آنچه زاگرس را تهدید، خاک را بی‌حفاظ و سیل‌ها را خروشان‌تر می‌کند

آنچه زاگرس را تهدید، خاک را بی‌حفاظ و سیل‌ها را خروشان‌تر می‌کند

به گزارش پایگاه خبری گلونی محمد درویش نوشت: به سیار شنیده و خوانده‌ایم که زیبایی اگر زیبایی باشد، حدی ندارد و فکر می‌کنم برای آنکه قانع شویم که حقیقتاً چنین است، باید سری به الگِن بزنیم، از تنگه اهورایی‌اش به پیش رفته، در شکوهِ بی‌مانند علفزارش نفس کشیده و با شقایق‌های هوش‌ربایش ناغافلکی سلفی بگیریم.

آنچه زاگرس را تهدید می‌کند

تمامِ این‌ها را در تصاویر نخست تا پنجم ببینید که چقدر همه چیز در زاگرس، در سرشاخه‌های مارون، در کهگیلویه، زیبا و رویایی است.

حتی آن تک‌درخت بلوط خمیده در دامنه‌ی لغزانی که به تماشاگرانش درس ایستادگی و وقار می‌دهد و آسمان با ابرهای پنبه‌ای در لاجوردی‌ترین سپهرش، برای او هورا می‌کشد، نمی‌کشد؟

اما بعد
در پسِ این پردیسِ رویایی و بهشت‌گون، چوپانی را دیدم که با بی‌رحمی هرچه تمام‌تر بر سرشاخه‌های سبز بلوطی که به سوی نور فریاد می‌کشید، می‌نواخت تا خوراکِ بیشتری برای دام‌هایش فراهم کند. آیا تصویر ششم واقعاً زیباست؟

اگر قدرِ این سبزینه‌ی بی‌منت را ندانیم و شلاقِ خود را همچنان بی‌مهابای فرداها نثار بلوط‌ها، بنه‌ها و ارژن‌ها کنیم؛ باید منتظر سیل‌هایی ویران‌گرتر، رانش‌هایی خطرناک‌تر و خشک‌سالی‌هایی مرگ‌بارتر باشیم که فرجامش مهاجرت و ترکِ زیست‌بوم است، نیست؟

کلیپ‌های هفتم تا نهم برگردانِ تصویری این زنهار است.

به تعدد و تراکم شگفت‌انگیزِ میکروتراس‌ها دقت کنید که با عبور قیمت گوشت قرمز از مرز یکصدهزارتومان برای هرکیلو، تعداد گوسفندها و بزها بیشتر و تاراجِ زاگرس هم شدت گرفته است.

آنچه زاگرس را تهدید می‌کند

یادمان باشد که چرای دام یا کشاورزی در حد ظرفیت زاگرس، نه‌تنها خطرناک نیست که به ژینایی‌اش کمک هم می‌کند، اما هرچیزی که از حد بگذرد، حتی مهربانی، می‌تواند مخرب و ویران‌گر باشد.

و دست آخر آنکه با تصویر دهم، آرام گرفتم و ترسیدم، در قلعه‌‌رییسی به مغازه‌داری که شیر آب را بی‌مهابا در خیابان رها کرده بود، تذکر دادیم تا آن را ببندد؛ اما او با طنزی ویژه مردم مهربان زاگرس گفت:

باز گذاشته‌ام تا آب کمتری سوی مردم سیل‌زده خوزستان روان شود.

این روزها همه به فکر درد و آلامِ مردم خوزستان، لرستان , گلستان و … هستیم؛ اما یادمان باشد که نافِ این کشور را با خشکسالی بریده‌اند نه ترسالی و هرگز نباید گمان بریم که روزگارِ پربارانِ امروز، پایدار می‌ماند.

ما همچنان باید قدرِ هر قطره آب را سزاوارانه‌تر از دیروز بدانیم تا از آینده نترسیم.

پایان پیام

کد خبر : 119259 ساعت خبر : 12:48 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=119259
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات