روایت روح الله خسروی نژاد از سیل؛ عکس هایی که ماندگار می شوند

روایت روح الله خسروی نژاد از سیل؛ عکس هایی که ماندگار می شوند

پایگاه خبری گلونی نگار فیض آبادی:

گاهی یک تصویر می‌تواند به‌تنهایی، راوی یک قصه باشد. قصه‌هایی که ما از راه دور، با آنها آشنا می‌شویم.

عکاسی از سیل و روایتگری بحران

بعد از وقوع بحران، فیلم‌ها و گزارش‌های مختلفی منتشر می‌شوند. اما تصاویر، امتیازهای ویژه‌ای دارند که نمی‌شود از تأثیرگذاری‌شان چشم‌پوشی کرد.

شاید یک فرد عادی، به کمک دوربین گوشی‌اش، عکس‌هایی از مناطق سیل‌زده بگیرد و باحالت شتاب‌زده‌ای، آنها را منتشر کند.

ممکن است همین عکس‌ها، حاشیه‌ها و جنجال‌هایی درست کنند و بار بحران را چند برابر کنند.

عکاس حرفه‌ای اما سوژه‌ها را می‌شناسد و چون با مهارت خبرنگاری آشنا است، عکاسی از بحران را به شکل درست و اصولی انجام می‌دهد.

لزوم عکاسی از بحران‌ها

تصاویر، مهم هستند چون می‌توانند مهم‌ترین پیام‌ها را در کوتاه‌ترین زمان به مخاطب منتقل کنند.

عکاسی در بحران، یک مهارت است و می‌تواند ابعاد بحران را به مخاطب نشان بدهد.

بیم و امیدها، کم و کاستی‌ها، بهبودی‌ها و همینطور اتفاقات بی‌نظیر را می‌توان در قاب تصویر، جا داد.

روایت روح الله خسروی نژاد از سیل

 

 عکسی که پربازدید شد

روح‌الله خسروی نژاد، عکاس، در مناطق سیل‌زده حاضر شد و به‌عنوان راوی سیل، درباره عکسی گفت که بسیار پربازدید شد.

تصویری که چند نفر سعی می‌کنند تا پایه پرچم ایران را از حالت خمیده، خارج کنند و آن را راست و استوار نگه‌دارند.

این نگاره، دیگر فقط یک عکس نیست. نشان‌دهنده تلاش مردم است که حتا هنگام ویرانی هم نمی‌گذارند پرچم کشورشان به زمین بیفتد.

آدم‌های بحران

عکاسی در بحران، فقط به تصویربرداری از مناطق سیل‌زده، محدود نمی‌شود.

افرادی هستند که از دل‌وجان، مایه می‌گذارند و کمک می‌کنند. کسانی که روح‌الله خسروی نژاد، تصاویرشان را با هشتگ «آدم‌های_بحران»، منتشر کرده است.

روایت روح الله خسروی نژاد درباره یکی از عکس‌هایش

او درباره یکی از عکس‌هایی که از چند جوان گرفته، نوشته است:

«امیرحسین، ۲۲ ساله بود، از مبارکه اصفهان. در شهر خودش تعمیرکار بود.

اما اینجا در پلدختر مثل بقیه بیل به دست گرفته بود.

یادم افتاد چند روز پیش وقتی اصفهان را ترک می‌کردیم، باران شدیدی گرفت و اخبار می‌گفت اصفهان هم خطر سیل دارد. گفتم:

«فکر کردی اگه سیل برای خونه زندگی خودت اتفاق می‌افتاد…». میان کلامم پرید و گفت: «دقیقاً همین فکر رو کردم».

وقتی‌که داشتیم ترک‌شان می‌کردیم، بار دیگر از دور نگاه‌شان کردم. صورت‌هایی که از شتک گل، آرایش شده بودند.

شلوارهایی که حالا رنگ‌اش را به قهوه‌ای گل‌ها داده بود و دستان تاول‌زده که حاصل بی‌رحمی و زمختی بیل بود.

آرام پیش خودم گفتم: «شاید لباس ابرقهرمان‌های بحران، همین باشد؛ همین‌قدر ساده و قابل‌فهم».

نشست راویان سیل، روز شنبه، ۱۴/۲/۹۸، در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

پایان پیام

کد خبر : 120946 ساعت خبر : 11:26 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=120946
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات