رمان بی‌ قراری مرد مسلمان برای زن ایزدی روایتی است از قلب خاورمیانه

رمان بی‌ قراری روایتی است از قلب خاورمیانه. زلفی لیوانلی نویسنده و سیاستمدار ترک در این رمان به حوادث مهم خاورمیانه پرداخته است.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، عمر زلفی لیوانلی، نویسنده و سیاستمدار ترک است که تا کنون بیش از سی جایزه ملی و بین‌الملی در حوزه‌های ادبیات، موسیقی و سینما به او اهدا شده است.

رمان بی‌ قراری تازه‌ترین اثر وی است که به فارسی برگردانده شده و از سوی نشر ماهی منتشر شده است. این رمان به حوادث خاورمیانه در چند سال اخیر و ظهور گروه‌های قشری و تکفیری می‌پردازد و شروع تکان‌دهنده‌ای دارد:

«یک‌جور خار بیابانی هست که شترها عاشق آنند. تا چشم‌شان به این خار می‌افتد، آن را با دندان می‌کنند و شروع می‌کنند به جویدن.

خارها دهان شتر را زخمی می‌کنند و خون از زخم‌ها جاری می‌شود. هر چه طعم تیغ و شوری خون بیشتر با هم قاطی می‌شود، شتر لذت بیشتری می‌برد.

خلاصه هر چه بیشتر می‌بلعد، خون بیشتری می‌آید و هر چه خونریزی شدیدتر می‌شود، شتر ولع بیشتری پیدا می‌کند.

از خون خودش سیر نمی‌شود و اگر جلویش را نگیرند، از فرط خونریزی می‌میرد…

داستان خاورمیانه هم همین است، پسرم. مردمانش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند، بی‌آن‌که بدانند خون خود را می‌ریزند. آن‌ها هم از خون خود سرمست می‌شوند.»

این رمان با ترجمه مجتبی مرادی از سوی نشر ری‌را و با ترجمه پری اشتری از سوی بنگاه کتاب پارسه و همچنین به نام «اضطراب» با ترجمه یاسمن پوری از سوی نشر نیماژ نیز در بازار کتاب موجود است.

رمان بی‌ قراری داستان جنگ است، داستان داعش، خون و خشونت، مذهب و باورهای غلط، انسانیت، گرسنگی و آوارگی و درد.

رمان بی‌ قراری روایت ابراهیم، روزنامه‌نگاری است که به طور اتفاقی خبر کشته‌شدن دوست دوران کودکی خود در آمریکا را، در پاورقی روزنامه می‌خواند و به جست‌وجوی آن برمی‌خیزد و در یافتن جواب سوالات خود به شهر کودکی‌اش ماردین می‌رود که از شهرهای مرزی کشور ترکیه است و پناهجویان سوری از مرزها گریخته و به آن‌جا پناه آورده‌اند و در چادر زندگی می‌کنند.

ابراهیم در سفر خود به ماردین درگیر ماجراهایی می‌شود که مسیر زندگی‌اش را عوض می‌کند و از او انسان دیگری می‌سازد.

در صفحات ابتدایی داستان ابراهیم نحوه خبردار شدنش از قتل حسین را شرح می‌دهد و خواننده در عین حال با شغل و پیشه راوی داستان یعنی ابراهیم هم آشنا می‌شود:

«… در حرفه روزنامه‌نگاری کیفیت یک عکس به میزان خون درون آن بستگی دارد. رجب ابتدا رفت سراغ «وقایع عادی» که منظورش قتل زنان بود…در پایان هم خبری را که زیاد برایش مهم نبود روی میز گذاشت.

نژادپرستان اسلام‌ستیز آمریکایی یک شهروند ترکیه به نام حسین ییلماز را که در مغازه پیتزافروشی برادرانش در جکسون‌ویل کار می‌کرد، با ضربات چاقو به قتل رسانده بودند.»

اما حقیقت ماجرا تنها چیزی نیست که ابراهیم در خبر چندخطی روزنامه خوانده است. اتفاقات و بلاهای دیگری هم در این مدت از سر رفیق دوران کودکی و نوجوانی او گذشته است.

راوی داستان با فلاش‌بک‌هایی که مدام به گذشته می‌زند تمام این اتفاقات را پیش چشم خواننده می‌آورد:

«در این فکرم که چه کسی می‌تواند ماجرای حسین را برایم تعریف کند. شاید بشود سراغ دوستان قدیمی رفت.

اما نکته مهم این است که چه کسی با من حرف می‌زند؟ حقیقت ماجرا را می‌گوید یا نه؟…

اگر آن‌ها هم تعتقد باشند ملک‌ناز آن دختر پناهجوی سوری خود شیطان بوده است، پس چیز دندان‌‌گیری در چنته نخواهند داشت.

چه کسانی در این شهر به حسین شلیک کردند؟ چرا و چگونه شلیک کردند؟ چطور شد که حسین با وجود اصابت دو گلوله، تا امریکا دوام آورد و مرگش به تعویق افتاد؟»

نویسنده رمان بی‌ قراری در بی‌ قراری تنها به شرح وقایع تروریستی و مواجهه غرب با مسائل داخلی خاورمیانه نمی‌پردازد و از شرح رسم و رسوم ایل و طایفه‌ای که خود و دوست مرحومش متعلق به آن هستند،‌ غافل نمی‌ماند:

«در میان هیاهوی جمعیت کنار مرد بلندقد سبیلویی ایستادم و زیر لب گفتم: « فکرش را هم نمی کردم هنوز بساط زنان مرثیه‌خوان برقرار باشد!» مرد زیرچشمی نگاهی به من انداخت: « این جزو رسم و رسوم قدیمی است. بعضی‌ها سوگوار دعوت می‌کنند و بعضی هم نه.» … به احترام متوفی نه دست یکدیگر را فشردیم و نه همدیگر را در آغوش کشیدیم. کنار هم ایستادیم و فقط دست‌هامان با هم تماس پیدا کرد. بعد محمد به‌آرامی دوبار به پشتم زد. درست در همین لحظه، آیسل دو گیس بلند و تاکمر بافته‌اش را که از بچگی کوتاهشان نکرده بود، بردی و داخل قبر برادرش انداخت.»

رمان بی قراری

مهم‌ترین نقطه قوت رمان بی‌ قراری در به‌روز بودنش است. نویسنده پیرنگ قصه‌ای را ریخته که پیوند محکمی با مسائل سیاسی و اجتماعی روز دارد. یکی از این مسائل پناهجوهای سوری در ترکیه است. نویسنده با هوشمندی عشقی بین شخصیت فرعی داستان و یک پناهجوی سوری به رشته تحریر درمی‌آورد تا بتواند از همین راه به مسائل روز خاورمیانه وارد شود:

«از قدیم گفته‌اند محبت زیاد هم مایه‌ دردسر است. خودت که می‌دانی، هر چیزی زیادش خوب نیست. حسین هم مرتکب همین اشتباه شد. توی محبت زیاده‌روی کرد. اگر به کمپ پناهجوها نمی‌رفت و خودش را وقف آن‌ها نمی‌کرد، هیچ‌کدام از این بلاها سرش نمی‌آمد. اما نتوانست جلو خودش را بگیرد و رفت. پناهجوهای سوری دسته‌دسته به سمت ترکیه می‌آمدند. حسین خیلی دلش برای آن‌ها می‌سوخت و می‌خواست هر طورشده کمکشان کند… جنگ سوریه هولناک است. مردم بیچاره از ترس  جان سرگردان کوه و بیابان شدند اما این جا هم به آرامش نرسیدند. راست می‌گویی، خیلی‌‌هایشان از دست داعش فرار کرده‌اند اما خیلی‌های دیگر هم از دست نیروهای دولتی و النصره گریخته‌اند.»

از خودبیگانگی و بحران هویت در مهاجران از دیگر مسائلی است که لیوانلی در این رمان به آن پرداخته است. لیوانلی با موازی قرار دادن روایت حسین از زبان ابراهیم که شخصیت اصلی و راوی ماجراست قیاسی هوشمندانه بین این دو رفیق به وجود می‌آورد که از زبان خود راوی بیان می‌شود. ابراهیم که بعد از سال‌ها به موطن خود بازگشته و در پی حقیقت کشته شدن رفیق قدیمی‌اش است،‌ با مقایسه خود و حسین گاه از بی‌تفاوتی خودش نسبت به اعتقادات و سنتی که در آن ریشه دوانده احساس حقارت می‌کند:

«… در آن لحظات احساس می‌کردم گردشگری هستم که برای سیاحت به این کشور آمده‌ام و از خودم خجالت کشیدم… در اولین سفرم به اروپا با پتکی بر سرم کوبیدند و به من فهماندند که بیش‌تر یک سرخپوستم تا کابوی و شباهتم به سیاهپوستان بیش تر است تا سفیدپوست‌ها. به قول نویسنده رمان «شادمانی» که سال‌ها پیش خوانده بودمش، ما باسوادهای این کشور مثل بندبازانی سقوط کرده‌ایم، هنوز طناب غرب را نگرفته، طناب شرق را رها کرده و به زمین افتاده‌ایم.»

لیوانلی در بی‌ قراری تصویرسازی‌های بجا و درست و دقیقی ارائه می‌کند، آنقدر که خواننده می‌تواند معبد خورشید را با جزئیات ببیند. لیوانلی بخش کوچکی از آن‌چه بر سر مردم سوریه آمده را به رشته تحریر درآورده، بخش کوچکی از جنایات هولناک داعش.  از دردهای مسلمان بودن، وقتی برای فرار از آن‌چه داعش اسلام می‌نامد به آمریکا سفر می‌کند و در آن‌جا آن‌ها که از اسلام بیزارند به فجیع‌ترین شکل ممکن قصابی‌اش می‌کنند.

رمان بی‌ قراری نوشته زلفی لیوانلی با ترجمه زینب عبدی گلزار از سوی نشر ماهی در قطع جیبی و شمارگان  ۱۵۰۰ نسخه به قیمت ۱۵۰۰۰ تومان منتشر شده است.

کتاب‌های جیبی نشر ماهی همواره در بازار کتاب به دلیل سبکی و خوش‌دست بودن و همچنین قیمت پایین‌تر نسبت به باقی کتاب‌ها در انتشارات دیگر طرفداران خود را داشته است.

منبع: ایبنا

پایان پیام

کد خبر : 108456 ساعت خبر : 1:17 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=108456
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات