رسانه اگر با بحران، کارمندی برخورد کند فحش میخورد
به گزارش پایگاه خبری گلونی رضا ساکی، مدیرمسئول پایگاه خبری گلونی در روزنامه ایران نوشت:
پایگاه خبری گلونی را تأسیس کردم برای همین کار.
چه کاری؟ما برای رفتن به پلدختر منتظر لندکروز دولتی یا بالگرد ارتش یا هلال احمر نماندیم.
هر بار رفتیم با ماشین خودمان رفتیم و پول بنزین را خودمان دادیم.
صدها گیگ فیلم باکیفیت و دهها گیگ عکس را با اینترنت خانگی فرستادیم.
کسانی بودند که از گلونی عقب ماندند، از خبرگزاریهای بزرگ و رسانههای گنده!
چون وقتی ما در پلدختر بودیم آنها منتظر بودند بالگرد سوارشان کند.
رسانه اگر با بحران، کارمندی برخورد کند فحش میخورد
آنها فیلم میگرفتند تا فردا در اداره فیلمها را ارسال کنند اما ما همان شب در خانه آنلاین بودیم.
ما کارمند نبودیم. وقتی کارمند جایی نباشی میدانی که ماشین، ماشین خودت است و اینترنت، اینترنت خانهات.
کارمند که نباشی منتظر نمیمانی. یادم هست ساعت ۶ صبح روز ۱۲ فروردین روی پل گپ خرمآباد بودیم و نخستین گروهی بودیم که از آنجا گزارش میداد.
در بحران لازم است منتظر نمانید. مثل بچههای لرستان که منتظر نماندند و آذوقه را بار کوله کردند و کوه به کوه بردند تا روستاهای معمولان و پلدختر.
به من گفته بودند در اهمیت رسانههای محلی بنویسم اما من از چیز دیگری نوشتم که به نظرم مهمتر بود.
رسانه چه محلی چه سراسری اگر بخواهد با بحران، کارمندی برخورد کند فحش میخورد.
در بحران اگر کارمندی عمل کنی مثل همین گزارشگران تلویزیون میشوی که وقتی هنوز مردم تا کمر در گِل بودند از عادی بودن شرایط میگفتند و روابط عمومی این سازمان و آن نهاد شده بودند.
ما کارمند نبودیم و منت هیچ لندکروز و بالگردی هم به گردنمان نبود.خودمان میرفتیم و گزارش میگرفتیم و برمیگشتیم.
از نورآباد دلفان تا پل تنگ، از شمالیترین تا جنوبیترین نقطه لرستان.
ما گلونی را برای آگهی دولتی تأسیس نکردیم.
برای تبلیغات نمایندههای مجلس مجوزش را نگرفتیم.
گلونی را برای چنین روزی آماده کرده بودیم.
روزی که در تعطیلات نوروز و نبود روزنامهها، روزنامه باشیم و صدای مردم را زودتر از برخی رسانههای تنبلِ چاق شده از رانت، به گوش دیگران برسانیم.
پایان پیام