مشکلات و معضلات گردشگری در استان لرستان از زبان یک گردشگر
مشکلات و معضلات گردشگری در استان لرستان از زبان یک گردشگر
به گزارش پایگاه خبری گلونی پویا فیروزی یکی از مخاطبان پس از بازدید از طبیعت استان لرستان به گلونی گفت: به نظرم اطلاعرسانی در خصوص موارد گردشگری لرستان نیاز به کار بیشتری دارد.
مشکلات و معضلات گردشگری در استان لرستان
به عنوان یک ایرانی عرض میکنم تلاش شما بسیار عالی و شایسته تقدیر است.
اما به فرض اگر من اهل توئیترگردی نبودم و از این پتانسیل آگاه نبودم و یا با احسان ناصر دوست نبودم خب قاعدتاً نسبت به سفرم دچار تردید میشدم.
البته بگم من و همسرم بجز سه استان ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و یاسوج سایر استانها را سفر کردیم.
سال گذشته نوروز تا بندر گواتر و امسال تا بندر بوشهر (استان به استان) رانندگی کردم لذا نسبت به سفر جزو گروههای سهلگیرتر هستیم.
بنظرم بومگردیهای استان شناخته شده نیست، (کما اینکه ما روز آخر به طور اتفاقی با یک بومگردی در تاف برخورد کردیم و شب را در کنار همان دوست چادر زدیم).
اینکه بخش عمدهایی از مسیر گردشگری لرستان کوهستانی و نیاز به کوهنوردی در برخی موارد سخت دارد و یا جاده در بسیاری موارد شوسه یا خاکی روستایی است برای ما که سفر میرویم قابل حدس و شناسایی بود.
با این حال به نظرم باید به این موارد اشاره دقیقتری شود.
شاهد بودم خیلی از خانوادهها به همین دلیل ناراضی بودند مخصوصا بچهدارها.
تابلوهای اطلاعرسانی مناطق هم کم است.
مثلاً مسیر آبشار وارک بدون هیچ نشانهایی از جاده اصلی جدا میشد. عجیب این که در گوگل مپ هم ثبت نشده است.
در خصوص غذا و رستورانها حتا وضع کمی بدتر بود.
قبول دارم که معرفی رستورانها یا غذاخوریها تبلیغی است اما برای من مسافر هیچ منبعی برای شناسایی رستوران وجود نداشت.
بماند که بیشتر مسیرها فاقد محل تامین غذا برای مسافر بود.
مثلا کبابی محلی یا رستوران محلی (که به شدت باب طبع است) در ۲۵ و ۳۰ کیلومتر نه در سمت وارک و نه در سمت تاف وجود نداشت.
برای یک غذا باید تا جاده کمربندی و رستوران بین راهی برمیگشتی.
البته از یک نظر هم شاید به دلیل کمبود تقاصا باشد.
آنچه دیدم علاقه محلی به خرید مرغ و سر بریدن و پرکنی و تمیزکردن و کباب درجا و در محل است.
ولی به هرحال این برای گردشگران معضل است.
لرستان از جمله استانهایی است که به شدت به لیدر محلی و اطلاعرسانی داخل منطقه وابسته است.
به نظرم در این حوزه قوی عمل نشده و یک کار در قالب پروژه برای شناسایی و بعد پیادهسازی دارد.
دوم بحث نگهداری است. معضلی که اگر نگویم در تمام ایران که در بیشتر جاها وجود دارد.
کمبود دستشویی و سرویس بهداشتی، نبود سطل زباله (که خودش دلیلی بر انداختن زباله و پسماند است) کمبود امکانات و… که اصل اول و قبل از فرهنگسازی است و بعد قطعا بحث فرهنگسازی.
پایان پیام
کد خبر : 122434 ساعت خبر : 10:45 ق.ظ