شب محمد درویش با همکاری مجله بخارا و صنوبر در تهران برگزار شد
به گزارش پایگاه خبری گلونی دیشب به همت علی دهباشی و مجله بخارا و خانه اندیشمندان علوم انسانی و مجله صنوبر، شب «محمد درویش» برگزار شد.
شبی به پاسداشت سی سال فعالیت همیشه پر شور مردی که از محیطزیست و مسایل و مشکلاتش میگوید و همزمان نماد «امید داشتن» و «کاری کردن« و «راهی ساختن» است.
صدرا محقق نوشت: دیشب بعد از مراسم به دوستی که از دوستداران درویش است گفتم ویژگی او استمرار و خستهنشدنش در همه این سالهاست، از دوره وبلاگنویسی و وبلاگ «مهار بیابانزایی»اش تا همین امروز که دوران اینستاگرام و تلگرام است، درویش همیشه و پر انرژی حرف و ایده و نقد و نکتههای زیادی برای نوشتن و گفتن دارد.
یا مشغول نوشتن است، یا مصاحبه میکند یا برای طبیعت و محیطزیست در سفر است، کار و شغل تخصصیاش را هم انجام میدهد و سهشنبههای بدون خودرو و دوچرخهسواریاش هم که ترک نمیشود.
مراسم دیشب هم همانطور که انتظار میرفت با سالنی پر از دلسوزان و دوستداران طبیعت برگزار شد. این هم البته از اثرگذاریهای خود درویش است. از بس که در این همه سال از محیطزیست گفت و نوشت تا توجه و نگاه خیلیها را به این سو جلب کند.
دیشب البته جشن تولد درویش هم بود و او شمعهای ۵۲ سالگی زادروزش را در میانهی تشویق گرم حضار هم فوت کرد. عمرش دراز.
زندگی نامه محمد درویش
محمد درویش، متولد ۴ بهمن ۱۳۴۴ در تهران است. بیش از سهدهه از کاویدنِ طبیعت ایران توسط او میگذرد.
در این مدت بیشتر از هر کنشگری در حوزه محیطزیست محتوا تولید کرده و به صورت کتاب یا در روزنامهها، مجلات تخصصی، رادیو، تلویزیون، سینما و تارنمای مهاربیابانزایی منتشر کرده است.
تارنمایی که یکبار در سال ۲۰۰۹ و بار دیگر در سال ۲۰۱۳ در اجلاس جهانی رسانهها در بن جمهوری فدرال آلمان، بهترتیب رتبه سوم و اول را در بین همه تارنماهای محیطزیستی به خود اختصاص داد.
او گرچه عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و دبیر سیاست محیطزیست در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری است و در کابینه نخست حسن روحانی در سمت مدیرکل آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست خدمت کرده است، اما شهرتش بیشتر به دلیل تبحرش در ارایه موضوعات پیچیده محیطزیستی به زبان ساده، موثر و جذاب و نیز شجاعتش در بیان دردها است؛ به نحوی که مخاطب عام را با خود همراه میکند.
و این بزرگترین سرمایه درویش است؛ مردی که شبانهروز برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش دارد میکوشد و به قول خودش: آمده است تا بر ستارههای وطن بیافزاید، حتی اگر در این راه بیستاره شود…
شب محمد درویش با همکاری مجله بخارا و صنوبر در تهران برگزار شد
درویش خود درباره این مراسم نوشت:
کمتر روزی است که با این پرسش روبرو نشوم که دلیلِ این همه انرژی، امید و تداومِ تلاشهایت در روزهایی که حالِ طبیعت بدتر از روزهای رفته و حالِ کنشگرانِ مدنی در این حوزه، دلنگرانتر است؛ چیست؟
مهمترین فایده خدمت به موجوداتی که هرگز نمیتوانند از تو قدردانی کنند؛ هرگز نمیتوانند در هیچ بزنگاهی سفارشت را بکنند و هرگز نمیتوانند در هیچ محکمهای به دفاع از تو برخیزند؛ این است که یادبگیری بیانتظار زندگی کنی؛ ژاک برل سالها پیش گفته بود: “برایت آرزو میکنم که فراموش کنی، چیزهایی را که باید فراموش کنی …” .
خواستم بگویم: مهمترین رازِ پایداری خوشبختی همین است و من از آن بهرهمندم. چنین است که هر صبح با شوق، شور و آرامش بیدار میشوم، با خنده مستانه کودکان مست میشوم، اما بدمستی نمیکنم؛ با تماشای پرواز پرندگان اوج میگیرم، اما آدمزمینیها را کوچک نمیشمرم و بدین ترتیب، دوام میآورم در رکود، ناپاکی و بیتفاوتی روزگار …
پایان پیام