یک خوک از مشاهداتش در دارآباد تعجب کرده و برایمان یک متن کوتاه نوشته است
یک خوک از مشاهداتش در دارآباد تعجب کرده و برایمان یک متن کوتاه نوشته است
پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی: سلام. من یک خوک هستم. ما در بین انسانها به کثیفی و چندشی معروفیم. البته من هم تا حدودی این قضیه را قبول دارم.
متأسفانه ما خوکها نظافت را رعایت نمیکنیم و انسانها حق دارند که با دیدن ما حالشان به هم بخورد.
واقعاً از این قضیه شرمسار هستم. ما خوکها اصلا به رعایت نظافت اعتقادی نداریم و این خیلی زشت است.
خب ما حیوان هستیم و در یک سری چیزها توجیه نیستیم دیگر.
همیشه به این علت پیش انسانها سرم از شرمندگی و خجالت پایین است و حرفی برای گفتن ندارم.
چند روز پیش که به همراه خانواده، مهمان یکی از دوستانم در تهران بودیم، برای پیکنیک به دارآباد رفتیم.
با دیدن دارآباد چشمانم از حدقه خارج شد.
چیزی که میدیدم را باورم نمیشد. یکی پوست هندوانه ریخته بود. یکی پلاستیک و بطری آبمعدنی ریخته بود.
یکی پاکت چیپس و پفک ریخته بود. حتا یک نفر زبالههای بیمارستانیاش را آنجا تخلیه کرده بود.
رویم به دیوار، گلاب رویتان حتا برخی همانجا پای درخت قضای حاجت کرده بودند.
اول فکر کردم آنجا مکان زندگی همنوعان من است اما بعد از اینکه دوستم به من گفت دارآباد خوک ندارد، واقعاً متعجب شدم.
ما عقلمان نمیرسد، اما انسانها که میدانند پلاستیک سالها طول میکشد تا تجزیه شود.
انسانها میدانند که زبالههای بیمارستانی حاوی میکروبها و ویروسهای بسیاری هستند.
حتا وقتی آنجا بودیم پسر کوچک آمد و گفت بابا من دو دارم. چه کار کنم؟
من هم گفتم بابا دیگر خجالت نکش برو راحت باش. هرجا دسوت داری کارت را بکن.
گویا انسانها هم از خودمان هستند. راحت باش باباجان.
خلاصه آنجا آنقدر کثیف و آلوده بود که چندشمان شد آنجا بساط منقل را بهپا کنیم. برای همین به خانه برگشتیم و از بیرون پیتزا سفارش دادیم.
پایان پیام
کد خبر : 115286 ساعت خبر : 12:58 ب.ظ