گلونی

نشریات شیشه پاک کن با کاغذهای دولتی وارد می‌شوند؛ مناسب برای بسته‌بندی سبزی

نشریات شیشه پاک کن

نشریات شیشه پاک کن

نشریات شیشه پاک کن با کاغذهای دولتی وارد می‌شوند؛ مناسب برای بسته‌بندی سبزی

پایگاه خبری گلونی، دانیال ناصری: در راستای بحران کاغذ، آقای مسعود مهرابی مدیرمسئول ماهنامه فیلم گفته است: «مشکل داریم اما می‌مانیم.»

ما خواستیم اولاً یک خداقوت و خسته نباشید عرض کنیم خدمت جناب آقای مهرابی.

و در ادامه عرض کنیم که آقا! راستش در فضای تولید محتوای ارزشمند، ما چشم امیدمان به امثال شماست، به شما و اندک ناشرانی که هنوز هم کتاب خوب چاپ می‌کنند.

نشریات شیشه پاک کن

راستش بعضی از نشریات یا روزنامه‌ها هستند که (حالا نمی‌خواهم اسم ببرم) به گفته شاهد عینی، فقط و فقط به درد شیشه پاک  کردن می‌خورند.

نه این‌که ما بخواهیم ارزش شیشه پاک کردن را زیر سوال ببریم، قطعاً شیشه پاک کردن خیلی ارزشمندتر از محتوای تولیدی برخی نشریات و روزنامه‌هاست.

بحث این است که آن‌ها کاغذ دولتی می‌گیرند و آخرش هم به جای دستمال باید از نشریات‌شان استفاده کرد.

حتا دیده شده که برخی عقیده دارند این نشریات به دلیل محتوای سخیفی که دارند، حتا ارزش شیشه پاک کردن را هم ندارند و فقط باید از آن‌ها در بسته‌بندی سبزی خوردن و سبزی کوکو استفاده کرد.

ما حتا حیف‌مان می‌آید برای سبزی آش از آن استفاده کنیم چون بالاخره آش که می‌دانید، خیلی ارزشمند است و اصلاً رقیب ندارد.

تازه در این بین، خبرهایی هم رسیده از متوقف شدن حجم عظیمی از کاغذ که در گمرکات گیر کرده‌اند.

و ما فکر می‌کنیم که وقتی آزاد شوند، معلوم نیست اول برسد به دست همین نشریات و روزنامه‌هایی که وصفش شد، یا در ابتدا نصیب ساندویچی‌ها شود.

به هر حال آقای مهرابی دستمریزاد. یک بخش عظیمی از بحران امروز کاغذ، برمی‌گردد به تولید محتوای ارزشمند که این روزها کیمیاست و شما دارید با همه کمی‌ها و کاستی‌ها، به خوبی تلاش می‌کنید.

آقای مهرابی! در ادامه فرموده بودید: «فرهنگ در نگاه دولت جایی ندارد».

در این راستا دیگر زبان ما قاصر است و به همان مصرع معروف «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» اکتفا می‌کنیم.

اگر فرهنگ در نگاه دولت جایی داشت این‌طور نمی‌شد که ناشران کنکوری که بارها و بارها درباره مافیایی بودن‌شان صحبت‌ها شده و اسناد و مدارک رو شده، به وفور کاغذ در اختیار داشته باشند، آن‌وقت تولیدکنندگان محتوای ارزشمند این‌طور در محاق باشند.

داریم به چشم خودمان می‌بینیم که این ناشرها، یکی یکی از گردونه خارج می‌شوند و بساط نشر تبدیل می‌شود به عرصه ترک‌تازی آن‌هایی که، ما حتا روی‌مان نمی‌شود با تولیدات‌شان سبزی آش بسته‌بندی کنیم.

ما سال‌هاست که فکر می‌کنیم رابطه مستقیمی وجود دارد بین این چهار مورد:

۱٫ کم شدن تولیدات ارزشمند در حوزه کتاب و نشر.

۲٫ سقوط آزاد سرانه مطالعه.

۳٫ بالا رفتن میزان نشر جفنگیات و زردنامه‌ها.

۴٫ برچیده نشدن بساط کنکور و چاپ کتاب‌های کنکوری.

حالا داریم به چشم خودمان می‌بینیم که طبق فرمایش شما: «ناشران کتب آموزشی حجم قابل توجهی از کاغذ وارداتی را می بلعند.»

این‌ها همه از صدقه‌سر دولت‌ها است که چیزی به نام فرهنگ در محدوده نگاه‌شان جایی ندارد.

از فرهنگ، نهایت دغدغه‌شان این است که نام شخصیت‌های منفی فیلم‌ها و سریال‌ها، نام اصیل ایرانی باشد.

یعنی می‌خواهیم بگوییم عملکرد آن‌ها در حوزه فرهنگ، درست مانند عملکردشان در حوزه بلایای طبیعی و بحران‌هاست.

غیر از این‌که کاسه چه کنم چه کنم دست‌شان بگیرند، غیر از این‌که در مقابله با بحران غافلگیر شوند، تقریباً هیچ عکس‌العمل دیگری دیده نمی‌شود.

حالا هم فقط می‌گویند کتاب بخوانید و این‌که چرا سرانه مطالعه این‌قدر پایین آمده است.

دیگر نمی‌گویند رفتاری که در حوزه نشر در پیش گرفته‌اند، تیشه‌ای است به ریشه هر چه کتاب و کتاب‌خوان.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل