گلونی

سرمربی احتمالی تیم ملی فوتبال و نکته جالب در رزومه کاری آقای بلژیکی

سرمربی احتمالی تیم ملی فوتبال

سرمربی احتمالی تیم ملی فوتبال

سرمربی احتمالی تیم ملی فوتبال و نکته جالب در رزومه کاری آقای بلژیکی

از سرمربی احتمالی تیم ملی فوتبال چه توقعی داشته باشیم

پایگاه خبری گلونی، دانیال ناصری: بالاخره گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی سرمربی بعدی تیم ملی ایران به گزینه معقولی رسید.

چون بالاخره زیدان و مورینیو و گواردیولا هرچند که حق مسلم ما هستند اما چندان معقول به نظر نمی‌رسند.

شما تصور کنید گواردیولا بخواهد برود بازی دو تیم «تشتک‌سازی» و «اون شلنگ کوتاهه زیر باک براوو سازی» را تماشا کند و برای تیم ملی استعدادیابی کند. جالب نیست. هست؟

این گزینه احتمالی و معقول کسی نیست جز جناب مستطاب حضرت آقای مارک ویلموتس ملقب به ویلی.

حالا ممکن است کسانی بیایند و اعتراض کنند که لقب این جناب بزرگوار «ویلی» نیست.

خودمان هم می‌دانیم. ناسلامتی این لقب را خودمان ابداع کردیم اما به هر حال باید از همین حالا سر شوخی را با جناب ایشان باز کنیم که بعدها تبدیل نشود به یک موجود غیرقابل دسترس و غیرقابل نقد و بررسی.

سرمربی احتمالی تیم ملی فوتبال

باری، این ویلی جان ما، البته به عنوان بازیکن، فوتبالیست خوبی بوده است اما این‌جا که قرار نیست فوتبال بازی کند.

پس این هیچی. احتمالاً ایشان به دلیل سایر موارد موجود در رزومه‌شان است که طرف توجه آقایان فدراسیون‌نشین قرار گرفته است.

سایر مواردی که ذکر شد، در وهله اول تجربه مربی‌گری است که گویا ویلی جان این‌مورد را چندان مطلوب طی نکرده.

تقریباً می‌شود گفت که مهم‌ترین بخش رزومه ویلی عزیز ما، نتیجه نگرفتن به همراه بهترین تیم تاریخ بلژیک است.

پس به این دلیل هم نباید انتخاب شده باشد. این هم هیچی.

اما وقتی که داشتیم رزومه ویلی را بالا و پایین می‌کردیم به یک نکته جالب برخوردیم.

باورتان می‌شود؟ ویلی عزیز ما دو سال در مجلس سنای بلژیک بوده است.

این شد که ناگهان یاد آقای کیروش، سرمربی سابق‌مان افتادیم.

پیش خودمان گفتیم جناب کیروش که آدم سیاسی نبود اما با این حال باز هم اصلاً نمی‌شد با او در افتاد.

یعنی تا صدایش می‌کردیم که کیروش‌جان! چطوری؟ در مرحله اول چند روزی قهر می‌کرد.

بعد می‌رفت جلد پنجم دفتر دویست‌برگش را برمی‌داشت و بیانیه می‌نوشت.

می‌گفت فلانی مار و عقرب است، تمساح است، کروکودیل است.

اصلاً آن‌وقت‌ها ما دچار بحران هویت شده بودیم و با خودمان می‌گفتیم بالاخره ما کدام هستیم؟

آیا دوباره کاپیتولاسیون شده که مستشاران خارجی این‌طوری درباره‌مان حرف می‌زنند؟

خلاصه گفتیم آن بابا که سیاسی نبود، وضع‌مان آن‌طور بود.

خدا آخر و عاقبت‌مان را با ویلی به خیر کند.

احتمالاً از لحظه منصوب شدن ایشان به عنوان سرمربی تیم‌ملی باید منتظر باشیم که بروند پشت تریبون مجلس بیانیه بدهند و حضار هم، اگر غیبت نکرده باشند و خواب نباشند، برای ویلی دست بزنند و هلهله کنند.

احتمالا بروند پشت تریبون مجلس و شروع کنند به شعرخوانی و حضار هم مدام بگویند احسنت احسنت.

یا مثلاً بروند گمرک و یک کارمندی را پیدا کنند و گیر بدهند به ایشان که چرا کار مرا خارج از نوبت راه نینداختی و خلاصه به این بهانه چند تا تهمت هم به کارمند مذکور بزنند.

یا این احتمال هست که با توجه به سابقه نماینده بودن، اصلاً بروند یک گوشه‌ای بنشینند و دوره چهارساله‌شان را در سکوت مطلق و در انزوا بگذرانند و فقط شماره حساب بدهند که ماه به ماه حقوق‌شان با تمام مزایا و معایب، به موقع واریز شود.

به هر حال امیدواریم که اگر واقعاً ویلی را برای سرمربی‌گری تیم‌ملی انتخاب کرده‌اند، در وجود ایشان هم خیریتی برای فوتبال ما باشد، هر چند خیریت‌ها تا به حال که چیزی جز شریت نبوده‌اند.

خدا عاقبت‌مان را به خیر کند.

والسلام.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل