پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: مرکز آمار ایران گفته است سی درصد مردم روزنامه مطالعه میکنند.این آمار با فرضیات و همه آنچه درباره کاهش تیراژ نشریات میشنویم در تناقض است.
لذا برای بیرون آمدن از این تناقض باید به جزئیات بیشتری درباره این رقم پرداخت. اینکه صرفاً همین جمله را به عنوان چکیده یک خبر انتخاب کنیم، چندان منطقی نیست. زیرا نشانه مطالعه پایین نشریات در سبد خانواده ها نیست و اتفاقا خبر نسبتاً خوبی است. اما برای دانستن و تحلیل بیشتر باید به این سوالات هم پاسخ داد:
چند سوال ساده درباره سی درصد مردم
این سی درصد چند روز در ماه روزنامه میخوانند؟ بدون شک نمیتوان باور کرد تیراژ روزنامه (و نه مجموعه نشریات اعم از مجلات و…) در ایران رقمی در حدود ۲۵ میلیون نفر باشد! اینکه در نتایج آمده است در ماه قبل از امارگیری روزنامه خواندند، پاسخ شفافی نیست.
منظور از مطالعه در این آمار چیست؟ آیا اینکه تیتر یک روزنامه در مقابل کیوسک مطبوعاتی خوانده شود، یا فردی تنها به صفحات نیازمندیها و پیدا کردن شغل و خواندن آگهی و ترحیم و… مراجعه کند، هم به معنای مطالعه روزنامه است؟
چه حجمی از این آمار با اختیار خواننده انجام شده است؟ بسیاری از سازمانها و ادارات خصوصی و دولتی، اشتراک نشریات مختلف دارند و خرید آن روزنامهها با درخواست و میل مخاطب انجام نمیشود. به طوری که اگر همین اشتراک را قطع کنید، آمار قابل توجهی از این افراد، به سراغ خرید روزنامه نمیروند.
نقش توزیع رایگان روزنامهها در مطالعه افراد چیست؟ بخشی از افراد، نشریات را به صورت آنلاین مطالعه میکنند که با رفتن به سمت پولی شدن نسخه آنلاین این روزنامهها، بدون شک، آمار خوانندگان کاهش پیدا میکند. چگونه میشود که با افزایش هزینهها، کاهش مخاطبان، وضعیت اقتصادی مردم، ناگهان با عدد سی درصدی مواجهیم!
و از همه مهتر آنکه اگر فرض کنیم این عدد درست باشد، چرا اثرگذاری روزنامهها آنگونه که باید دیده نمیشود و تا این حد ضعیف است؟ به هرحال روزنامهها به عنوان بخشی از رسانههای رسمی، برخلاف فضای مجازی از شایعات و هیجانات دورترند. اما چرا نقش آنان در هدایت مردم و روشنگری بیشتر روز به روز کمرنگتر میشود؟
پایان پیام
کد خبر : 107278 ساعت خبر : 9:00 ب.ظ