آن که قرار نیست هرگز متوقف شود اما راه بچههای دبستان غیرانتفاعی سوده از بقیه ما جدا شد؛
آنها از بالا زندگی روی زمین را تماشا میکردند و خانوادههایشان با هزار سؤال بیپاسخ در ذهنشان هنوز درگیر هستندکه اولین سوالشان میتواند همه ما را بکشد: «سؤال اساسی خدایا چرا ما؟!»
شین آباد و حرفهای تکراری
بعد از سوده شینآباد را دیدم. آنقدر عقل رس شدهبودم که بدانم میتوان جلوی سوختن فرشتهها را در آتش گرفت.
در تقویم روز چهارشنبه، ۱۵ آذر ۱۳۹۱ بود. ۲۹ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند که دو نفر از آنها بر اثر شدت جراحات وارده فوت کردند.
همچنین انگشتان سه تن از دانشآموزان به دلیل شدت سوختگی و عدم قبول پیوند قطع شد.
پرونده بچههای شین آبادی هنوز در جریان است. این بچهها را نباید فراموش کنیم.
آنها حالا جوان هستند و به هر دری میزنند که آنها را فراموش کنیم اما شاید دوران شوآف با هزینههای درمان آنها برای مسئولین تمام شده است.
بچههای شین آباد را نباید فراموش کنیم کاش این مشق شب وزیران آموزش وپرورشمان باشد. هزاران بار جریمه از روی اسم آنها که زندگیشان سالهاست که روی دکمه توقف است.
وعده غیر عملی گاز سوز کردن مداس
وزیران آموزش و پرورش دولت نهم و دهم و یازدهم از تجهیز مدارس گفتند؛ از گازسوز کردن مدارس؛ از حذف بخاریهای نفتی حرفهایی که قشنگ است و باعث میشود دلمان در روزهای سرد زمستان برای فرشتگانی که به نام نمیشناسیمشان شور نزند.
اما حرفهای قشنگ مسئولین هم بچههای مدرسه پیشدبستان و دبستان غیردولتی دخترانه اسوه حسنه را در زاهدان نجات نداد.
بچههای مدرسه مونا و مریم و صبا را همواره بهخاطر میآورند.
با آخرین فریادها و آخرین خندههای از ته قلبشان؛ با ترسها و تنهاییهایشان وقتی که دنیا در یک کلاس کوچک به پایان میرسید.
از ۲۷ آذماه ۹۷ تا همیشه زمان برای خانوادههای آنها متوقف میشود. آنها هر روز منتظر برگشتن بچهها از مدرسه هستند و این انتظار میتواند آنها را بکشد.
آتش سوزی در مدرسه از سوده رشت تا اسوه حسنه زاهدان
پرونده سریال آتشسوزی مدارس قرار نیست بسته شود. باید کنار دلشورههای هر روزهمان یک پستوی خالی در قلبمان بگذاریم به یاد همه بچههایی که قرار نیست از مدرسه به خانه برگردند.
مسئولین به چشمهای پدر و مادر آنها هزار جواب قانع کننده بدهکارند. به بچههایی که در میانه سال بهترین رفیقشان را از دست میدهند یک زندگی بدهکارند.
مسئولین به همه ما آرامش بدهکارند. آتش سوزی مدارس یک بلای طبیعی نیست؛ یک سهلانگاری غیر طبیعی است. آ
قای وزیر شما به مردم سیستان و بلوچستان مونا و صبا و مریم بدهکار هستید.
پایان پیام
کد خبر : 108849 ساعت خبر : 8:46 ب.ظ