کنداکتور انگلیسی عروسی و مهمانی‌های در سطح کاردار و رایزن سفارت

کنداکتور انگلیسی عروسی و مهمانی‌های در سطح کاردار

پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفری‌خواه: کنداکتور عروسی رو گذاشت روی میز و رفت. مامانم می‌دونست که از عروسی رفتن متنفرم و از عروسی فامیل بیشتر. عروسی فامیل یه جاییه که اول آمار ازدواج کردن یا نکردنت رو درمیارن. هیچ‌وقت نفهمیدم من به مرضیه دختر عمو بهرام چی بدهکارم که با این جدیت هر دو سال یه بار که توی یه عروسی من رو می‌بینه؛ یه گوشه امن پیدا می‌کنه و به سبک فیلم‌های پلیسی ازم می‌پرسه ازدواج کردی؟

کنداکتور انگلیسی عروسی و مهمانی‌های در سطح کاردار و رایزن سفارت
کنداکتور انگلیسی عروسی و مهمانی‌های در سطح کاردار و رایزن سفارت

سئوالات تکراری و جواب‌های همیشگی

وقتی می‌گم نه برق شادی رو تو چشماش می‌بینم شبیه گره نره و روباره مکار تو کارتون پینوکیو خوشحالی می‌کنه بعد همونجا یه خوشحالی بعد از گل می‌کنه و می‌ره یه گوشه تا آخر مهمونی از همه‌چیز لذت می‌بره. قبل از اینکه به مرحله ازدواج برسم از تموم شدن دانشگاه و کارم می‌پرسید و من همیشه با جواب‌هام اون رو حسابی خوشحال می‌کردم.

خبر عروسی‌اش

حالا عروسی خودش بود. کارت عروسی رو همراه کنداکتور انگلیسی برنامه تالار بهمون دادن. بعد مامانم یه نگاه به من انداخت که انگار کلی حرف توش بود و از اونجایی که می‌ترسید من همه این داستان‌ها رو توی توییترم بنویسم و اون حسابی جاج بشه حرف‌هاش رو هرگز به زبون نیاورد. فقط گفت عروسی‌اش آخر هفته است و بمیری یا بمونی باید این عروسی رو بیای با من!

 درباره کنداکتور انگلیسی عروسی

برنامه زمان‌بندی شده تالار ایده خوبی بود. می‌تونستم زمانی برم که مرضیه رو نبینم. اما لعنتی‌ها برنامه رو به انگلیسی نوشتن باید قبل از وروردش می‌رسیدم و تو تایم برش کیک غیب می‌شدم و سر شام با احتیاط از سدش عبور می‌کردم. انگار مجبور بودم که برم. یه‌جوری همه اینها رو به زبون بچه‌های ناف نیویورک نوشته‌بودن که انگار همه هدف اونی که کنداکتور رو چیده این بوده که کسی مثل من از دیدن عروس و اون لبخند رضایتش قسر در نره.

کنداکتور انگلیسی عروسی و مهما‌ن‌هایی از بورلی هیلز

همه هفته به مهمون‌های تالار فکر می‌کردم. به اینکه حتماً دبیر اول و کاردار و رایزن‌های سفارت و کلی دانشمند از ناسا و کلی آدم از بورلی هیلز تا بروکلین دعوتن وگرنه چرا آدم باید تو کارت عروسیش کنداکتور تالار رو به انگلیسی داشته باشه. یعنی طرف از انگلیس جزیره‌ای در غرب آفریقا کوبیده بود که بیاد اینجا عروسی مرضیه؛ والله از این موجود همه چیز برمیاد.

برای همین کل هفته رو مانور فشرده کلاس زبان رفتم؛ یه سخنرانی در وصف عروس آماده کردم. از اینها که تو فیلم‌های خارجی می‌بینین و به مهمون‌ها به صورت رسمی ثابت کنم که نباید گول اون لبخند صمیمی‌اش رو بخورن و اون اولین کسیه که باید تو دیدوبازدیدهای عید دورش رو خط بکشن و عکس‌های ضایع قبل از عملش رو هم ریختم تا مغز اونها رو با نچرال بودن سر وصورتش نخوره. خودش سر شوخی رو همه این سال‌ها با من باز کرده بود!

پایان پیام

کد خبر : 111709 ساعت خبر : 10:56 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=111709
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات