مدیریت آب به دست بهرهبرداران منطبق با شرایط محلی
مدیریت آب به دست بهرهبرداران منطبق با شرایط محلی
به گزارش پایگاه خبری گلونی، نوشتار حاضر ترجمهای است از:
OECD (2015), Drying Wells, Rising Stakes: Towards Sustainable Agricultural Groundwater Use. Chapter 3. What policy instruments help to manage agricultural groundwater use sustainably
این ترجمه را اندیشکده تدبیر آب ایران انجام داده است که آن را در چند بخش میتوانید بخوانید.
۴-۳- مدیریت به دست بهرهبرداران: منطبق با شرایط محلی ولی متکی به مشارکت ذینفعان
دسته سوم از ابزارهایی که چالشهای طرف تقاضا را مورد توجه قرار میدهد، مقوله کلی مدیریت به دست خود بهرهبرداران است.
این دسته شامل اقدامات داوطلبانه به دست بهرهبرداران برای مدیریت یا کاهش بهرهبرداری آب زیرزمینی، یا ساز و کارهای جمعی مطابق الزامات مقررات است.
گروههای محلی مصرفکننده آب زیرزمینی میتوانند داوطلبانه و جمعی، تدابیر الزامی مدیریت را، غالباً در ترکیب با دیگر ابزارهای سطح بالاتر، یا گاهی مستقل از آنها تعریف نمایند.
همان طور که پیشتر گفته شد،آب زیرزمینی نمونهای از منابع مشترک به شمار میآید. تدارک بهرهبرداری از آن نسبتاً کمهزینه است؛
دسترسی به آن تقریباً همگانی و غیر مستقیم نیز قابل دسترسی است (از طریق بازار آب)؛ در حالی که منع آن، اگر ناممکن نباشد، به شکل سرسامآوری هزینهبر است.
اگر یک بهرهبردار،آب زیرزمینی را استخراج و مصرف کند، آن آب برای سایر استفادهکنندگان، حداقل در همان زمان و مکان قابل دسترسی نخواهد بود.
افزون بر این، چون یک «منبع پنهان از دیده» است، شناخت گستره و حدود آن دشوار است.
اُفت بلندمدت سطح آب زیرزمینی غالباً در مقیاسی بزرگ پدید میآید و اقدامات فردی نمیتواند روند آن را معکوس کند.
علاوه بر این، تا زمانی که آگاهی درباره اُفت آب زیرزمینی گسترش یابد؛ بیشتر مصرفکنندگان به ترازهای ناپایدار استفاده منبع عادت کردهاند.
هر اندازه بازیابی بالقوه آب زیرزمینی، به زمان زیادی نیاز دارد و مستلزم اطلاعات با کیفیت بالا، نظارت کارآمد و همکاری میان شمار زیاد بهرهبرداران است.
اُستروم[۱] استدلال میکند که بهرهبرداران در صورتی قواعد مدیریت پایدار منبع را طراحی و به کار میبندند که منافع متصور حاصل از آن، از هزینههای قاعدهسازی، پایش و اعمال قواعد بیشتر باشد؛ و اگر دریابند که میتوانند از منافع مدیریت بهتر بهرهمند شوند. برای تحقق این وضعیت، اُستروم خصوصیات منبع و بهرهبردار را تعریف میکند که حکمرانی به دست بهرهبرداران را تسهیل خواهد کرد:
مدیریت آب به دست بهرهبرداران منطبق با شرایط محلی
جدول۲- خصوصیات منبع و بهرهبرداران برای تسهیل مدیریت آب زیرزمینی به دست بهرهبرداران
خصوصیات | توصیف | آب زیرزمینی |
خصوصیات منبع | ||
امکانپذیر بودن بهبود | بهبود موجودی منبع از طریق کنش مصرفکننده باید امکانپذیر باشد. | در بیشتر موارد امکانپذیر است، با اینکه میزان بازیابی بسیار پائین است. |
نشانگرهای قابل اطمینان | نشانگرهای قابل اطمینان و معتبر وضعیت منبع باید با هزینههای نسبتاً پائین فراهم باشد. | تحقق این موارد، با توجه به ماهیت نامرئی آب زیرزمینی دشوار است. با این همه، بهرهبرداران بر مبنای سالیان متمادی تجربه، قواعد تجربی را درباره نحوه رفتار چاهها و آبخوانهای خود شکل میدهند. |
قابلیت پیشبینی | جریان منبع باید قابل پیشبینی باشد. | |
گسترش مکانی | سیستم مورد نظر باید به اندازه کافی کوچک باشد تا بهرهبرداران بتوانند درباره مرزهای بیرونی و محیطهای درونی آن، دانش دقیق به دست آورند. | |
خصوصیات بهرهبرداران | ||
سطح اتکا | وابستگی افراد به منبع زیاد است. | معمولاً درباره آب زیرزمینی صادق است. |
درک مشترک | بهرهبرداران درک خوبی از نحوه عملکرد منبع و تأثیرگذاری کنشهای خود بر آن دارند. | بهرهبرداران به تجربه سنتی خود درباره منبع متکی هستند؛ ولی غالباً فردی انجام میشود، نه جمعی. |
نرخ تنزیل پائین | بهرهبرداران درباره منافع آتی حاصل از منبع، از نرخ تنزیل پائین استفاده میکنند. | زارعان غالباً متهم میشوند که به منافع کوتاهمدت، در مقایسه با منافع بلندمدت، وزن بیشتری میدهند. |
اعتماد و همیاری متقابل | بهرهبرداران در پیروی از قواعد متقابلاً تعیینشده، به یکدیگر اعتماد میکنند و همیاری متقابل دارند. | حتی وقتی چنین اعتمادی در سطح روستا وجود داشته باشد، بهرهبرداران غالباً درباره بهرهبرداران ناشناخته در روستاهای دیگری که در همین آبخوان سهیم هستند مشکوک هستند. |
استقلال | بهرهبرداران قادر هستند قواعد را مستقل و بدون کنارگذاشتن از جانب مرجع بیرونی تعریف کنند. | بهرهبرداران اختیار رسمی اندکی برای کنترل منبع دارند. |
تجربه قبلی | جامعه بهرهبرداران، تجربه سازمانی قبلی و توان راهبری محلی دارد. | متغیر است. |
چندین نگرانی بالقوه وجود دارد که میتواند بهرهبرداران را به شکلدهی اقدامات داوطلبانه سوق دهد.
نخست، ذینفعان درباره توانایی نسلهای آینده برای استمرار کشاورزی آبی سودآور، نگرانی دارند و ساختارهای مدیریت در سطح محلی (برای نمونه تشکل آببران)، انطباقپذیری کافی برای خودساماندهی و عمل به تعهدات (بدون الزام بیرونی) کاهش مجموع پمپاژ دارد.
دوم، خودساماندهی میتواند پیادهسازی مقررات را برای کمک به پیشگیری از آثار خارجی تسهیل نماید.
سوم، چنانچه محدودههای مدیریت آب زیرزمینی تعریف شده باشد، و امکان اعمال مقررات سختگیرانه از جانب دولت در این نواحی وجود داشته باشد.
در چنین مواردی، دستگاههای محلی مدیریت، تلاش کردهاند اجرای داوطلبانه مقررات را با هدف تحقق نتایج مورد نظر، در عین تداوم کنترل محلی در پیش بگیرند.
حتی در این موارد نیز اهمیت پایش و نظارت بر رعایت مقررات به قوت خود باقی است.
یکی از امتیازهای مدیریت به دست بهرهبرداران، دامنه اقدام است، چون از نزدیک با آبخوان سر و کار دارند، بنابراین به خوبی میتوانند چالشها و شرایط خاص خود در نظر بگیرند.
۱- Ostrom, E. 2001. Reformulating the Commons. In: Burger, J., Ostrom, E., Norgaard, R.B., Policansky, D. and Goldstein, B.D. (eds.) “Protecting the Commons: A framework for resource management in the Americas”. Washington DC: Island Press, pp. 17-41
پایان پیام
کد خبر : 108538 ساعت خبر : 5:54 ب.ظ