آغازی بر کتاب انسان خداگونه تاریخ مختصر آینده
کتاب انسان خداگونه نوشته یووال نوح هراری تاریخ مختصری از آینده است، اما نه آیندهای دور؛ آیندهای حداکثر تا ۲۰۰ سال بعد.
پایگاه خبری گلونی؛ سمیه باقری حسنکیاده: انسان خداگونه نوشته یووال نوح هراری تاریخ مختصری از آینده است، اما نه آیندهای دور؛ آیندهای حداکثر تا ۲۰۰ سال بعد.
مترجم کتاب، زهرا عالی، در مقدمه خود بر کتاب مینویسد:
«کتاب انسان خداگونه، تاریخ مختصر آینده، در واقع ادامه کتاب پیشین همین نویسنده است به نام انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر.
نویسنده در این کتاب نیز کمابیش همان آرایی را پی میگیرد که در کتاب پیشین مطرح کرده است.
تاریخ را از منظری کلان مینگرد، دورانهای تاریخی را میکاود و سه انقلابِ کلی را در تاریخ بشر مشخص میکند.»
البته هراری در مورد همین ۲۰۰ سال هم به شکل قطعی نظر نمیدهد و فقط احتمالات را بررسی میکند.
به طور کلی میتوان گفت هیچ کدام از مسائل مطرح شده در کتاب انسان خداگونه قطعی نیست مگر این مورد که آینده بسیار متفاوتتر از آن چیزی خواهد بود که هر کدام از ما ممکن است تصور کنیم.
انسان خداگونه در سه بخش اصلی به شرح زیر نوشته شده است:
▪انسان خردمند جهان را تسخیر میکند
▪انسان خردمند به جهان معنا میبخشد
▪انسان خردمند سلطهاش را از دست میدهد.
اما نویسنده قبل از پرداختن به بخشهای اصلی کتاب، یک فصل تحت عنوان «دستور کار نوین انسان» در ابتدای کتاب گنجانده است که در آن در مورد موفقیتهای انسان خردمند و همچنین در مورد اهدافی که انسان خردمند قصد دارد به آن برسد، صحبت میکند.
در همین فصل است که نویسنده انسان امروزی را ناکامتر از نسلهای گذشتهاش میداند و میگوید:
«در طول تاریخ، اولین بار است که انسانها بیشتر بر اثر پرخوری میمیرند تا فقر غذایی؛ بیشتر بر اثر کهولت میمیرند تا بیماریهای واگیردار؛
و بیشتر از آنکه به دست سربازان و تروریستها و جنایتکاران کشته شوند، خودکشی میکنند.
در ابتدای قرن بیستویکم، احتمال مرگ انسانهای عادی از زیادهروی در خوردن همبرگرهای مکدونالد بهمراتب بیشتر از خشکسالی یا ویرویس اِبولا یا حمله القاعده است. (انسان خداگونه – صفحه ۴)»
«در سال ۲۰۱۰ قحطی و سوءتغذیه روی هم جان حدوداً یک میلیون نفر را گرفت، در حالی که چاقی سه میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد. (انسان خداگونه،صفحه ۹)»
هراری قرار است که در این کتاب به این سوالات پاسخ دهد؛ پاسخهایی هرچند غیر قطعی:
سوالاتی که در کتاب پرسیده میشود
قرار است با خودمان چه کنیم؟
خلاقیت ما قرار است متوجه چه چیزی باشد؟
با این همه قدرت و توانایی چه خواهیم کرد؟
ما آیندهای که پیش رو داریم، روشن است یا تاریک؟
در کتابی که درباره تاریخ آینده است، چگونه آیندهای ترسیم شده است؟
مترجم کتاب در مقدمه خود در اینباره به خوبی توضیح میدهد که:
«نویسنده بهروشنی پاسخ نمیدهد. نه هشدار میدهد که سرعت کم کنیم و نگذاریم آنچه خود میسازیم بر ما حاکم شود و نه میگوید پیش به سوی آینده، بهتاخت!
میگوید آینده چنین چیزی خواهد بود. نه الزاماً آینده زندگان جوان و میانسال و پیر، بلکه، تا حدودی آینده فرزند دبستانیِ منِ میانسال، و بیشتر از فرزند من، فرزندِ فرزندِ من.
مگر همین حالا هم بشر نمیکوشد اتومبیل خودران بسازد؟ و بسیار چیزهای دیگر که طلیعه آن دورانند؟»
هراری در این مقدمه طولانی به این نکته بسنده میکند که:
«انسانی که از مرگومیرِ ناشی از گرسنگی و بیماری و خشونت کاسته است اکنون هدفش غلبه بر سالخوردگی و حتی خودِ مرگ است.
انسانی که از چنگ بدبختی و فلاکتِ نکبتبار نجات یافته است اکنون هدفش رسیدن به خوشبختیِ کامل است.
و انسانی که از سطح امر حیوانیِ تنازع بقا فراتر رفته است اکنون هدفش تبدیلِ «انسان خردمند» به «انسان خداگونه» است. (انسان خداگونه – صفحه ۲۹)»
شاید ترسناک به نظر برسد اما انسان خداگونه کتابی است آگاهیبخش و تکاندهنده، کتابی که میتواند جرقهای در ذهن همه باشد.
تکههایی از انسان خداگونه
▪در اصل، تروریسم نمایش است. تروریستها نمایش وحشتآور خشونت به راه میاندازند که تخیل ما را به خود معطوف میکند و باعث میشود احساس کنیم داریم به آشوب و هرج و مرج قرون وسطی باز میگردیم.
در نتیجه دولتها اغلب خود را مجبور میبینند در مقابل صحنهآراییِ تروریسم با تظاهر به امنیت واکنش نشان دهند و نمایشهای عظیم قدرت به راه اندازند، مثلا با آزار و اذیت همه مردم یا حمله به کشورهای خارجی.
در اغلب موارد، این واکنش شدید به تروریسم برای امنیت ما تهدیدِ بهمراتب بزرگتری است تا خودِ تروریستها. (انسان خداگونه – صفحه ۲۶)
▪جستجوی کورکورانه پول و شهرت و لذت فقط آدمی را به فلاکت میاندازد.(انسان خداگونه – صفحه ۴۴)
▪دانشی که رفتار را تغییر ندهد بیفایده است. (انسان خداگونه – صفحه ۷۷)
ادامه دارد….
پایان پیام
کد خبر : 107411 ساعت خبر : 10:11 ق.ظ