کار خیر بیجواب نمیماند و بدون شک روزی روزگاری به فریادمان میرسد
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: تاریخنگاران نامی این مرز و بوم در کتب تاریخ خود نوشتهاند: تقدیم به عزیزترینم آیدا…
ببخشید این اول کتاب بود. کمی جلوتر تاریخنگاران در کتب تاریخ خود آوردهاند: روزی روزگاری در دو روز قبل از میلاد مسیح، جوانی بر درختی تکیه کرده بود و سوت بلبلی میزد.
کار خیر بیجواب نمیماند
در این جا بین تاریخنگاران اختلاف نظر عمیقی وجود دارد.
چراکه برخی معتقدند آن جوانک سوت بلبلی نمیزد بلکه با سوت آهنگ «هربار این درو محکم نبند نرو» را مینواخته است.
باری همانطور که جوانک بر درخت تکیه داده بود، جوان دیگری از کنار وی گذشت که بس شیکپوش بود و لاکچری.
جوانک علاف به جوان شیکپوش گفت: داداش ساعت چنده؟
جوان شیکپوش ساعتش را نگریست و پاسخ گفت: ۱۲ و ربع.
اینجا هم بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد که ما با آن کاری نداریم.
جوانک علاف وقتی ساعت گرانقیمت آن جوان را دید به کنایه گفت: خوب از پول بابات چیزمیز خریدیها!
جوان شیکپوش جواب داد: من پدر و مادر ندارم. در پرورشگاه وقفی همین محله بزرگ شدهام.
جوانک علاف حرفش را عوض کرد و چنین گفت: پس از بچگی کلی دزدی کردی که اینقدر پولدار شدی!
جوان شیکپوش گفت: خیر. من در مدرسهی وقفی همین محل درس خواندم و با هزینهای که خیرین پرداخت کردند به دانشگاه رفتم.
من الان پزشک فوق تخصص جراحی مغز و اعصاب هستم.
الان هم آمدم تا هرچه میتوانم را وقف کنم شاید کودک دیگری مثل من به این درجه از پیشرفت برسد.
جوانک علاف که زورش گرفته بود گفت: که چی بشه مثلاً؟
جوان شیکپوش گفت: تا جوانان آینده سرزمینم همگی برای کشورشان افتخارآفرین شوند نه مثل تو علاف و بیخیال.
اصلا تو میدانی مادرت که در شرف مرگ بود را چه کسی عمل کرد؟
جوانک علاف بغض کرد و با چشمانی لرزان گفت: شما بودید آقای دکتر؟
جوان شیکپوش گفت: نه من اون روز شیفت نبودم. یکی دیگه عملش کرد.
فقط خواستم بگم پزشکها آدمهای مهمی هستند. گاهی وقف یک آجر، یک پزشک میسازد.
جوان شیکپوش این را گفت و رفت.
کار خیر بیجواب نمیماند
جوانک علاف هم که منقلب شده بود ساعتها گریه کرد و با سوت اهنگ «میرن آدما از اونا فقط ساعتشون به جا میمونه» را زد.
دقایقی بعد رفیق جوانک علاف که در تمام اوقات از دور نظارهگر ماجرا بود نزد جوانک آمد و گفت: خجالت بکش داداش.
ساعت این بنده خدا رو هم که کش رفتی. کی میخوای آدم بشی؟
دو روز مونده به میلاد مسیح خجالت بکش.
اون با پول خیرین بزرگ شده و برای خودش کسی شده، تو هم با پول بابات. واقعاً تفاوت بین نیتهاست.
پایان پیام