بچه های مدرسه سید حسن به نماینده الیگودرز نامه نوشتند
محسن پایمرد، معلم مدرسه روستای سید حسن بخش ذلقی الیگودرز:
کلاس درسمان خیلی نامطمئن است و هوا که گرم میشود عقرب و مار از لابهلای تیرهای سقف بیرون میآید.
پاییز و زمستان هرکدام از بچهها وظیفه دارند به نوبت بروند برای بخاری هیزم جمع کنند. باید بگویم که دانشآموزان روستای سید حسن در محرومترین وضعیت درس میخوانند.
پایگاه خبری گلونی؛ راضیه حسینی: دلم میخواست جای بچههای مدرسه سید حسن به نماینده مردم الیگودرز در مجلس نامهای مینوشتم و میگفتم:
نامه بچههای مدرسه سید حسن به نماینده مجلس
مدرنترین مدرسه جهان در لرستان
جناب آقای نماینده مجلس سلام. ما بچههای مدرسه سید حسن میدانیم سرتان خیلی شلوغ است ولی خواندن این نامه چند دقیقه بیشتر وقتتان را نمیگیرد.
آقای نماینده! ما خیلی دوست داریم درس بخوانیم، بزرگ شویم و به دانشگاه برویم. یکی از بچههای کلاسمان همیشه میگوید: من بالاخره یه روزی دکتر میشم.
یکی دیگر میخواهد فضانورد بشود، یکی دانشمند هستهای و آنیکی مهندس.
ولی من فقط میخواهم پولدار بشوم هر شغلی باشد مهم نیست. دلم میخواهد آنقدر پول داشته باشم که بتوانم مدرسه سید حسن را از نو بسازم.
طوری بسازم که دیگر مارها و عقربها راهی به داخل کلاس نداشته باشند.
مدرسه گازکشی شود و دیگر هیچ بچهای مجبور نباشد برای گرم شدن کلاس هیزم جمع کند.
میدانید راستش جمع کردن هیزم خیلی سخت است. البته از مار و عقرب بدتر نیست.
آقای نماینده ما دوست داریم درس بخوانیم، دوست داریم بزرگ شویم و به دانشگاه برویم.
اینجا هوا خیلی سرد است، علی رفته هیزم بیاورد، خیلی وقت است که رفته، آقا معلم نگرانش شده و هی از پنجره بیرون را نگاه میکند.
آقا معلم نگران ما هم هست هیزم بخاری تمام شده و بچهها دارند از سرما میلرزند.
راستش من هم خیلی سردم است، ببخشید که نامهام بدخط است دستم دارد از سرما میلرزد.
دیگر بیشتر از این وقتتان را نمیگیرم اگر فرصت داشتید به ما سری بزنید.
با تشکر، بچههای مدرسه سید حسن.
پایان پیام